مادربزرگ خدا بیامرزم چهار فرزند دختر و دو فرزند پسر داشت و شاید تعدد دخترانش نسبت به پسران موجب شده بود تا همیشه میل بیشتر به پسرانش داشته باشد و این میل بیشتر در توجهش به نوهها هم نمود داشت. مادربزرگ آنقدر «پسری» بود که با شنیدن خبر تولد نوزاد تازهای در فامیل و دوست و آشنا با پرسیدن جنسیت بچه وقتی با خبر پسر بودن بچه مواجه میشد، گل از گلش میشکفت و با لبخند میگفت: «بارکالله»! اما انگار فقط مادربزرگ من نیست که جنسیت بچه برایش فرق میکند و با شنیدن خبر پسر بودن نوزاد گل از گلش میشکفد و این ماجرا ابعاد جهانی دارد!
اگر به آمار تولد نوزادان در سالهای مختلف نگاهی بیندازید، متوجه خواهید شد همواره آمار تولد پسران نسبت به دختران به طور طبیعی و بر اساس نظام آفرینش بیشتر است. به طور نمونه سال گذشته به ازای تولد هر ۱۰۰ نوزاد دختر، ۱۰۷ نوزاد پسر متولد شدهاند و این آمار با کمی فاصله همه ساله تکرار میشود. با وجود این بازهم کم نیستند افرادی که در شرایط کنونی قرن بیست و یکم و عصر تکنولوژی و علم باز هم به دنبال داشتن فرزندی با جنسیت خاص هستند و در این میان اغلب قرعه فال به نام پسران میافتد و خیلی از خانوادهها ترجیح میدهند فرزندشان پسر باشد نه دختر!
این مسئله مختص ایران هم نیست و اتفاقاً در جامعه کنونی ما کمتر دیده میشود. همچنان که در خانواده ما همنسلهای تازهتر نه فقط از شنیدن خبر دختر شدن فرزندشان ناراحت نمیشوند بلکه کلی هم خوشحالی میکنند.
اگرچه در گذشته تب فرزند پسر داشتن در جامعه ما هم خیلی تند بود، اما در عصر کنونی در برخی کشورهای دنیا مثل چین که قانون سختگیرانهای درباره تعداد فرزندان وجود دارد و تا همین چند وقت پیش قانون تکفرزندی حاکم بود، خانوادهها ترجیح میدادند این تکفرزند پسر باشد تا دختر! همین مسئله هم در برخی کشورهای دنیا از جمله چین و هند موجب شده تا توازن جمعیت دختران و پسران بههم بخورد.
این در حالی است که در دنیای امروز جنسیت افراد مانعی برای رشد و دستیابی آنها به جایگاههای بالا نیست و از سوی دیگر کار فیزیکی چندان معنایی ندارد و به کمک فناوریهای پیشرفته کارهای سنگین نه از سوی مردان و نه زنان بلکه توسط ماشینها انجام میشود. همچنین تمام افراد اعم از زن و مرد میتوانند با تحصیل و یاد گرفتن مهارتها به مدارج بالای علمی برسند.
در تمام دنیا زنان و مردان در تمامی مشاغل و مدارج علمی و اجتماعی حضور دارند. اساتید دانشگاه، پزشکان، معلمان، مهندسان و تمامی اقشار و مشاغل و موقعیتها با حضور و نقشآفرینی زنان در کنار مردان پیش میرود و اساساً دنیای ما بدون حضور این دو جنس در کنار یکدیگر بیمعناست. با وجود این، اما هنوز مسائل فرهنگی و اسطورههای ذهنی افراد در نقاط مختلف دنیا موجب شده تا در عصر اتم هم همچون دوران گذشته برخی ترجیح بدهند فرزند یا فرزندانشان پسر باشند!
از حق نگذریم در این بین خانوادههایی هم هستند که جنسیت فرزند واقعاً برایشان مهم نیست و برخی هم ترجیح میدهند فرزندشان دختر باشد. در این میان معمولاً آقایان پرچم دختردوستیشان بالاتر است و رابطه ویژه پدری و دختری موجب میشود تا خیلی از مردان جوان با شنیدن خبر دختردار شدن بیشتر از پسردار شدن خوشحال و هیجانزده شوند.
از تمام اینها که بگذریم واقعیت این است که به طور طبیعی تقریباً نیمی از نوزادان متولد شده در دنیا پسر و نیم دیگری دختر هستند. این ترکیب جمعیتی موجب میشود تا زن و مرد در کنار هم قرار گرفته و خانواده تشکیل بدهند و از این طریق هم خودشان به آرامش برسند و هم نسل بشر تداوم یابد. بدیهی است هر گونه دستکاری و خارج کردن این روال از حالت طبیعی خود ضربهای بزرگ به پیکره بشریت وارد خواهد کرد. مادربزرگ من چشمش را که باز کرده بود پدرش قهرمان زندگیاش بود و بعد همسر و بعد از فوت همسر داییجان؛ شاید ریشه این پسردوستیاش در همین ماجرا بود و اگر میدانست دخترانش هم میتوانند قهرمان زندگی خودشان و او باشند نگاهش به تفاوت پسر و دختر عوض میشد. شاید ریشههای فرهنگ پسردوستی در برخی کشورهای دنیا هم همین باشد، اما این قصه کی و کجا به پایان خواهد رسید؟