سرویس سیاسی جوان آنلاین: رهبر معظم انقلاب در خطبههای نمازجمعه ۲۷ دی ۱۳۹۸ بار دیگر ضرورت عدم اعتماد به غربیها را مطرح و تأکید میکنند که نباید بعد از هزینههای گستردهای که در دوران پسابرجام کشورهای غربی برای کشور ایجاد کردهاند، بار دیگر به آنها اعتماد و اهداف آنها جهت استانداردسازی رفتار کشور را محقق کرد.
معظم له میفرمایند: «اینها (امریکاییها و اروپاییها) مذاکره هم که میکنند، مذاکرهشان آمیخته با دغل و فریبکاری است، این کسانی که پشت میز مذاکره ظاهر میشوند، آن جنتلمنهای پشت میز مذاکره، همان تروریستهای فرودگاه بغداد هستند، اینها همانها هستند، تفاوتی نمیکنند، لباس عوض میکنند، این دست چدنی است که پوشش مخملی و دستکش مخملی را بیرون میآورد و خودش را نشان میدهد، وَالا باطن، همان باطن است، هیچ تفاوتی ندارد. اینها نمیتوانند کسانی باشند که انسان به اینها اطمینان پیدا کند.»
اگر چه مصداق بارز سخنان رهبری، همزمانی دو رویداد مهم ۱- عدم اجرایی شدن تعهدات گسترده اروپا در برجام و مهمتر از آن فعال کردن مکانیسم ماشه توسط این کشورها و ۲- ترور سردار سلیمانی در فرودگاه بغداد توسط غربیهاست، اما باید توجه داشت اقدامات ضدایرانی کشورهای غربی و به ویژه اروپاییها قدمتی به اندازه تاریخ دارد و تنها مختص بازده زمانی بعد از دوران برجام نیست، اگرچه همانطور که اشاره خواهد شد چهره واقعی این کشورها بعد از امضای برجام نمایان میشود.
اروپاییها پیشقراول ایجاد اتهامات سیاسی علیه ایران
همانطور که معظم له فرمودند، اروپاییها دوشادوش امریکا در صف اول حمایت از دولت بعثی قرار داشتند وعلاوه بر تأمین تسلیحات نظامی و ادوات جنگی لازم برای دولت صدام حسین، جنگهای سیاسی و دیپلماتیک بسیاری علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداختند تا بتوانند مانع از پیشرفت و توسعه کشور شوند و همچنان حاکمیت سیاسی کشور را وابسته به غرب نگه دارند.
مسئلهای که کمتر به آن پرداخته شده است نقشآفرینی اروپا جهت اتهامزنی هستهای به ایران و ارجاع پرونده کشورمان به شورای امنیت سازمان ملل بوده است، با این توضیح که شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر اساس درخواست اتحادیه اروپا پرونده هستهای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع میدهد و تا قبل از آغاز بهکار دولت حسن روحانی، شورای امنیت سازمان ملل شش قطعنامه اقتصادی- سیاسی علیه ایران تصویب میکند.
جالب این است که در اصل پروندهسازی هستهای و ایجاد اتهامات سیاسی علیه ایران در حوزه هستهای نیز کشورهای اروپایی پیشقراول بودهاند و حتی بعد از آن، در تمام مذاکراتی که میان ایران و اروپاییها در دوران اصلاحات بود، به اقدامات ضدایرانی خود ادامه داده و هیچ کدام از تعهدات خود را اجرایی نکردهاند. در دولت اصلاحات، پیرو ادعایی مبنی بر غیر صلح آمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران، سازمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی دو قطعنامه ضدایرانی صادر کرد و در نهایت در سال ۲۰۰۳ ایران (شورای عالی امنیت ملی کشورمان به ریاست حسن روحانی) با سه کشور فرانسه، آلمان و انگلیس سه توافقنامه سعدآباد، بروکسل و پاریس را امضا و بر اساس آن تعلیق فعالیتهای مرتبط با غنیسازی اورانیوم را به حالت تعلیق در میآورد.
جالب این است اجرایی نشدن تعهدات کشورهای اروپایی نهایتاً منجر به آن شد که نظام، دولت وقت را ملزم کند تا تعلیق صنعت هستهای را کنار بگذارد و بعد از این اتفاق شورای امنیت سازمان ملل شش قطعنامه علیه کشورمان صادر کرد. به بیان بهتر عدم اجرایی شدن تعهدات اروپاییها در تفاهمنامههای پیش از برجام و از جمله در «بیانیه لوزان»، «تفاهمنامه ژنو ۳»، «تفاهمنامه سعدآباد» و «توافقنامه بروکسل» و «توافقنامه پاریس» باعث واکنش ایران به آن و نهایتاً وضع شش قطعنامه ضدایرانی توسط شورای امنیت سازمان ملل شد.
سندسازی حقوق بشری؛ پروژهای که از ۹۲ آغاز شد
اروپاییها که با روی کارآمدن دولت روحانی با تشکیلات جدید در قالب ۱+۵ پای میز مذاکرات با طرف ایرانی نشسته بودند، موازی با مذاکرات هستهای، پروژه حقوق بشری ایران را در قالب سندسازی و دیدار با محکومان فتنه هدایت میکردند؛ هدفی که در بسته «پروژه فشار حقوق بشری به ایران با محوریت ستوده و پناهی» در زمستان سال ۹۲ آغاز شد.
«ارتباطگیری با عناصر ساختارشکن و مخالف حاکمیت سیاسی در ایران» به عنوان اولویت کاری تیمهای دیپلماتیک غربی در مسافرت به شهرهای ایران، در تمام رفت و آمدهای دیپلماتیک اروپاییها مورد لحاظ قرار گرفت و در مقابل برخی از رسانهها و شخصیتهای داخلی چنین سفرهایی را تجاری و با هدف گسترش روابط اقتصادی با ایران معرفی میکردند!
به محض ورود هر کدام از هیئتهای کشورهای اروپایی، سایتها و رسانههای مطرح اروپایی اخباری مبنی بر دیدار مقامات این کشورها با محکومان فتنه یا عناصر مسئله دار داخلی را مطرح میکردند، به عنوان نمونه سایت شبکه تلویزیونی دولت آلمان دویچهوله در همان بازه زمانی گزارش میدهد که دیدار هیئت اروپایی به نسرین ستوده و جعفر پناهی با اهداف حقوق بشری صورت گرفته است.
سر باز زدن از تعهدات برجامی؛ ایراد اتهامات موشکی
دو وظیفه دیگر اروپا برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران و ایجاد تغییر رفتار در کشورمان در عرصه بینالمللی، نخست سر باز زدن از انبوهی از تعهدات برجامی است که در پیوستهای پنجگانه برجام درج شده است و دیگر وارد کردن اتهامات موشکی به ایران با این توجیه که فعالیتهای دفاعی و نظامی ایران با صلح و امنیت جهانی در تعارض است، به عنوان نمونه در مقدمه و مفاد عمومی برجام و در بخشهایی از پیوستهای مختلف برجام بر وظایف اساسی کشورهای اتحادیه اروپا تصریح میشود، در ماده ۲۹ به صورت صریح به نقش اتحادیه اروپا اشاره شده و از دولتهای عضو میخواهد از «اعمال سیاستهایی جهت عادیسازی روابط اقتصادی- تجاری ایران با کشورها اصولاً خودداری کنند»؛ هدفی که هیچ گاه محقق نشده است و در تمام پنج سال گذشته اروپاییها با اعمال فشارهای اقتصادی سیاسی اجازه ندادهاند کف خواستههای ایران در متن برجام محقق شود و در سایر مفاد برجام به همین صراحت بر لزوم اجرای تعهدات گسترده برجامی توسط اروپاییها اشاره شده که هیچ کدام از آنها تا امروز رنگ تحقق به خود نگرفته است.
اروپاییها در ادامه چنین رویکردی حتی ایران را متهم به نقض صلح و ثبات منطقهای و بینالمللی نیز کردهاند و تنها در یک نمونه با متهم کردن ایران به حمله موشکی به فرودگاه ریاض (ماکرون: به نظر میرسد موشکی که از یمن به عربستان شلیک شد، ایرانی باشد. ۱۹ آبان ۹۶) و درخواست برای رسیدگی شورای امنیت به مسئله ایران اثبات کردهاند که بالاتر از «معرفی کردن ایران به عنوان ناقض صلح و امنیت بینالملل» هدف ویژهای به نام تضعیف ایران در عرصه بینالملل به واسطه استانداردسازی رفتار کشورمان را دنبال میکنند.
برای اثبات اقدامات ضدایرانی گسترده اروپاییها میتوان دهها مصداق و نمونه دیگر ذکر کرد؛ مصادیق و نمونههایی که طرحها و توطئههای یک جریان داخلی برای «تطهیر و سفیدنمایی چهره غربیها در داخل» را برای همیشه بیاثر گذاشته و بازی با نسخههایی شبیه آنچه در انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶ برای فریب افکار عمومی به کار گرفته شد در انتخابات پیش رو کاملاً بیاعتبار شده است.