کد خبر: 987427
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۱:۱۵
پیش‌بینی تداوم چالش به رغم کنفرانس برلین
کنفرانس و نشست برای پایان دادن به خشونت‌ها در لیبی در این سال‌های متمادی بعد از سرنگونی معمر قذافی ادامه داشته است، اما هر کنفرانس و نشستی به جای اینکه نقطه پایانی بر خشونت‌ها باشد، خود نقطه شروعی برای دور جدیدی از خشونت‌ها بوده است. حالا نوبت به برلین، پایتخت آلمان رسید تا با تشکیل کنفرانس دیگری و دعوت از ۱۲ کشور و چندین سازمان بین‌المللی فرصتی برای پایان دادن به بحران لیبی فراهم کند.
سيدنعمت‌الله عبدالرحيم‌زاده
سرویس بین الملل جوان آنلاین: سؤال اینجاست که ابتکار آلمانی می‌تواند آبی بر آتش تقریباً ۹ ساله لیبی بریزد؟ تجربه قبل، ریشه‌های بحران و حتی بیانیه پایانی این کنفرانس از جمله مواردی هستند که با توجه به آن‌ها نمی‌توان امیدی به این کنفرانس داشت و با وجود اینکه ظاهراً هر دو طرف درگیری و حامیان خارجی آن‌ها از بیانیه پایانی حمایت کرده‌اند، اما بعید به نظر می‌رسد تغییر قابل توجهی در بحران لیبی به وجود آید تا چه رسد که این بحران پایان گیرد.

طنز تلخ
انقلاب لیبی در ۲۰۱۱ در اوج بهار عربی شکل گرفت، اما روند آن بر خلاف انقلاب‌هایی بود که همان سال در کشور‌های دو سوی لیبی یعنی تونس و مصر اتفاق افتاده بودند. انقلابیون لیبی بر خلاف تونس و مصر انقلاب خشونت‌باری را تجربه کردند و بعد معلوم شد که تنها نقطه مشترک آن‌ها سرنگونی قذافی بود و غیر از این در هر چیزی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. اختلاف‌نظر‌ها باعث شد لیبی در این ۹ سال انواع دولت‌ها، پارلمان‌ها و ارتش‌های موازی با یکدیگر را تجربه کند تا اینکه فردی از جنس خود قذافی به نام خلیفه بلقاسم حفتر ظهور کرد. او توانست نظامیان سابق لیبی را دور خود جمع کند و با حمایت مثلث عربی متشکل از مصر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، جنگی را از ۲۰۱۴ به این سو علیه دولت وفاق ملی در طرابلس، پایتخت لیبی به راه بیندازد. شاید این طنز تلخ تاریخ باشد که سرنوشت لیبی به دست همان کسی رقم بخورد که زمانی افراطی‌تر از سرهنگ قذافی بود و همه می‌دانند بازگشت او و قدرت گرفتنش به معنای بازگشت همان قدرت مطلقه‌ای است که زمانی در دست قذافی بود. شاید خیلی از انقلابیون ۲۰۱۱ زمانی که در طرابلس وارد کاخ قذافی می‌شدند هیچ‌گاه تصور نمی‌کردند انقلاب آن‌ها در نهایت جاده صاف‌کن فردی همانند قذافی باشد و راه را برای به قدرت رسیدن او باز کند.

اختلافات ریشه‌دار
روزنامه عربی رای‌الیوم آوریل گذشته زمانی که نیرو‌های حفتر به دروازه طرابلس رسیده بودند، در سر مقاله خود جنگ بین حفتر و دولت وفاق ملی به ریاست فایز السراج را جنگی بین شبکه الجزیره به عنوان نماینده محور ائتلافی قطر- ترکیه با شبکه العربیه به عنوان نماینده ائتلاف سه‌گانه عربستان، مصر و امارات دانست. این تعبیر رای‌الیوم از بحران لیبی گویای دو وجه داخلی و خارجی آن از یکسو و وجوه نرم‌افزاری و سخت‌افزاری آن از سوی دیگر است. به عبارت دیگر، رای‌الیوم در این توصیف از جنگ لیبی نشان داد که آن تنها یک بحران داخلی و بین دو جناح رقیب نیست، بلکه این دو جناح نماینده دو جریان در منطقه هستند که به نیابت از این دو جریان با یکدیگر می‌جنگند به این امید که با شکست طرف مقابل، لیبی را در طرف جریان حامی خود قرار دهند. همچنان که شبکه الجزیره به عنوان بلندگوی محور ائتلاف دوگانه است و تبلیغات خود را متمرکز بر دولت وفاق ملی کرده است در مقابل، العربیه و رسانه‌های همسو با آن متمرکز بر جناح حفتر هستند. این دسته‌بندی وقتی شکل حادی به خود گرفت که ترکیه فعال‌تر از گذشته وارد ماجرای لیبی شد و پارلمان این کشور در ۲ ژانویه مجوز اعزام نیروی نظامی به لیبی را به دولت این کشور داد. گفته می‌شود ترکیه قبل از این مجوز هم تعدادی از نیرو‌های سوری تحت حمایت خود را به لیبی فرستاده بود تا در کنار نیرو‌های دولت وفاق ملی با نیرو‌های حفتر بجنگند، اما مجوز پارلمان ابعاد وسیع‌تری را برای مداخله ترکیه در لیبی ایجاد کرده بود. هیچ شکی نیست که ورود ارتش ترکیه به لیبی می‌توانست موازنه قدرت را به شدت به نفع دولت وفاق ملی تغییر دهد و چه بسا این دولت می‌توانست با کمک ارتش ترکیه، نیرو‌های ارتش ملی به فرماندهی حفتر را دست‌کم از بخش غربی لیبی عقب براند و حتی شاید حوزه‌های نفتی استراتژیک در شرق را هم به کنترل خود درآورد. از سوی دیگر، ورود مستقیم ترکیه به بحران لیبی زنگ خطر را هم برای مصر و دو متحد دیگرش به صدا درآورد و هم برای اتحادیه اروپا که به اندازه کافی با ترکیه مشکلاتی دارد. اتحادیه اروپا به تازگی ترکیه را به خاطر اقدامات اکتشافی و بهره‌برداری از منابع گازی قبرس جنوبی تحریم کرده است و بر اساس آن ۷۵ درصد از کمک‌های مالی خود را به ترکیه کاهش داده و معلوم است که دیگر نمی‌تواند حضور نظامی ترکیه در لیبی و سلطه احتمالی آن بر حوزه‌های نفت و گاز این کشور را تحمل کند. به این جهت است که برلین دست به کار شد تا با ابتکار عمل خود زمینه‌ای برای پایان دادن به بحران لیبی فراهم کند و از سوی دیگر، مانع حضور نظامی ترکیه در لیبی شود.

ابتکار کاغذی
کنفرانس برلین در وهله نخست یک اتفاق قابل توجه داشت. در حالی که حفتر و سراج به عنوان دو رهبر اصلی در بحران لیبی به برلین رفته بودند، اما در این کنفرانس شرکت نداشتند؛ چراکه به گفته آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان اختلافات بین این دو بیشتر از آن است که بتوانند زیر یک سقف بنشینند. با این حال، خانم مرکل به خود افتخار می‌کرد که توانسته است برای نخستین بار تمامی طرف‌های درگیر در بحران لیبی را در کنفرانس خود جمع کند و حضور رجب طیب اردوغان و عبدالفتاح السیسی، رؤسای جمهور ترکیه و مصر نشان بارزی بر این بود. نتیجه این موفقیت صدور بیانیه پایانی کنفرانس با ۵۵ بند است که شامل موضوعات متنوعی از جمله فروش نفت لیبی، توقف دخالت خارجی، ممنوعیت صادرات اسلحه به لیبی، آتش‌بس و تشکیل کمیته نظامی مشترک با عضویت دو گروه پنج نفری از سوی دو طرف درگیری، انحلال گروه‌های شبه‌نظامی و ادغام آن‌ها در نهاد‌های مدنی، امنیتی و نظامی و از سرگیری روند صلح و رسیدگی به وضعیت مهاجران می‌شود. حال باید دید این بیانیه و بند‌های مفصل آن می‌تواند نقشه راهی برای حل پایدار بحران لیبی نشان دهد یا اینکه در حد همین چند کاغذ محدود خواهد شد؟!

تیم اتون از اندیشکده چتم هاوس به شبکه خبری الجزیره قطر گفت نمی‌توان نظری قاطع در مورد این بیانیه داد، زیرا نمی‌دانیم اراده جدی برای اجرای آن وجود دارد یا نه. او انتظار دارد امریکا و دیگر بازیگران اصلی در بحران لیبی از مفاد این بیانیه و به خصوص توقف ارسال تسلیحات به لیبی حمایت کنند تا اینکه امکان پایان دادن به بحران لیبی فراهم شود. حرف اتون به طور کلی معقول است، اما حفتر تنها چند ساعت بعد از اتمام کنفرانس لیبی پاسخ محکمی به او و دیگر تحلیلگران نظیر او داد. نیرو‌های حفتر تنها چند ساعت بعد از اتمام کنفرانس برلین به مواضع نیرو‌های دولت وفاق ملی در منطقه صلاح‌الدین واقع در جنوب طرابلس حمله کردند تا اولین مورد از نقض آتش‌بس مورد نظر در بیانیه برلین را ثبت کرده باشند. این حمله نشان داد تا چه حد پایه‌های بیانیه برلین سست است و بر خلاف انتظار اتون نه امریکا و نه دیگر طرف‌های درگیر در جنگ لیبی اراده‌ای برای پایان دادن به آن ندارند. به نظر نمی‌رسد که خود حفتر و سراج هم چندان اراده‌ای به این کار داشته باشند، زیرا حفتر خود را در یک قدمی فتح طرابلس می‌بیند و سراج هم دلگرم به حمایت نظامی ترکیه است به این امید که بتواند لیبی از دست رفته را دوباره بازپس‌گیرد.

در این میان، به نظر می‌رسد کنفرانس لیبی و بیانیه پایانی آن تنها به مذاق یک نفر خوش نیامده است. بنابر گزارش‌ها اردوغان در مراسم ضیافت شام بعد از کنفرانس شرکت نکرد و مستقیماً به فرودگاه رفت تا برلین را به مقصد آنکارا ترک کند. این اقدام اردوغان می‌تواند نشانه‌ای از اعتراض او به سخنان امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه در کنفرانس باشد که حضور نیرو‌های شورشی سوریه در لیبی را شدیداً به باد انتقاد گرفت. اعزام این نیرو‌ها تحت نظارت ترکیه است و طبیعی است که اردوغان خود را هدف این انتقاد بداند، اما با توجه به بند‌های بیانیه پایانی و به خصوص بند مربوط به ممنوعیت ارسال تسلیحات، می‌توان گفت اردوغان چندان از این بیانیه راضی نبوده است. هر چند این بند شامل تمامی طرف‌های درگیر می‌شود، اما بیشترین فشار را بر ترکیه وارد می‌کند؛ چراکه ترکیه بر خلاف مصر یا عربستان، کمک تسلیحاتی خود به دولت وفاق ملی لیبی را به صورت علنی انجام داده است. نگاهی به دیگر بند‌های بیانیه از جمله گروه‌های شبه‌نظامی هم نشان می‌دهد اروپایی‌ها بیشتر به دنبال ایجاد محدودیت برای ترکیه و ممانعت از حضور نظامی آن در لیبی بوده‌اند تا اینکه واقعاً بخواهند بحران لیبی را پایان دهند. از این رو، کنفرانس برلین کنفرانسی کاغذی بود برای لیبی و جنگ آن و اقدام عملی برای جلوگیری از ورود مستقیم ترکیه به جنگ لیبی.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار