کد خبر: 986571
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۸ - ۰۲:۰۸
گفت‌وگوی «جوان» با فریدون ولایی، کارگردان و نمایشنامه‌نویس، به بهانه اجرای نمایش «کَر»
عدم ارتباط و گسستی که در روابط انسان‌ها وجود دارد در هر جای دنیا از همین نشنیدن و کر بودن نشئت می‌گیرد. ما حرف هم را دریافت نمی‌کنیم. گفتمان بینمان وجود ندارد، درک متقابل در بین ما انسان‌ها در جامعه صنعتی تکنولوژیک رنگ باخته و این رنگ‌باختگی سبب ایجاد این عدم تعادل در بین انسان‌ها شده است.
ملیکا گل‌محمدی
سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: «این ضعف بزرگی است که در کشور ما اکثر کارگردان‌ها و حتی نمایشنامه‌نویس‌ها مؤلف نیستند و آثارشان اقتباس، استنباط و گرته‌برداری از کار‌های دیگر است. در نوشتن یک نمایشنامه، ایده اصلی و اولیه و زاییده فکری شخص نویسنده بسیار مهم است. این موارد، کارگردان و نمایشنامه‌نویس را به یک مؤلف تبدیل می‌کند.» فریدون ولایی طراح صحنه، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر ایرانی با بیان عبارت فوق دست روی یکی از ضعف‌های بسیار شاخص تئاتر ایران می‌گذارد. تئاتری که تا حد زیادی بر آثار غیرایرانی تکیه دارد و به همین سیاق کمابیش از مصادیق بومی دور می‌ماند. ولایی از معدود کارگردانان مؤلف کشورمان است که به تعبیر خودش همچنان پایبند صداقت تئاتر شهرستانی است؛ یعنی جایی که در آن رشد کرده و خود را مرهون آن می‌داند. او با ورود به انجمن هنر‌های نمایشی شهرستان مراغه فعالیت تئاتری خود را با نمایشنامه نویسی آغاز کرد و پس از آن در کنار نویسندگی به کارگردانی تئاتر روی آورد. پس از آن با تحصیل در رشته کارگردانی نمایش مقطع کارشناسی و رشته ادبیات نمایشی مقطع کارشناسی ارشد بر دانش خود افزود. او نویسندگی بیش از ۳۰ نمایشنامه اجرا شده در شهر‌های مختلف کشور و نیز کارگردانی بیش از ۲۰ نمایش را در کارنامه حرفه‌ای خود دارد. «جوان» در حاشیه اجرای نمایش «کَر» که این روز‌ها در سالن سایه تئاتر شهر به روی صحنه رفته است با او گفتگو کرده است.

تئاتر شهرستان صادقانه‌تر از تهران استچه شد که سراغ این سوژه رفتید؟ نمایشی که بیشتر جنبه روان‌شناسی اجتماعی دارد و از فاصله روزافزون انسان‌های معاصر از هم انتقاد می‌کند. آیا برای خلق این اثر، نمایشنامه یا کارِ خاصی الهام‌بخش شما بود؟
من بیشتر در نمایش‌های سنتی پژوهش دارم و قبل از ارائه کار‌های سنتی و ایرانی‌ام در آن زمینه مطالعه و پژوهش می‌کنم. یکسری کتاب و مقاله هم در زمینه نمایش‌های سنتی چاپ کردم. اگر تعریف از خود تعبیر نشود خوشبختانه من نمایشنامه‌نویس مؤلف هستم. این ضعف بزرگی است که در کشور ما اکثر کارگردان‌ها و حتی نمایشنامه‌نویس‌ها مؤلف نیستند و آثارشان اقتباس، استنباط و گرته‌برداری از کار‌های دیگر است. در نوشتن یک نمایشنامه، ایده اصلی و اولیه و زاییده فکری شخص نویسنده بسیار مهم است. این موارد، کارگردان و نمایشنامه‌نویس را به یک مؤلف تبدیل می‌کند. من به هیچ عنوان به‌خاطر ندارم که تمام ایده‌های نمایشنامه‌هایم را از جایی گرفته باشم. ممکن است تنها نگاه کردن به یک عکس باعث زدن جرقه‌ای در ذهنم و راهی برای شکل‌گیری یک درام شده باشد ولی درنهایت تمام نمایشنامه‌هایی که می‌نویسم حاصل جریاناتی است که در پیرامونم به وقوع می‌پیوندد و زاییده فکر خودم هستند. نمایشنامه «کر» نیز برآیند همین موضوع است؛ ناشنوایی روزافزون ما انسان‌ها نسبت به هم در جهانی مدرن که به طور شتابانی در حال تحول و پیشرفت است.

به نظر می‌رسد محور کار شما سست شدن ارتباطات انسانی در جهانی است که توأم با رشد شتابان فناوری‌هاست. اتفاقی که نه تنها دامن‌گیر جامعه ما بلکه کلِ جامعه جهانی است و رسانه‌های مجازی نیز به آن دامن زده‌اند؟
به‌نظر من عدم ارتباط و گسستی که در روابط انسان‌ها وجود دارد در هر جای دنیا از همین نشنیدن و کر بودن نشئت می‌گیرد. ما حرف هم را دریافت نمی‌کنیم. گفتمان بینمان وجود ندارد، درک متقابل در بین ما انسان‌ها در جامعه صنعتی تکنولوژیک رنگ باخته و این رنگ‌باختگی سبب ایجاد این عدم تعادل در بین انسان‌ها شده است. این کری و ناشنوایی می‌تواند دو وجه داشته باشد؛ یکی انتخاب فردی و دیگری ماحصل شرایطی که برای فرد در جامعه رقم زده می‌شود.

از فکری که در پس طراحی صحنه بوده بگویید؟ طراحی صحنه ساده و در عین حال مفهومی به‌ویژه در استفاده از رنگ‌های سرد.
موقعیت دراماتیکی که در داستان موجود است وزش بادی است که خانواده‌های داستان ما را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، وقتی باد می‌وزد رنگ کل داستان به سمت سردی و خاکستری شکل و فضایی منفعل پیش می‌رود. این انفعال که حاصل شرایط بیرونی و به زعم ما در جامعه جهانی دارد اتفاق می‌افتد باعث شکل‌گیری این فضا می‌شود. ما برای بازی بازیگران تنها بخش کوچکی از صحنه که مستطیلی افقی‌شکل بود را در نظر گرفتیم.

به‌رغم محدودیت فضا و کاراکتر‌هایی که در نگاه اول حال ایستایی دارند ایده طراحی میزانسن‌ها داشتن فضای محدود برای نشان دادن شدت و شقاوتِ حاصل از شرایط ایجاد شده بود. اگر از تمام فضا استفاده می‌کردیم تمرکز در کل فضا پخش می‌شد و موجی از حرکت دائم کاراکتر‌ها به حالت سینوسی در خطِ مستقیم را از دست می‌دادیم. طراحی صحنه با درام کار به صورتی سینک شد و توانستیم جوهره و گوهر درام را بیرون بکشیم.

اگر به عقب برگردید کدام نمایشتان را برای اجرای مجدد انتخاب می‌کنید؟ چرا؟
واقعیت این است که نمایشنامه‌هایی که یک نویسنده خلق می‌کند مثل بچه‌های خود اوست و نمی‌توان بینشان فرق چندانی قائل شد. کما اینکه نوشته‌های ایام جوانی من ناپختگی که در کار‌های تمام نویسندگان جوان کم‌تجربه می‌بینیم را دارد. نوشته‌هایم رفته‌رفته وارد مسیر درست و پختگی شده است. چند سالِ اخیر کار‌های برجسته‌تری انجام دادم. پیش از نمایش کر، نمایش سایه‌ها و باد را روی صحنه بردم که در جشنواره تئاتر فجر اجرا شد که اتفاقاً جایزه‌های خوبی هم نصیب خود کرد. این نمایش را در کشور‌های دیگر نیز اجرا بردم و بازخورد بسیار خوبی از مخاطبان دریافت کردم. مجموعه‌ای از این موارد ما را به نقطه حالمان می‌رساند. بهتر است بگویم من به نمایش خاصی از نمایشنامه‌هایم به‌طور ویژه علاقه‌مند نبودم بلکه به سلسله این کار‌ها و ریسمانی که مجموعه کارهایم را تشکیل داده است علاقه خاصی دارم.

با توجه به سابقه شما در زمینه کارگردانی، تألیف، نویسندگی و طراحی صحنه، چه توصیه‌ای برای طی کردن هرچه درست‌تر و سریع‌تر مسیر پیشرفت برای جوانان تازه‌نفس در حوزه تئاتر و سینما دارید؟
به نظرم جوانان علاقه‌مند به این هنر نباید شتابزده عمل کنند. باید راه درست را تشخیص داده و ادامه دهند. تحصیلات آکادمیک یکی از این راه‌های درست است که تأثیری بسزا دارد و باعث می‌شود در داخل فضای مرتبط با کار قرار بگیرند و با تئاتر‌های مدرن و پیشرفته آشنا شوند. دنیای نمایش و هنر بیش از سایر شاخه‌ها نیاز به ممارست و تلاش دائم دارد. مسیر به گونه‌ای است که برای دستیابی به هدف مورد نظرتان باید تلاش شبانه‌روزی داشته باشید. باید هدف را نشانه‌گذاری کنید تا انگیزه لازم برای رسیدن به هدف را داشته باشید و در میانه راه از تلاش بازنمانید. همچنین به بازیگران توصیه می‌کنم روحیه همدلی و بی‌ادعایی را در خود تقویت کنند. اگر همدلی در بین اعضای گروه وجود داشته باشد کار منسجم‌تر به سرانجام و تولید می‌رسد. فهم و درک مشترک از درام، حاصل همین همدلی و همفکری است.

به عنوان یک هنرمند که از دل شهرستان مراغه وارد این عرصه شده‌اید چه توصیه‌ای به هنرمندان شهرستانی برای رشد و شکوفایی ِ تئاتر در شهرستانشان دارید؟
متأسفانه تئاتر در شهرستان‌ها بیمار و درگیر مشکلات بسیاری از جمله کمبود امکانات است، اما اگر دوستان ما که در شهرستان‌ها خیلی صادقانه کار تئاتر انجام می‌دهند هدف و انگیزه‌اش را داشته باشند، با مطالعه پیش بروند و مسیر درست را انتخاب کنند، حتی در این شرایط سخت هم می‌توانند در این مسیر گام بردارند و پیشرفت کنند. البته بسیاری از آنان برای رشد و پیشرفت مایلند به تهران و شهر‌های بزرگ مهاجرت کنند، چون فضا و امکاناتی که در تئاتر تهران هست خیلی متفاوت‌تر از تئاتر شهرستان است، اما در عین حال صداقتی که در تئاتر شهرستان است به مراتب بیشتر از تئاتر تهران است که این یکی از عوامل موفقیت آن‌ها محسوب می‌شود و ستودنی است. این صداقت را من خودم درک کرده و مرهون آن هستم. امیدوارم مسئولان با توجه عمومی و یکسان به هنر تئاتر موجب رشد این هنر در سراسر کشور شوند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار