سرويس جامعه جوان آنلاين: از جمعیت ۸۰ میلیون نفری کشورمان نیمی مرد و نیمی زن هستند، اما اگر کمی دقیقتر به سراغ آمار مردانه بروید، با آمار و ارقام تأمل برانگیزی مواجه میشوید. از ۴۰ میلیون مرد ایرانی، ۱۰ میلیون نفرشان جوان هستند و بین ۱۵ تا ۲۹ سال سن دارند. جالبتر از همه اینکه از این جمعیت ۴۰ میلیون نفری ۳۵ درصد یعنی بیش از یک سوم آنها مجرد و هرگز ازدواج نکردهاند. اگر این آمار را با آمار ۲۵ درصدی مردان جوان مقایسه کنید در مییابید حدود ۱۰ درصد از مردانی که هرگز ازدواج نکردهاند، در گروه جوانان جای نمیگیرند. بازخوانی این آمار و ارقام نشان میدهد چالش ازدواج در کشور و مجرد ماندن درصد بالایی از دختران و پسرانی که از سن مناسب ازدواج عبور کردهاند با هر چیزی که بخواهد توجیه شود با عدم تناسب آمار زنان و مردان مجرد قابل توجیه نیست. آمار ۳۵ درصدی مردان مجرد یک زنگ خطر است؛ زنگ خطری برای کاهش معنادار آمار ازدواج و کمرنگشدن نقش خانواده.
نوزدهم ماه نوامبر به عنوان «روز جهانی مردان» نامگذاری شده است. مردان نیمی از بدنه جامعه را تشکیل میدهند و نقشآفرینی آنها در کنار نیمه دیگر جامعه یعنی زنان در قالب نقشهایی همچون همسر، پدر و برادر ساختار خانواده را شکل و زیر بنای اجتماعی جوامع را تشکیل میدهد. با وجود این بررسی سیمای آماری جمعیت مردان یا زنان از مناظر گوناگون میتواند مؤید نکاتی باشد که برخی واقعیتهای اجتماعی و لزوم برنامهریزی برای مدیریت این واقعیتها را متذکر میشود.
همه مردان بدون همسر!
بررسیهای علمی و آماری میتواند مبنای قابل اتکایی برای برنامهریزیها و اظهارنظرها باشد؛ اظهارنظرها و اقداماتی که گاهی اوقات به دلیل فقدان پشتوانههای علمی و عقلانی میتواند چالشآفرین باشد، چیزی نظیر تبلیغات چند همسری به عنوان راهکاری برای حل معضل زنان و دختران مجرد! آن هم در شرایطی که آمار رسمی بهدست آمده از سرشماری سال ۱۳۹۵ نشان میدهد، جمعیت مردان مجرد به مراتب بیشتر از جمعیت زنان مجرد است و از بین ۴۰ میلیون مرد ایرانی ۳۵ درصدشان هرگز ازدواج نکردهاند. این آمار ۳۵ درصدی مردان هرگز ازدواج نکرده را اگر در کنار آمار ۲/۱ درصد مردانی که در اثر طلاق بدون همسرند و آمار یک درصدی مردانی که بر اثر فوت همسرشان مجرد هستند قرار دهیم، نزدیک به ۳۷ درصد از مردان را شامل میشود که با احتساب جمعیت ۱۰ میلیونی جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله ۱۷ درصد از این جمعیت زیر ۱۵ سال و بالای ۲۹ سال سن دارند.
آمار همین سرشماری سال ۹۵ نشان میدهد، در برابر ۳میلیون و ۸۲۰ هزار زن بدون همسر ۲۰ تا ۴۰ ساله، ۵میلیون و ۹۰۰ هزار مرد بدون همسر در همین گروه سنی وجود دارد. این آمار نشانه آن است که بیش از هر چیزی در کشور با «بحران ازدواج» مواجهیم.
مطابق آمارهای سازمان ثبت احوال طی سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۷، ازدواج و به خانهبخت رفتن جوانان بیش از ۳۷درصد کاهش داشته و طی این دهه علاوه بر کاهش تعداد ازدواجها میانگین سن ازدواج هم یکسال افزایش پیدا کرده است.
سهم مردان از تحصیلات عالیه ۲۱ درصد!
شاید بتوان بخشی از بیمیلی جوانان به ازدواج را در همین آمار و ارقام جستوجو و پیدا کرد. تغییرات ساختار اجتماعی جامعه موجبشده تا از یک سو دختران و زنان رغبت بیشتری به تحصیل داشته باشند و از سوی دیگر از رغبت پسران برای ادامه تحصیل کاسته شود. وی با اشاره به اینکه ۹۲ درصد از جمعیت مردان (۱۰ سال به بالا) باسواد هستند، تصریح کرد: از این میان ۲۰ درصد دارای تحصیلات ابتدایی (کمسواد)، ۲۰درصد دارای تحصیلات راهنمایی، ۵/۹ درصد دارای تحصیلات متوسطه، ۲۱درصد دارای دیپلم و ۲۱درصد دارای تحصیلات عالیه هستند. در حالی که جمعیت زنان دارای تحصیلات عالیه به مراتب بیشتر است و این مسئله سدی بر سر راه ازدواج دختران تحصیلکرده با پسران دارای مدرک تحصیلی پایین ایجاد میکند.
بیکاری مردان سد راه ازدواج
از سوی دیگر وضعیت اشتغال مردان نیز در جامعه ما چندان مناسب نیست. از جمعیت ۱۰سال به بالای مردان، ۲۱ میلیون نفر فعال اقتصادی (شاغل و بیکار در جستوجوی کار) هستند که از این مقدار حدود ۱۸میلیون و ۸۰۰ هزار نفر شاغل (۱۹درصد محصل، ۹درصد دارای درآمد بدون کار، ۷ درصد جزو سایر) و ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بیکار در جستوجوی کار هستند. ۱۶درصد از جمعیت مرد ۲۰- ۲۴، ۱۸درصد از جمعیت ۲۵- ۲۹ ساله بیکارند. علاوه بر این براساس آمارگیری نیروی انسانی مرکز آمار ایران سال ۹۷، حدود ۱۰ درصد از مردان شاغل دارای کار غیررسمی بوده و هنوز بیمه نیستند و امنیت شغلی ندارند. همین مسئله میتواند مسئله ازدواج مردان را به تأخیر بیندازد چراکه برای ازدواج از هر چیزی بتوان صرفنظر کرد از شغل نمیتوان عبور کرد و الفبای ازدواج برای یک پسر داشتن شغل مناسب است. بنابراین بخشی از معمای بحران ازدواج با کمک آمار و ارقام قابل توضیح است، اما تدبیر برای این بحران از دست آمار بر نمیآید و کار مسئولان است!