کد خبر: 976182
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۸ - ۰۳:۳۵
در گفت‌وگوی «جوان» با هادی حکیمیان، نویسنده رمان‌های تاریخی مطرح شد
فکر نمی‌کنم وظیفه رمان این باشد که مخاطب را به خارج متن ارجاع دهد. ما وقتی جنگ‌وصلح تولستوی را می‌خوانیم، دیگر احتیاجی نیست برویم آن مقطع از تاریخ روسیه یا جنگ‌های ناپلئون را بخوانیم. اثر ادبی باید متکی به ذات باشد
مرتضی شمس‌آبادی
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: رمان بستری شگرف برای بیان عقاید، فرهنگ‌ها، داستان‌ها و حکمت‌هاست. چه بسیار بوده‌اند بزرگانی که از بستر داستان و رمان برای بیان عقاید و نظر‌های خود استفاده کرده‌اند. حال اگر بیاییم و این بستر را به تاریخِ درس‌آموزِ درس‌اندود آغشته کنیم، می‌توانیم به ایجاد نگاهی نو یا همتی بلندتر برای یادگیری از گذشته امیدوار باشیم. با سؤال از چیستی و چرایی رمان تاریخی، به سراغ هادی حکیمیان یکی از رمان‌نویسان کشورمان، رفته‌ایم که دغدغه و تحصیلاتش تاریخ است و اثر پررنگ آن را می‌توان در آثار داستانی وی مشاهده کرد.

تعریف شما از رمان تاریخی چیست؟ آن را چگونه می‌شناسید و ویژگی‌های نمونه خوب آن را چه می‌دانید؟
واقعیت، من درست نمی‌دانم رمان تاریخی چیست؛ یعنی به تعریف دقیقی از آن نرسیده‌ام. آیا به‌صرف این‌که رمان، داستانی را روایت کند که مال ۷۰-۶۰ سال پیش باشد، رمان تاریخی می‌شود؟ اگر اینطوری است که سووشون یکی از بهترین رمان‌های تاریخی است یا حتی مدیر مدرسه را هم می‌توان گفت تاریخی؛ چون در دهه ۳۰ می‌گذرد. همین‌طور که کلیدر در دهه ۲۰ می‌گذرد و تنگسیر چوبک در زمانی قبل‌تر.

البته برخی هم کار رمان تاریخی را پرداختن به پادشاهان و حاکمان و شرح جنگ‌ها و انقلاب‌ها می‌دانند که با این تعریف، آثار مرحوم ذبیح‌اله منصوری، کار‌های شاخص و موفقی است یا کار‌های عبدالحسین صنعتی‌زاده که به عنوان پدر رمان تاریخی ایران شناخته می‌شود؛ چراکه هنوز چاپ می‌شوند، مردم برای خرید آن‌ها به کتاب‌فروشی می‌روند و مبلغ قابل توجهی هم نسبت به بقیه کتاب‌ها می‌پردازند. این در حالی است که رسانه‌ها هم هیچ‌گونه تبلیغی برای این کار‌ها نمی‌کنند و موفقیتشان را صرفاً مدیون توانایی نویسندگانشان هستند. به‌نظرم جداکردن برخی کار‌ها به‌عنوان رمان تاریخی کار درستی نیست، همانطور که زمانی جنگ شعر نو و کهنه در میان بود. هر دوره‌ای شعر خود را دارد. هر دوره‌ای داستان و رمان خود را دارد. مهم این است که اغلب رمان‌ها در یک بستری از زمان، رخ می‌دهند و حالا این شخصیت‌ها می‌توانند در زمان اکنون، قاجار یا حتی مغول باشند، به‌نظرم مهم کشش داستانی است.

تعریفی که آموزش‌وپرورش و نظام عالی از تاریخ به فرزندان ما ارائه می‌دهد و بازتاب آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
فکر می‌کنم دیدگاه غلط نسبت به درس تاریخ در مدارس و حتی دانشگاه باعث شده که ما به تعریف درستی از رمان تاریخی نرسیم. در دوران تحصیل، اغلب افراد از تاریخ خوششان نمی‌آید؛ چراکه این‌جور جا افتاده که تاریخ بناست به حکام و پادشاهان و نهایتاً شرح جنگ‌های ایشان بپردازد. درحالی‌که این غلط است. تاریخ، شرح زندگی مردمان هر دوره‌ای است؛ کشاورزان، صنعتگران، دبیران، مردمان شهری و روستایی، حتی سربازان گمنام و بی‌نام هر دوره‌ای که بیشترین نقش را در پیشبرد تاریخ داشته‌اند. ما بایستی یک تجدید نظر کلی در درس‌های تاریخ بکنیم. یک رمان تاریخی مربوط به دوران مغول صرفاً نباید درباره چنگیز یا هلاکوخان باشد. این رمان می‌تواند شرح زندگانی یک سرباز یا صنعتگر گمنام ایرانی باشد در ری یا اصفهان. به‌گمان من برگزاری برخی جلسات بین اساتید تاریخ و رمان‌نویس‌های خبره می‌تواند در این خصوص راهگشا باشد.

به نظر شما، رمان تاریخی به نقطه مطلوب خود، از نظر جلب و جذب مخاطب رسیده است؟
رمان‌هایی که تحت عنوان رمان تاریخی شناخته می‌شوند همیشه عده‌ای مخاطب داشته و دارند، درست مثل فیلم‌های ژانر پلیسی- معمایی. کار‌های مرحوم ذبیح‌اله منصوری یا شازده احتجاب گلشیری که دوره‌ای از تاریخ را روایت می‌کند، هرکدام در نوع خود کار‌های موفقی بوده‌اند. به‌خصوص کار گلشیری که سعی داشت با اتکا به تاریخ و ادبیات بومی، دست به آفرینش رمان ایرانی بزند.

رابطه نوجوان و رمان را چگونه می‌بینید؟
زمانی‌که ما محصل بودیم بچه‌ها خیلی بیشتر از الان کتاب می‌خواندند. یک دلیلش هم این بود که جامعه هنوز مورد هجوم تکنولوژی و رسانه‌های دیجیتال واقع نشده بود. به‌هرحال مقطع سنی نوجوان، بهترین سال‌ها برای خواندن رمان است، همین‌طور که بهترین زمان برای پرداختن به ورزش یا کسب مهارت‌های دیگر است. خواندن رمان علاوه‌بر گسترش قوه تخیل نوجوان، او را با دنیا‌های دیگر هم آشنا می‌کند و این خیلی خوب است.

در حال حاضر در بازار کتاب، رمان‌هایی به شکل گسترده تألیف و ترجمه می‌شوند که به‌تعبیری خودشان و ناشرهایشان یک جریان را در رمان نوجوان رقم می‌زنند. ناشر‌هایی که در بازه زمانی اندکی از شهرت برخوردار شده، اما کاری که می‌کنند به‌هیچ‌وجه تخصصی نیست و نشرشان بر اساس دانش صورت نمی‌گیرد. وضعیت موجود را چگونه تبیین می‌کنید؟
به نظر می‌آید این جریان‌ها تنها گونه‌های خاصی از ادبیات روز دنیا را مورد توجه قرار داده‌اند. نمونه‌اش کاری مثل هری‌پاتر که به‌سرعت در کشور ما ترجمه و منتشر می‌شد. همه ما می‌دانیم که ژانر علمی- تخیلی یکی از ژانر‌های ادبی است، نه همه ادبیات. حتی در خود غرب هم بسیاری آثار با محوریت حوادث بزرگ تاریخی مثل جنگ و انقلاب‌ها برای مخاطب نوجوان به نگارش درآمده که طبعاً در شناساندن تاریخ هر کشور به نوجوانانش مؤثر بوده است. نمونه‌اش بینوایان، زنان کوچک و کار‌هایی از این‌دست که کارتون‌هایش هم با اقبال فراوان روبه‌رو شدند. چیزی که وجود دارد این است که بنا نیست تاریخ ما را آن‌ها معرفی کنند، که اگر هم بکنند به‌گونه‌ای باب میل خودشان آن را انجام می‌دهند، پس تا دیرتر نشده باید بجنبیم و کار‌هایی با محوریت حوادث تاریخی خودمان برای مخاطب نوجوان و حتی بزرگسال بنویسیم. درواقع پیوند با ادبیات است که تاریخ را در میان مردم رواج داده و مانا می‌کند. مایه تأسف است که درخصوص رخداد عظیمی مثل اشغال ایران در دوران جنگ جهانی اول از سوی روس و انگلیس هنوز کار شایسته‌ای انجام نشده است.

تاریخ چگونه می‌تواند در ذیل و بستر رمان نوجوان عنوان شود؟ به بیان دیگر رمان نوجوان چگونه می‌تواند در خدمت تاریخ و زمینه‌ساز بیان آن برای نوجوان گردد؟
من نظر شخصی خودم را می‌گویم. به‌نظرم مخاطب نوجوان دنبال کشمکش و هیجان است. او کتابی که صرفاً راوی تاریخ باشد را نمی‌پسندد، پس ذائقه جست‌وجوگر نوجوان باید مدنظر قرار گیرد. طنز هم ازجمله نکاتی است که می‌تواند در جذب مخاطب نوجوان مؤثر باشد. همینطور حادثه، رمان نوجوان بایست حوادث مهیج و جالب داشته باشد.

فکر می‌کنید رمان نوجوانانه که حرف از تاریخ می‌زند باید انگیزه جست‌وجو و ارجاع به منابع را در او ایجاد کند؟ یعنی بگردد تا شخصیت‌ها را بهتر بشناسد و داستان را کامل‌تر کند، یا رمان باید بتواند تا حد زیادی حس کنجکاوی و پرسشگری را پاسخ دهد؟
نه فکر نمی‌کنم وظیفه رمان این باشد که مخاطب را به خارج متن ارجاع دهد. ما وقتی جنگ‌وصلح تولستوی را می‌خوانیم، دیگر احتیاجی نیست برویم آن مقطع از تاریخ روسیه یا جنگ‌های ناپلئون را بخوانیم. اثر ادبی باید متکی به ذات باشد.
 
اساساً با توجه به وضعیت کنونی بازار محصولات فرهنگی، موسیقی، رمان، فیلم و انیمیشن و...، قالب‌ها و بستر‌های فانتزی، تخیلی، وحشت، بی‌زمانی و بی‌مکانی و... با تمام جذابیت‌هایش، برای نوجوان دیگر چه دلیلی وجود دارد به رمان تاریخی رجوع کند و آن را بخواند و خود را از لذت خواندن بی‌دردسر و حضور در فضایی خیال‌انگیز محروم کند؟ و آیا واقعاً رمان تاریخی می‌تواند در برابر این سیل عظیم، حرفی برای گفتن داشته باشد؟
ببینید هیچ دلیلی ندارد که مخاطب بیاید و رمان تاریخی بخواند. طبعاً کسی که دوست دارد وقت خود را با تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی بگذراند، خب می‌تواند به همان‌جا برود. مهم وجود یک افق دید حداقلی در جامعه فرهنگی ماست. این‌که در همه این سال‌ها یک اثر ادبی یا حتی یک مستند خوب درمورد یکی از افراد مؤثر در تاریخ ایران تولید نشده از ضعف ماست. در چنین وضعیتی تنها منبع پاسخگویی، فیلمی می‌شود که شبکه من‌وتو در مورد رضاشاه ساخته است. یعنی ما نتوانستیم قرائت واقعی از فردی، چون رضاشاه را به شکلی هنرمندانه ارائه بدهیم. از این‌طرف هم هرچه بگویند این‌ها تاریخ را تحریف می‌کنند گوش کسی بدهکار نیست؛ چراکه می‌گویند فیلم و کتابی که شما تولید کردی کو؟ شما می‌گویی رضاشاه مستبد بوده، خب نشان بده. من فکر می‌کنم پرداختن به دوره‌های حساس تاریخی و همینطور رجال و شخصیت‌ها اعم از این‌که آن‌ها را بخواهیم یا نه لازم است، ما باید در مورد هر دوره‌ای چندین کار خوب داشته باشیم تا اینطور در برابر یک شبکه آن‌طرف آبی دستمان خالی نماند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار