فریدون حسن
پاسخ بي‌قيد‌و‌بندي و بي‌قانوني، پاسخ سندسازي براي فرار از واقعيت و پاسخ پرداخت‌هاي كلان، بي‌برنامه و بي‌ضابطه به تعدادي بازيكن معمولي قطعاً چيزي جز تحقير نيست.
فوتبال ايران سه‌شنبه شب در ابوظبي تحقير شد. بله فوتبال ايران در قالب تيمي به نام پرسپوليس كه البته اگر بتوان به آن نام تيم نهاد، تحقير شد. پرسپوليس مقابل تيمي قرار داشت كه برخلافش از يك سيستم مديريتي درست با برنامه و هدفمند برخوردار بود، سيستمي كه اگر هم ميلياردي خرج كند، مي‌داند كجا و چگونه خرج كند و بايد چه بخواهد و در پايان هم موفق مي‌شود.
از شكست تحقيرآميز پرسپوليس بايد به يك سيلي سخت به فوتبال ايران تعبير شود، يك ضربه وحشتناك كه شايد سبب بيداري اين فوتبال فاسد شود، فوتبالي كه مديرانش به راحتي قرارداد جعل و بازيكنانش ميليارد، ميليارد پول بي‌زبان را حيف و ميل مي‌كنند و بعد دم از «خيريت» مي‌زنند. حتماً خيري در كار بوده؛ اگر تيمي چون پرسپوليس يا هر تيم ديگري از جمع اين فوتبال فاسد در آسيا موفق شد بايد در عدالت عالم شك كرد، چراكه قرار نيست عده‌اي فقط بخورند و ببرند و لفت و ليس راه بيندازند و كار نكنند و بعد هم نتيجه بگيرند.
نتيجه‌اي كه سه‌شنبه شب در ابوظبي رقم خورد به رغم جري‌تر كردن سعودي‌ها عليه ايران و ايراني، اما عين عدالت بود. الهلال 10 نفره هر كاري كه دلش خواست با پرسپوليس كرد چون هم برنامه داشت و هم مديريت و مي‌خواست فوتبال عربستان شكستي ديگر را از ايران تجربه نكند، درست برخلاف ما كه حتي نفهميديم نبايد جنگ و دعوا و كري‌خواني‌هاي آبي و قرمزمان را به خارج از كشور بكشانيم.
بازي رفت پرسپوليس و الهلال تمام شد. حالا 20 روز تا بازي برگشت زمان داريم، 20 روزي كه بايد طي آن از مهدي طارمي و علي‌اكبر طاهري پاسخ خواست. آنها بايد پاسخگوي بلايي باشند كه در حساس‌ترين روزها بر سر پرسپوليس آورده‌اند و اين تيم را به خاك سياه نشانده‌اند. ساده‌لوحانه است اگر بخواهيم با توسل به غيرت و تعصب نداشته بازيكناني چون بازيكنان پرسپوليس توقع خلق يك حماسه و يك نتيجه تاريخي را داشته باشيم و احمقانه است كه تيم از هم پاشيده برانكو را با بارسلون مقايسه كنيم. با اين حال اما مي‌‌توان از آقايان مسئول وزارت و فدراسيون‌نشين اين توقع را داشت كه از متخلفان پرسپوليس پاسخ بخواهند،چراكه ديگر حساسيت و اميدي در كار نيست كه بخواهيم مثلاً نگران بازي برگشت باشيم. الهلال آماده سه‌شنبه شب به طور حتم در مسقط عمان هم پرسپوليس را به توپ خواهد بست. بنابراين حالا وقت به دادگاه كشيدن طارمي و طاهري است تا حداقل هوادار سرخورده پرسپوليس ببيند با متخلفان تيمش برخورد شده است.
سه‌شنبه شب واقعيت فوتبال ايران به نمايش گذاشته شد، واقعيتي كه شمه‌اي از آن را اماراتي‌ها چند ماه قبل نشان دادند، اما ما متوجه نشديم و در باد چند پيروزي نصف و نيمه خوابيديم، اما الهلال باز هم آن را برايمان تكرار كرد.
به طور حتم دنيا به آخر نرسيده، البته اگر بينا و متوجه شده باشيم كه فوتبال دنيا با كسي شوخي ندارد و نمي‌شود تنها به اسم، حرفه‌اي شد. حالا هم دنيا به آخر نرسيده، اگر بيدار شويم و براي باشگاه‌هايمان برنامه داشته باشيم. آنچه سه‌شنبه شب در ابوظبي رخ داد تفاوت زير و روي فوتبال ايران با كشورهاي آسيايي بود، تفاوتي كه به بدترين شكل، در بدترين زمان و در بدترين مكان خودش را نشان داد، اما واقعيت داشت. حالا همه منتظر برخورد هستيم، برخوردي قاطع با متخلفان فوتبال، البته نه فقط امثال طاهري و طارمي، برخوردي كه فوتبال باشگاهي ايران را دوباره زنده كند.
