جوان آنلاین: سحرگاه دیروز سه پرونده قتل با اجرای حکم قصاص بسته شد، اما در پرونده قتل دیگری، میانجیگری قضایی باعث شد محکوم در واپسین لحظات از پای چوبه دار بازگردد و به زندگی دوباره امیدوار شود.
سحرگاه دیروز چهارشنبه ۲۶ آذر، احکام قصاص نفس سه محکوم به قتل در تهران به اجرا درآمد. در این میان، یک محکوم دیگر با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران در آخرین لحظات از پای چوبه دار بازگشت و به سلول خود منتقل شد.
انتقال محکومان پیش از طلوع آفتاب
محکومان که یک زن و دو مرد بودند، پیش از طلوع آفتاب به اتاق ویژهای در نزدیکی محل اجرا منتقل شدند، اتاقی که برای میانجیگری و تلاش نهایی جهت صلح و سازش در نظر گرفته شده است. با وجود تلاشهای انجام شده، اولیای دم سه پرونده تصمیم به اجرای حکم گرفتند.
گریه فرزندان هم مانع اجرای حکم نشد
نخستین محکومی که پای چوبه دار حاضر شد، زن جوانی بود که چهار سال قبل همسرش را با دمنوش مسموم به قتل رسانده بود. قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران، جلسات متعددی برای جلب رضایت اولیای دم این پرونده برگزار کرده بود. آخرین جلسه نیز روز سهشنبه در دادسرا برگزار شد، اما اولیای دم اعلام کردند تصمیم نهایی را به لحظه اجرای حکم موکول میکنند که تلاشهای روز گذشته هم ثمری نداشت.
افشای رابطه پنهانی و نبش قبر
دو سال بعد، همسایه خانواده راز رابطه پنهانی پروین با مردی غریبه را فاش کرد. زمانی که مادر پیمان برای دیدن نوههایش به تهران آمده بود، این موضوع را شنید و با مراجعه به دادسرای امور جنایی به مرگ پسرش مشکوک شد و درخواست نبش قبر داد. با دستور قاضی محمدجواد شقیعی، بازپرس جنایی جسد نبش قبر شد و پزشکی قانونی علت مرگ را مسمومیت دارویی اعلام کرد. در ادامه، پلیس همسر مقتول و مرد مورد علاقه او را بازداشت کرد.
اعتراف به قتل با همدستی
پروین در بازجوییها به قتل همسرش با همدستی مرد مورد علاقهاش اعتراف کرد و گفت: «وقتی با شوهرم اختلاف پیدا کردم، در اینستاگرام با شهروز آشنا شدم. او پیشنهاد قتل شوهرم را داد و داروهای مسموم را در اختیارم گذاشت. من هم داروها را داخل دمنوش شوهرم ریختم.»
در نهایت، پروین به قصاص نفس و همدستش به جرم معاونت در قتل به حبس محکوم شد.
قتل پلیس در سرقت نافرجام
دومین محکومی که قصاص شد، مردی به نام بهزاد بود. او سه سال قبل با انگیزه سرقت وارد خانه زنی تنها شد. صبح روز یکشنبه سیزدهم شهریور ۱۴۰۱، دختر جوانی با حفظ خونسردی، تلفنی به برادرش خبر داد سارقی وارد خانهاش شده و در حال سرقت وسایل اوست.
درگیری مرگبار در راهپله
دقایقی بعد، برادر دختر جوان به همراه مأمور پلیس، امیر کیوانلو وارد خانه شدند. سارق که در حال جمع کردن اموال بود، متوجه حضور پلیس شد و به پشتبام گریخت، اما در آنجا راه فراری نداشت، چون در پشت بام قفل بود.
سارق برگشت و در راهپله با مأمور پلیس روبهرو شد. مأمور دستور ایست داد و زمانی که در حال دستبند زدن به متهم بود، سارق با چاقو چند ضربه به مأمور زد و او را به قتل رساند. متهم پس از فرار داخل خیابان از سوی مأمور دیگری که بیرون ایستاده بود دستگیر شد و در بازجوییها به قتل و سرقت اعتراف کرد. وی پس از تکمیل تحقیقات در دادگاه به قصاص محکوم شد و حکم او سحرگاه دیروز به اجرا درآمد.
قتل به دلیل بدهی
سومین محکوم، مردی به نام بهنام بود که پنج سال قبل به دلیل بدهی ۳۰۰ میلیون تومانی، طلبکار خود را با شلیک چهار گلوله به قتل رساند.
۲۴ اسفندماه ۹۹، زنی سراسیمه به کلانتری ۱۰۲ پاسداران مراجعه کرد و از ناپدید شدن ناگهانی همسرش احمد خبر داد. او در اظهاراتش گفت: «شوهرم با مردی به نام بهنام قرار کاری داشت. بهنام به او بدهکار بود و قرار بود درباره این موضوع با هم صحبت کنند.»
در حالی که تحقیقات پلیس درباره این پرونده ادامه داشت، دختر مرد گمشده با پلیس تماس گرفت و اعلام کرد جسد پدرش را داخل خودروی او پیدا کردهاند. وی گفت: «پدرم هنگام رفتن سر قرار، به دوستش مشکوک بود و موقعیت مکانی محل قرار را برای من فرستاد. من از دوستانم خواستم به آن محل بروند. آنها جسد پدرم را که با شلیک گلوله به قتل رسیده بود، کشف کردند و به من خبر دادند.»
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران پلیس بهنام را تحت تعقیب قرار دادند و او را در خانهاش بازداشت کردند. در بازرسی از محل سکونت متهم، چند قبضه سلاح نیز کشف شد. بهنام در بازجوییها به قتل احمد اعتراف کرد و گفت: «مقتول قصد داشت در بورس سرمایهگذاری کند و از من خواست به او آموزش بدهم. او ۳۰۰ میلیون تومان به من داد، اما بعد از مدتی پولش را مطالبه کرد. روز حادثه با هم قرار داشتیم که مشاجرهمان شد و از شدت عصبانیت به سمت او شلیک کردم.»
این متهم سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت و حکم قصاصش به اجرا درآمد.
همچنین مرد دیگری که در یک حادثه مرتکب قتل شده بود با میانجیگری واحد صلح و سازش از اولیای دم مهلت گرفت و به سلولش بازگشت.
