معاون پیشگیری و بازتوانی اعتیاد سازمان بهزیستی: درک خطر اعتیاد و مهارت «نه گفتن» در جوانان و نوجوانان ما ضعیف است جوان آنلاین: سالهاست که در گوشهوکنار مدارس، میان زنگهای تفریح و حتی پشت صحنه کلاسهای آنلاین، نشانههایی دیده میشود که بیصدا هشدار میدهد، اینکه نوجوان امروز دیگر نوجوان قدیم نیست و باید شیوههای رفتاری و تربیتی را متناسب با نوجوان امروزی تغییر دهیم. گاهی واژههایی، چون «های شدن» یا «چِت کردن» با خندههای معصومانه، در میانشان رد و بدل میشود، واژههایی که خبر از اتفاقی پنهان و نگرانکننده دارد، اینکه سن شروع مصرف مواد در حال پایین آمدن است و باید فکری برایش شود.
در سالهایی که نهادهای مختلف سرگرم گسترش کمپها و مراکز درمان اعتیاد بودهاند، بخش مهمتری ماجرا، یعنی پیشگیری در سایه ماندهاست. متأسفانه بیشتر وقت مسئولان، صرف خاموش کردن آتش شد، بیآنکه برای بستن شیر گاز اقدام مؤثری انجام دادهباشند.
جذابیتهای خطرناک
جهان نوجوانان پر شده از اسامی خوشرنگ و لعابی که پشتشان واقعیت تلخی پنهان شده؛ «گل»، «کانابیس»، «ماشروم» و دهها نام دیگری که برایشان نه یادآور خطر، بلکه نمادی از «بااطلاعی»، «جذابیت» و «روشنفکری» جا افتادهاست.
در همین میان، موسیقی رپ که محبوبیت بالایی بین نوجوانان دارد نیز پر است از اشاراتی به مصرف مواد و الکل و همین ترکیب باعث شده تصویر مصرف مواد از یک رفتار پرخطر، به یک ژست اجتماعی تبدیل شود. سن آغاز اعتیاد بارها ۱۰ سال، ۱۲ سال یا ۲۴ سال اعلام شده، اما هیچکدام پشتوانه مطالعه ملی ندارد.
با وجود این خلأ عددی، متخصصان میگویند نشانهها به وضوح حکایت از احتمال کاهش سن مصرف دارد، به ویژه حالا که دسترسی به تبلیغات گمراهکننده در شبکههای اجتماعی از همیشه آسانتر شدهاست.
نورالدین فائقی، معاون پیشگیری و بازتوانی اعتیاد سازمان بهزیستی، توضیح میدهد: «طی سالیان اخیر گزارش رسمی و معتبری مبنی بر کاهش سن اعتیاد منتشر نشدهاست؛ با این حال، با توجه به برخی عوامل محیطی از جمله گسترش شبکههای اجتماعی و دسترسی به سایتها و صفحات مجازی با تبلیغات دروغین مصرف مواد و تغییر الگوهای مصرف و دسترسی آسانتر به مواد، احتمال کاهش سن شروع مصرف در برخی گروهها دور از واقعیت نیست.».
اما چرا نوجوانان زودتر به سمت مصرف میروند؟ فائقی ترکیبی از عوامل خانوادگی، اجتماعی و محیطی را مؤثر میداند: «کاهش نظارت خانواده، فشار گروه همسالان، نبود مهارتهای مقابلهای و تصور غلط از «خطرناک نبودن» مواد دخانی نوظهور.»
او میگوید نوجوانان امروز با اینکه درباره مواد بیشتر شنیدهاند، اما درک خطر و مهارت «نه گفتن» در آنها هنوز ضعیف است. به همین دلیل، بهزیستی بر آموزشهایی مانند مدیریت هیجان و مهارتهای ارتباطی تأکید دارد. در میان مواد مصرفی نیز سیگار، سیگارهای الکترونیکی و بعد از آنها گل، بیشترین تهدید را برای نوجوانان ایجاد میکند، موادی که معمولاً دروازه ورود به سایر موادند.
نقش کلیدی تاب آوری
در میان تمام نگرانیهایی که درباره کاهش سن مصرف مواد مطرح میشود، یک نکته اساسی کمتر دیده شده، مسئله تابآوری. واژهای که این روزها بسیاری از کارشناسان آن را قلب «پیشگیری» میدانند.
زهرا عابدینی، مدیر کل پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر، در گفتوگویی تلویزیونی توضیح میدهد که تابآوری نه یک مفهوم روانشناختی پیچیده، بلکه سپر دفاعی نوجوان است: «تابآوری اساساً سپر دفاعی هر انسانی مخصوصاً نوجوانان و جوانان در مواجهه با بحرانهایی است که با آن روبهرو میشوند.»
او میگوید نوجوانانی که تابآوری بیشتری دارند، هنگام روبهرو شدن با بحران، نه میترسند، نه فرار میکنند؛ بلکه راهحل پیدا میکنند. این توانایی همان چیزی است که او از آن به عنوان «قدرت بازسازی» یاد میکند، اینکه پس از زمین خوردن، اعتمادبهنفس کافی برای برخاستن دوباره وجود داشتهباشد.
عابدینی معتقد است شناخت درست از جهان اطراف، آگاهی از پیامدها و داشتن مهارت تصمیمگیری، پایههای این تابآوری را میسازد. او یادآور میشود: «این روزها نوجوانان بیش از هر دورهای در معرض آسیبهای نوپدید قرار دارند، آسیبهایی که بسیاری از والدین حتی اسمشان را نشنیدهاند.»
به باور او، یکی از مهمترین بسترهای شکلگیری این آسیبها، فضای مجازی است، دنیایی که در آن فرزندان با صدها گروه، کانال و دوست نادیده در تماساند، دوستانی که والدین کوچکترین شناختی از آنها ندارند، اما هر روز اطلاعات و پیشنهادهای مختلف به ذهن نوجوان میفرستند. بخشی از این اطلاعات ظاهر بیخطر دارند، اما در عمل، دروازه ورود به مدلهای جدید اعتیاد و رفتارهای پرخطرند.
تغییرات روحی و روانی نوجوانان را جدی بگیرید
عابدینی با لحنی هشداردهنده از والدینی میگوید که تغییرات روحی و رفتاری فرزندشان را نمیبینند: «والدین در صورت گوشهگیری، کم حرف شدن یا پرخاشگری فرزند باید به دنبال دلیل این اتفاقات و کالبدشکافی آن بپردازند همچنین والدین باید روشهای ارتباطی با فرزند را بدانند، بسیاری از اوقات گمان میکنیم، صرفاً فرزند را با نصیحت کردن و جملاتی از این دست که «مرتب سرت در گوشی نباشد»، «با فلان دوستت نگرد» و «فلان کار را نکن» میتوانیم او را تربیت کنیم.»
او تأکید میکند که اولین قدم افتادن نوجوان در مسیر آسیبها، این است که احساس کند دیده نمیشود یا کسی حرفش را نمیفهمد.
در مقابل، تحقیقات نشان میدهد هر جا والدین آموزش دیدهاند و نسبت به آسیبهای اجتماعی آگاهی بیشتری پیدا کردهاند، ارتباطشان با فرزندان عمیقتر شده و احتمال ورود نوجوان به رفتارهای پرخطر کمتر بودهاست. به همین دلیل عابدینی میگوید اولین گام حمایت از فرزندان این است که خود والدین «پذیرای آموزش» باشند.
عابدینی قرارگیری فرزندان در معرض کار گروهی و فضاهای ورزشی حائز اهمیت میداند: «وقتی فرزندان در ارتباطات و اقدامات گروهی قرار گیرند و شکستها را در این فضا تجربه کنند، آنها را در مواجه با شکستهای احتمالی در آینده و در محیطهای اجتماعی مقاوم میکنند و یاد خواهند گرفت هر موقع زمین خوردند، میتوانند دوباره بلند شوند و مسیر را ادامه دهند.»
در نهایت او خانواده را «اولین پناه» و مدرسه را «خانه دوم» نوجوان معرفی میکند، دو محیطی که اگر در آنها احساس امنیت، توجه و فهم وجود داشته باشد، نوجوان در آینده با شخصیتی مقاومتر وارد جامعه میشود و احتمال گرفتار شدنش در چرخه اعتیاد و آسیبها بهطور چشمگیری کاهش مییابد.
لزوم سرمایهگذاری بر پیشگیری
پیشگیری از اعتیاد در ایران سالهاست زیر بار مشکلات ساختاری و اقتصادی مانده، از کمبود بودجه و ناهماهنگی دستگاهها گرفته تا فقدان آموزشهای بهروز و بیتوجهی به نیازهای نسل امروز. نتیجه این بیتوجهی نیز چیزی جز رشد آسیبهای اجتماعی و پایین آمدن سن مصرف نبودهاست.
با وجود اینکه آموزش و پرورش متولی اصلی پیشگیری در مدارس است، سازمان بهزیستی نیز برنامههای مکملی اجرا میکند، مهمترین آنها طرح پازک است که در مناطق آسیبپذیر برای توانمندسازی کودکان، نوجوانان و خانوادههای در معرض خطر اجرا میشود، اما بدون شک این اقدامات به تنهایی کافی نبوده و نیست. کارشناسان هشدار میدهند اگر امروز برای پیشگیری سرمایهگذاری نکنیم، نهتنها هزینههای درمان و آسیبهای اجتماعی افزایش مییابد، بلکه نسلی وارد بزرگسالی میشود که از نوجوانی درگیر چرخه اعتیاد بوده، چرخهای که شکستن آن هر سال سختتر و پرهزینهتر میشود.