جوان آنلاین: نخستین روز مردادماه ۱۳۹۹، وقوع یک درگیری خونین در یکی از خیابان‌های جنوبی پایتخت از سوی شهروندان به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ گزارش شد. دقایقی بعد مأموران کلانتری با حضور در محل درگیری، خیابان زرند روبه‌روی پاساژ تجاری با شاهدانی روبه‌رو شدند که می‌گفتند لحظاتی قبل دو مرد ضایعات‌جمع‌کن کنار سطل زباله با یکدیگر درگیر شده‌اند و یکی از آنها دیگری را با ضربه چاقو زخمی کرده و از صحنه گریخته است.
مأموران پلیس در ادامه بررسی حادثه به بیمارستان رفتند. مرد مجروح که بلافاصله توسط امدادگران اورژانس به بیمارستان منتقل شده بود، تحت درمان قرار داشت، اما ساعتی بعد اعلام شد تلاش برای نجات جان او نتیجه‌ای نداده و وی بر اثر شدت جراحات وارده فوت کرده است.
آغاز تحقیقات جنایی
با اعلام خبر قتل، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تحقیقات خود را آغاز کردند. بررسی‌های اولیه نشان داد کریم، مرد ۵۷ ساله و ضایعات‌جمع‌کن بوده که ساعتی قبل هنگام جمع‌آوری ضایعات با مرد دیگری درگیر شده و بر اثر اصابت چاقو به ناحیه گردن، جان خود را از دست داده است. شاهدان عینی در اظهارات خود گفتند که متهم و مقتول هر دو کیسه ضایعات همراه داشتند و بر سر جمع‌آوری وسایل داخل سطل زباله با هم درگیر شده بودند. بنا بر این اظهارات، قاتل پس از گلاویز شدن با مقتول، چاقویی از جیبش خارج کرده و یک ضربه به گردن او زده است. یکی از شاهدان هم گفت: متهم هنگام فرار با یک خودروی پژو تصادف کرد و دچار آسیب‌دیدگی شدید در پا شد، اما بدون آنکه منتظر کمک بماند با سختی محل را ترک کرد و ناپدید شد.
شناسایی و دستگیری قاتل
چند روز پس از حادثه، یکی از شاهدان به مأموران اطلاع داد که قاتل را می‌شناسد و او مردی به نام امیر است. با شناسایی هویت متهم، مأموران به محل سکونتش مراجعه و امیر را که در حمام خانه پنهان شده بود، دستگیر کردند. وضعیت جسمی متهم به دلیل تصادف هنگام فرار به‌شدت وخیم بود، به همین دلیل ابتدا به بیمارستان منتقل و پس از درمان به اداره پلیس اعزام شد.
اعترافات
امیر در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و درباره سابقه زندگی‌اش گفت: «من کارمند یک اداره بودم و زندگی آبرومندی داشتم، اما در رفت‌وآمد با دوستان ناباب گرفتار اعتیاد شدم. چند بار ترک کردم، ولی دوباره به مصرف برگشتم تا اینکه حراست اداره متوجه شد و به من تذکر داد، اما نتوانستم اعتیادم را کنار بگذارم. شرایط بدتر شد و در نهایت به جای اخراج، به دلیل داشتن سابقه بازنشسته شدم.»
قاتل ادامه داد: «پس از بازنشستگی وضعیت مالی‌ام نابسامان شد. حقوق کم بازنشستگی و خرج اعتیاد زندگی‌ام را نابود کرده بود که مجبور شدم ضایعات جمع کنم، اما هرگز فکر نمی‌کردم روزی به‌خاطر ضایعات مرتکب قتل شوم. روز حادثه کریم سررسید و ادعا کرد سیم‌هایی را که در مخروبه پنهان کرده بوده، من برداشته‌ام. هرچه گفتم اشتباه می‌کند، باور نکرد. حتی گونی‌ام را خالی کردم، اما باز هم قبول نکرد و به من حمله کرد. در درگیری، چاقوی میوه‌خوری از جیبم بیرون آوردم و برای دفاع آن را پرت کردم که به گردنش خورد. من قصد کشتن او را نداشتم، اما از ترس فرار کردم. البته فکر نمی‌کردم با این ضربه به قتل برسد.»
صدور حکم قصاص
پس از تکمیل پرونده و بازسازی صحنه جرم، امیر با قرار قانونی راهی زندان شد تا اینکه در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه حاضر شد. اولیای‌دم مقتول درخواست قصاص و قضات نیز او را به قتل عمد محکوم کردند. این حکم پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای اجرای حکم به بازپرس اجرای احکام ارجاع شد.
تلاش برای بخشش
در حالی که نفس‌های متهم به شماره افتاده بود، واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی به سرپرستی قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرا جلسات میان خانواده قاتل و اولیای‌دم را برگزار کرد. نخستین تلاش‌ها نتیجه‌ای نداشت تا اینکه دو هفته قبل، متهم برای نخستین بار در زندان قز‌لحصار پای چوبه دار رفت. طناب دار به گردن قاتل آویزان شد، اما کوشش تیم صلح و سازش موجب شد خانواده مقتول فرصت دو ماهه‌ای به او بدهند. بدین ترتیب متهم به سلولش بازگشت تا در فرصت بعدی اولیای دم برای زندگی یا مرگ او تصمیم بگیرند.
بخشش
در این مدت تلاش برای جلب رضایت ادامه یافت تا اینکه فرزندان مقتول – دو پسر و دو دختر – اعلام کردند در صورت پرداخت دیه حاضر به بخشش هستند. مبلغ دیه با کمک خیرین تأمین شد و صبح دیروز اولیای‌دم رضایتنامه کتبی خود را به قاضی شعبه چهارم اجرای احکام ارائه کردند.
زندگی دوباره
با این اقدام انسان‌دوستانه اولیای دم، امیر از قصاص رهایی یافت و بار دیگر فرصت زندگی پیدا کرد. با این حال او به‌زودی از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه خواهد شد.
