مرگ «امید سرلک» جوان ۲۲ ساله اهل الیگودرز، روز شنبه در حالی خبرساز شد که پیکر او در خودروی شخصیاش، با شلیک گلوله به سر کشف شد 				                                      جوان آنلاین: مرگ جوانی ۲۲ ساله در الیگودرز، که شواهد اولیه حکایت از خودکشی او دارد، فرصتی تازه برای رسانههای ضدانقلاب فراهم کرد تا با وارونهنمایی واقعیت و القای روایتهای جعلی، بار دیگر احساسات مردم را علیه نظام تحریک کنند. در حالی که مراجع قضایی، انتظامی و خانواده متوفی، همه بر دروغ بودن این ادعاها تأکید دارند، رسانههای وابسته به بیگانگان با شتابی غیرعادی، سناریوی «قتل حکومتی» را پیش کشیدند؛ سناریویی که بیش از آنکه دغدغه حقیقت داشتهباشد، به دنبال التهابآفرینی در افکار عمومی است. 
مرگ «امید سرلک» جوان ۲۲ ساله اهل الیگودرز، روز شنبه در حالی خبرساز شد که پیکر او در خودروی شخصیاش، با شلیک گلوله به سر کشف شد. پلیس از همان ابتدا احتمال خودکشی را بهعنوان فرضیه اصلی مطرح کرد. آثار سوختگی شلیک، پوکه گلوله در صحنه و وجود باروت بر دستان متوفی از جمله نشانههایی بود که به گفته کارشناسان جنایی، با الگوی خودزنی تطابق دارد. 
اما تنها چند ساعت پس از انتشار خبر، رسانههای ضدانقلاب و شبکههای وابسته به سرویسهای بیگانه با شتابی کمسابقه، مرگ این جوان را «قتل حکومتی» خواندند و مدعی شدند که وی به خاطر انتشار مطالب انتقادی در صفحه شخصیاش بازداشت و سپس کشته شدهاست. ادعایی که نه خانواده متوفی، نه دادستانی لرستان و نه هیچ سند رسمی آن را تأیید نکردهاند. 
 تناقضگویی رسانههای معاند
مرور انتشار این خبر در شبکههایی مانند ایراناینترنشنال، منوتو و بیبیسی فارسی نشان میدهد که این رسانهها حتی پیش از اعلام رسمی پلیس و دادستانی، روایت واحدی از «قتل امنیتی» منتشر کردند؛ بدون آنکه کوچکترین اشارهای به شواهد میدانی یا اظهارات خانواده داشتهباشند. نکته جالب اینکه در نخستین ساعات انتشار، هیچیک از این رسانهها حتی نام کامل یا محل حادثه را نمیدانستند، اما بلافاصله با کلیدواژههایی مانند «سرنوشت مشابه مهسا» و «کشتهشده حکومتی» فضای شبکههای اجتماعی را ملتهب کردند. 
این همان الگویی است که طی سالهای اخیر بارها از سوی رسانههای معاند تکرار شدهاست؛ تبدیل هر مرگ طبیعی یا خودکشی به پروژهای برای تحریک جامعه و تخریب نهادهای رسمی. 
 روایت رسمی از ماجرا
به گفته علی حسنوند، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان لرستان، تحقیقات میدانی نشان دادهاست که «مرحوم امید سرلک هیچ پروندهای در دستگاه قضایی نداشته» و «هرگز به دلیل فعالیت در فضای مجازی تحت تعقیب نبودهاست». او تصریح کردهاست که «شایعات منتشرشده در فضای مجازی پایه و اساس ندارد و موجب تشویش اذهان عمومی میشود.» پدر امید سرلک نیز در گفتوگو با صدا و سیما با رد شایعات رسانههای بیگانه گفت: «از دستگاه قضایی خواستهام موضوع را با دقت بررسی کند. مردم هم به این شایعات در فضای مجازی توجه نکنند.»
در همین حال، منابع آگاه در گفتوگو با خبرنگار فارس تأیید کردهاند که متوفی پیش از مرگ، درگیر مشکلات عاطفی بوده و چندینبار در جمع نزدیکان از تصمیم خود برای پایان دادن به زندگی سخن گفته است. سلاح مورد استفاده نیز متعلق به خود او بوده و بارها در اتاقش دیده شدهاست. 
 تلاش نافرجام برای بهرهبرداری سیاسی
به نظر میرسد ماجرای امید سرلک بخشی از پروژه رسانهای تازه دشمن برای القای بیثباتی داخلی است. مرتضی رحمانی، کارشناس سیاسی، میگوید: «پس از شکست رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲روزه و ناکامی در جبهههای خارجی، محور رسانهای وابسته به آن تلاش میکند با دامن زدن به موضوعات احساسی و فردی در داخل ایران، زمینهساز التهاب اجتماعی شود. پرونده الیگودرز هم در همین چارچوب بازتولید شدهاست.»
این جریان در هفتههای اخیر با سناریوهایی مشابه از حوادث خانوادگی تا خودکشیهای شخصی تلاش دارد از هر رویداد غمانگیز، یک پروژه سیاسی بسازد. در واقع، رسانههای معاند به جای احترام به حرمت جانباختگان و آرامش خانوادهها، مرگ انسانها را به کالای تبلیغاتی خود تبدیل کردهاند. 
 از تشییع آرام تا صحنهسازی رسانهای
صبح یکشنبه، مراسم تشییع پیکر امید سرلک در آرامستان «اکبرعلی» الیگودرز برگزار شد. خبرنگار فارس گزارش دادهاست که مراسم در آرامش کامل برگزار شد، اما گروهی معدود کوشیدند با سر دادن شعارهای ساختارشکنانه فضای مراسم را متشنج کنند. با این حال، عدم همراهی مردم و خانواده متوفی موجب شد این تحرکات در همان دقایق ابتدایی فروکش کند. این صحنه، بار دیگر نشان داد که مردم منطقه، در برابر تلاشها برای سیاسیسازی یک واقعه خانوادگی، هوشمندانه و آرام رفتار کردند. 
 حقیقت قربانی عملیات روانی
حادثه تلخ الیگودرز بار دیگر نشان داد که جریان معاند حقیقت را نه بهعنوان واقعیت، بلکه بهعنوان ابزار جنگ ادراکی میبیند. در چنین شرایطی، وظیفه رسانههای داخلی و افکار عمومی، هوشیاری در برابر روایتسازی دشمن است؛ روایتی که هر مرگ را فرصتی برای نفرتپراکنی و بیاعتمادی میبیند. 
مرگ امید سرلک، هر چند حادثهای تلخ و قابلتأمل است، اما آنچه از آن تلختر است، تجارت رسانهای با غم انسانهاست؛ تجارتی که مشتریانش، اتاقهای فکر لندن و تلآویو هستند و کالای آن، احساسات صادق مردم ایران.