جوان آنلاین: وقتی یک ورزشکار یا تیم ملی بر سکوی قهرمانی جهان میایستد، جامعه تجربهای فراتر از هیجان و جشن لحظهای را مشاهده میکند. خیابانها مملو از پرچم، شادی و سرود ملی میشوند؛ نسلهای مختلف فارغ از اختلافات سیاسی، اقتصادی یا قومی، لحظهای حس تعلق مشترک را تجربه میکنند. این تجربه، صرفاً خوشحالی گذرا نیست، بلکه بازتابی از هویت جمعی، انسجام اجتماعی و روان جامعه است. قهرمانی ایران در مسابقات جهانی کشتی آزاد و فرنگی امسال نمونهای بارز از از هویت جمعی و انسجام اجتماعی بود. موفقیت همزمان در این دو رشته ورزشی، شادی جمعی، سرمایه نمادین و پیوند تاریخ و حال را به نمایش گذاشت و به نسلهای جوان الهام بخشید. این مطلب بررسی جامعهشناسانه است که نمونههای تاریخی و اثرات اجتماعی این نوع موفقیتهای قهرمانیهای ملی را در جامعه بررسی میکند.
وجدان جمعی و ورزش
جامعهشناسان میگویند جامعه زمانی خود را باز مییابد که اعضایش در آیینها و مراسم جمعی گرد هم میآیند. میتوان گفت که قهرمانیهای ملی نمونهای از این آیینها هستند. میلیونها نفر، فارغ از اختلافات، در شادی مشترک شریک میشوند و وجدان جمعی بازتولید میشود. در ایران، صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی ۱۹۹۸ نمونهای شاخص از این شادی مشترک است؛ پیروزی تاریخی برابر امریکا نیز موجب شد تا مردم در خیابانها جمع شوند، شادی کنند و حتی اختلافات سیاسی نیز موقتاً کنار گذاشته شود. این مسائل فقط مربوط به ایران هم نیست؛ مثلاً در سطح بینالمللی، قهرمانی آرژانتین در جام جهانی ۱۹۸۶ با درخشش مارادونا، پس از سالها دیکتاتوری و شکست در جنگ فالکلند، غرور ملی را بازسازی کرد و اتحاد مردم را تقویت کرد. مردم در خیابانها جشن گرفتند و رسانهها آن را فراتر از یک موفقیت ورزشی تحلیل کردند.
ورزش؛ سوپاپ اطمینان جامعه
جامعه شناسان توضیح میدهند که جامعه نیازمند مکانیزمهایی برای تخلیه هیجانات و انرژیهای انباشته است و ورزش یکی از مهمترین آنهاست. مثلاً در ایران پس از صعود به جام جهانی ۱۹۹۸، شادی جمعی باعث کاهش تنشهای روزمره و بازسازی حس امید شد. مشابه این تجربه، قهرمانی کشتی ایران در سال ۲۰۲۵ است، خانوادههای ایرانی را پای تلویزیونها گرد هم آورد و شادی آنها چند روز فضای عمومی جامعه را تحتتأثیر قرار داد؛ حتی کسانی که علاقهای به ورزش نداشتند، حس تعلق و غرور ملی را تجربه کردند. در سطح جهانی، پس از قهرمانی ایتالیا در جام جهانی ۲۰۰۶، مردم در شهرهای مختلف ایتالیا جشن گرفتند. رسانههای این کشور در آن زمان نوشتند که این لحظه باعث بازسازی اعتماد عمومی و افزایش انسجام اجتماعی شد.
قهرمانی ورزشی نهتنها شادی ایجاد میکند، بلکه به بازتولید هویت ملی نیز کمک میکند. برافراشتهشدن پرچم و نواختهشدن سرود ملی، بازنمایی تواناییهای جمعی ملت است. در ایران، کشتی بخشی از حافظه جمعی و فرهنگ ملی بودهاست، وقتی حسن یزدانی یا محمدعلی گرایی مدال کسب میکنند، هویت تاریخی ملت بازسازی میشود. قهرمانی همزمان تاریخی تیمهای آزاد و فرنگی ایران برای اولین بار نیز پیوند گذشته و حال را به نمایش گذاشت و به نسل جوان حس افتخار ملی منتقل میکند.
نمونههای تاریخی بینالمللی
هر چند در بسیاری از موارد تلاش میشود ورزش را فارغ از سیاست و عقاید افراد، تنها یک فعالیت بدنی نشان دهند، اما واقعیت این است که ورزش حتی میتواند در مورد موضوعات سیاسی نیز الهامبخش و تأثیرگذار باشد، مثلاً المپیک برلین ۱۹۳۶ که توسط رژیم نازی آلمان برگزار شد، نمونهای بارز از نقش سیاست در ورزش بود. آدولف هیتلر قصد داشت با نمایش قدرت آلمان در ورزش، ایدئولوژی نژادپرستانه خود را مشروعیت بخشد، اما جسی اوونز، دونده سیاهپوست امریکایی، موفق شد چهار مدال طلا کسب کند که در آن زمان یک پیام جهانی در مورد مبارزه با نژادپرستی بود و نشان داد ورزش میتواند هم وسیله سیاست و هم نمادی از مقاومت انسانی باشد.
دههها بعد در قهرمانی آلمان غربی در جام جهانی ۱۹۵۴ که به «معجزه برن» معروف شد نیز روی دیگر این ماجرا برای آلمانیها اتفاق افتاد. اینکه آلمان غربی پس از جنگ جهانی دوم و ویرانی کشور با پیروزی بر مجارستان قهرمان شد توانست حس غرور ملی و امید دوباره را در آنها بازسازی کند. این پیروزی نهتنها شادی عمومی ایجاد کرد، بلکه سرمایه اجتماعی و اعتماد به نفس ملی را بازگرداند. در جام جهانی فرانسه در سال ۱۹۹۸ اینکه تیم چندقومیتی فرانسه موفق شد همزمان با بحرانهای اجتماعی و اقتصادی کشور قهرمان جام جهانی شود، این پیروزی بازسازی هویت ملی بود و در مورد آن نوشته شد این موفقیت ورزشی، بیانیهای اجتماعی و فرهنگی برای ملت چندملیتی است. مردم با پرچمها در خیابانها جمع شدند و همبستگی را جشن گرفتند.
سال ۱۹۹۵ در آفریقای جنوبی نلسون ماندلا از قهرمانی تیم راگبی ملی برای اتحاد کشور استفاده کرد. در کشوری که به تازگی از نظام آپارتاید خلاصی پیدا کردهبود، بازی فینال در حضور تیم ملی نیوزیلند نهتنها شادی ملی ایجاد کرد، بلکه لحظهای تاریخی برای آشتی بین سفیدپوستان و سیاهپوستان شد.
در میانه بحران اقتصادی و اعتراضات عمومی، قهرمانی تیم ملی فوتبال اسپانیا در سال ۲۰۱۰ غرور ملی را بازسازی کرد و اعتماد عمومی به ملت را افزایش داد. رسانههای اسپانیایی در آن موقع نوشتند که این موفقیت ورزشی، فراتر از فوتبال، پیام امیدی برای کل کشور بود.
نمونههای تاریخی ایرانی
در ایران نمونههای تاریخی زیادی داریم که یک اتفاق ورزشی موجب شادی جمعی بین ایرانیان شدهاست که از آن جمله صعود ایران به جام جهانی ۱۹۷۸ است که اولین حضور ایران در جام جهانی فوتبال بود. موفقیت نسبی تیم ملی باعث شد مردم حس تعلق به یک جامعه ورزشی جهانی را تجربه کنند. مورد دیگر قهرمانیهای کشتی در دهه ۱۹۶۰ و ۷۰ است، پیروزیهای کشتیگیران ایرانی در مسابقات جهانی، افتخار ملی و توانایی ایران در رقابتهای بینالمللی را نشان داد و سرمایه نمادین کشور را افزایش داد. جام ملتهای فوتبال آسیا ۱۹۷۶ نیز از این دست بود و موفقیت تیم ملی فوتبال علاوه بر شادی جمعی، عاملی برای ایجاد همبستگی ملی بود؛ جشنهای خیابانی و گزارشهای روزنامهها لحظاتی از غرور جمعی را ثبت کردند.
در میان همه این موارد، اما صعود به جام جهانی ۱۹۹۸ و پیروزی ایران برابر امریکا از بقیه متمایز بود، پیروزی ایران در برابر استرالیا و صعود به جام جهانی ۱۹۹۸ به عنوان حماسه ملبورن در یاد ایرانیان حک شد و بعد از آن بازی ایران و امریکا نه تنها موفقیت ورزشی بود، بلکه لحظهای تاریخی در سطح اجتماعی و سیاسی ایجاد کرد. میلیونها نفر در خیابانها جمع شدند و جشن گرفتند. قهرمانی و رکوردزنی حسین رضازاده در المپیک ۲۰۰۰ و والیبال دهه ۲۰۱۰ دیگر اتفاقات ورزشی غرورآفرینی بود که در خاطره جمعی ایرانیان نقش بسته و نمونههایی از ایجاد امید و شادی جمعی در نسل جوان بودند. اکنون، اما قهرمانی همزمان تیمهای آزاد و فرنگی کشتی، نمونهای شاخص از پیوند تاریخ و امروز بود که شادی بسیاری در میان مردم ایجاد کرد و حس تعلق جمعی و غرور ملی دوباره تقویت شد.
سرمایه نمادین
جامعه شناسان توضیح میدهد که موفقیتهای ورزشی میتوانند به سرمایهای نمادین در جامعه بدل شوند که ملتها با آن مشروعیت و قدرت نرم میسازند. قهرمانی کشتی نمونهای روشن از آن بود، نهتنها در ایران موجی از امید و غرور ایجاد شد، بلکه در سطح جهانی تصویر ایران را نیز تقویت کرد. رسانههای بینالمللی از «قدرت تاریخی کشتی ایران» نوشتند و آن را نشانهای از استمرار سنت ورزشی کشور دانستند.
برخی از جامعه شناسان ملتها را جوامعی خیالی نامیدهاند؛ شادی ورزشی همان چیزی است که این تصویر خیالی را ملموس میکند. جشنهای کشتی، اما نمونهای بارز از این ضرورت بودند؛ مردم حس «ما بودن» را دوباره تجربه کردند. همچنین برخی دیگر ورزش را میدان تجربه هیجانهای کنترلشده میداند که جامعه فرآیند متمدنشدن خود را در آن بازتولید میکند. قهرمانی کشتی نهتنها شادی و غرور ایجاد کرد، بلکه لحظهای از انسجام ملی و تقویت اعتماد جمعی بود.
از سوی دیگر موفقیت ورزشی موج کوتاهمدت اقتصادی نیز ایجاد میکند. افزایش مصرف کالاها، رونق بازار و تقویت امید اجتماعی از این دست است. در ایران پس از جشنهای کشتی، تقاضا برای کالاهای ورزشی و نمادهای ملی افزایش یافته و جامعه تجربهای مشترک و مثبتی را تجربه میکند.
قهرمانیهای ملی تنها موفقیت ورزشی نیستند؛ آنها آیینهای اجتماعیاند که انسجام ملی، هویت جمعی، سرمایه نمادین و سلامت روانی جامعه را تقویت میکنند. قهرمانی ایران در مسابقات جهانی کشتی آزاد و فرنگی نمونهای بارز بود؛ لحظهای که جامعه توانست دوباره به آینده امیدوار شود و حس غرور ملی را تجربه کند. شادی ورزشی، نه تفریح زودگذر، بلکه ضرورتی اجتماعی است. این قهرمانیها نشان دادند که حتی در شرایط فشار اقتصادی و اجتماعی، ورزش میتواند عاملی برای بازسازی همبستگی، اعتماد و امید در جامعه باشد.