کد خبر: 1314483
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۵:۲۰
 زهرا سلیمانی

روز‌های دبستان را هنوز یادم است. پا به مدرسه که گذاشتم، همکلاسی‌هایم عکس روی کیف و جلد دفترشان را که تعدادی پرنسس کنار هم با ژست خاصی ایستاده بودند، نشان یکدیگر می‌دادند و دعواهای‌شان سر این بود که در بازی، چه کسی نقش السا و چه کسی نقش آنا را بازی کند.

اغلب، رهبران اکیپ‌ها که زورشان می‌رسید و بقیه بچه‌ها جرئت حرف زدن روی حرف‌شان را نداشتند، نقش این دو نفر و باقی دختر‌ها نقش سیندرلا و راپونزل و امثالهم را بازی می‌کردند. آرزوهای‌مان شده بود پوشیدن لباس‌های نیمه‌برهنه و رنگارنگ و پف‌دار، پا گذاشتن در یکی از آن قصر‌های رؤیایی دیزنی و رقصیدن با پرنس. هر چند بزرگ شدیم و آرمان‌ها و باور‌های‌مان تغییر کرد، اما هنوز هم که هنوز است، آواز السا را دختران دهه هشتادی از حفظ هستند، به همین راحتی تمام خاطرات کودکی دختران نسل ما خلاصه شد در الگوی دختران غرب.

چرا؟

چرا وقتی در سرزمین خودمان ایران، یگانه اساطیری همچون گردآفرید و تهمینه و سودابه و دختران و زنان قهرمانی مانند بی‌بی مریم بختیاری، فرنگیس، زنان لَرده و زینب کمایی داریم، خواب و خیال دختربچه‌های‌مان بشود دختران فانتزی و غیرواقعی فرهنگ غرب؟ اصلاً چرا راه دور برویم؟ شهیده فائزه رحیمی و شهیده فرشته باقری یا اصلاً همین ساره جوانمردی خودمان. مگر چه از دخترکان بزک کرده دیزنی کم دارند؟ پس چرا اسمی از آنان میان الگو‌های دختران‌مان نیست؟ جوابش معلوم است. چند علت دارد که در اینجا به یک مورد از آنها می‌پردازیم.

انیمیشن

از لحاظ روان‌شناسی یکی از عواملی که بیشترین تأثیر را در انتقال مفاهیم اعتقادی و شکل‌گیری آرمان‌ها و سبک زندگی در کودکان دارد، انیمیشن است.

انیمیشن برای کودکان صرفاً یک سرگرمی گذرا و کوتاه‌مدت نیست! آنها با دنیای درون هر انیمیشن زندگی می‌کنند و هر چقدر شخصیت‌های اصلی انیمیشن جذاب‌تر باشند، میزان همذات‌پنداری کودک با آن شخصیت بیشتر است. کودکان با قوه تخیل قوی‌ای که دارند به جای قهرمان‌های داخل فیلم زندگی می‌کنند، به خصوص دختر‌ها که دارای احساسات قوی‌تری هستند و زودتر تحت تأثیر قرار می‌گیرند. این فرصت خوبی برای هر فرهنگی است تا بتواند ارزش‌ها، باور‌ها و آرمان‌هایش را در قالب انیمیشن به نسل بعد یا حتی فرهنگ‌های دیگر انتقال دهد.

فرهنگ غرب آنچنان غنی نیست، اما آنها با قدرت تأثیرگذاری انیمیشن و الگوسازی، الگو‌های دروغین فرهنگ‌شان را به خورد فرهنگ غنی و متمدنی، چون فرهنگ ایرانی- اسلامی دادند و هویت کودکی‌مان را به تاراج بردند.

هر چقدر آنها در زمینه انیمیشن و الگوسازی قوی هستند، ما ضعیف هستیم. نمی‌گویم تا اکنون کاری در این زمینه انجام نداده‌ایم، انجام داده‌ایم، اما قدرت تأثیرگذاری قابل توجهی نداشته است. آنچه مشاهده می‌شود، اکثراً انیمیشن‌های آبکی و بی‌کیفیتی است که کودک و نوجوان یا سمت آن نمی‌رود یا بعد از یک بار تماشا آن را به کل فراموش می‌کند.

یکی از عوامل آن، عدم‌تمرکز روی یک شخصیت است. وقتی در انیمیشن‌هایی همچون السا و سیندرلا تمرکز بر یک شخصیت اصلی گذاشته می‌شود، ذهن مخاطب ناخودآگاه به سمت آن شخصیت، رفتار‌ها و سرنوشتش می‌رود و سعی می‌کند شخصیت خود را با آن وفق دهد.

در وهله بعد یک داستان جذاب و منسجم می‌تواند مخاطب را درگیر کند و دنبال خود بکشاند؛ داستانی که متناسب با سطح فکری کودک نسل جدید باشد نه کمتر از آن!

در مراحل بعد، طراحی بصری شخصیت‌ها و فضا تأثیر بسزایی دارد.

در پایان، کودکان ایرانی نیاز دارند قهرمان‌ها و الگو‌هایی از جنس خودشان داشته باشند و تبدیل‌شدن به آن الگو، برای‌شان محال نباشد. حواس‌مان باشد کودکی بچه‌های نسل جدید را خودمان بسازیم، نه بیگانه!

برچسب ها: مدرسه ، آموزش ، عکس
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار