جوان آنلاین: در هشتم آگوست۲۰۲۵ با میانجیگری ایالاتمتحده، رهبران آذربایجان و ارمنستان متن یک توافق صلح/اعلامیه سیاسی را در واشینگتن امضا کردند که بر بهرسمیتشناختن متقابل تمامیت ارضی، ترک ادعاهای سرزمینی و خودداری از توسل به زور تأکید دارد. در پیوستهای اجرایی، مسیر ترانزیتی جدیدی برای اتصال آذربایجانِ اصلی به نخجوان پیشبینی شده که در ادبیات رسانهای به «TRIPP» (مسیر ترامپ) شهرت یافته است و عملاً جایگزینی برای مفهوم بحثبرانگیز «کریدور زنگزور» تلقی میشود.
جنگ۲۰۲۰ قرهباغ با میانجیگری روسیه به آتشبس سهجانبه انجامید و در آن به «بازگشایی ارتباطات منطقهای» اشاره شد، بیآنکه به «کریدور» فرامرزی تصریح شود. پس از آن، مطالبه «زنگزور» از سوی باکو و مخالفت ایروان با هر نوع ادبیات «کریدور» محور تنش بود.
ایران از دهه۱۹۹۰ و در دورهای مختلف، نقش فعالِ میانجیگرانه را مطرح و در سال۲۰۲۰ نیز بر میانجیگری و آتشبس تأکید کرده است، هرچند آتشبس نهایی با محوریت مسکو جمعبندی شد.
ماهیت «مسیر ترانزیتی» در توافق جدید: کریدور یا ترانزیت تحت حاکمیت؟
گزارشها از «TRIPP» میگویند مسیر اتصال آذربایجان- نخجوان احیا میشود، اما طرف ارمنی تصریح کرده است هرگونه ترانزیت در چارچوب حاکمیت و صلاحیتهای مرزی و گمرکی ارمنستان خواهد بود و منطق «کریدور» (بهمعنای خروج از صلاحیت دولت میزبان) پذیرفته نیست.
در عین حال، برخی منابع به نقش مدیریتی/توسعهای پررنگ امریکا در این مسیر اشاره دارند که اگر به «حقوق انحصاری طولانیمدت» یا ترتیبات شبهفرامرزی تعبیر شود، حساسیتهای حقوقی و امنیتی را برمیانگیزد:
۱- تمامیت ارضی و عدمتوسل به زور: متن توافق با اصل ۲ (۴) منشور ملل متحد همسو است، مادامی که اجرای آن با تغییرات اجباری مرزی همراه نباشد.
۲- آزادی ترانزیت و حاکمیت سرزمینی: حقوق بینالملل آزادی عبور را میشناسد، اما نه به قیمت نقض صلاحیتهای حاکمیتی. موضع رسمی ایروان بر همین حق حاکمیتی تأکید کرده است.
۳- تعهدات۲۰۲۰ (بند حملونقل): آتشبس۲۰۲۰ از «بازگشایی ارتباطات» سخن میگفت و نقش کنترلی روسیه را پیشبینی کرده بود، اما از «کریدور فرامرزی» نام نبرد.
پیامدها برای طرفین و بازیگران فرامنطقهای
آذربایجان) برد اتصال سرزمینی- اقتصادی: دسترسی مستقیم به نخجوان و ترکیه، تقویت موقعیت ترانزیتی.
ارمنستان) فرصت تنفس اقتصادی: نگرانی افکار عمومی درباره حاکمیت باقی است.
ایران) ریسک ژئواقتصادی: هر مسیر شرق- غرب که ایران را دور بزند، چانهزنی ترانزیتی تهران را تضعیف میکند.
امریکا) پیروزی نمادین دیپلماسی: تثبیت نقش واشینگتن و کاهش نفوذ روسیه.
روسیه) کاهش نقش سنتی: با توجه به توافق واشینگتن، نفوذ مسکو محدودتر شده است.
تهدید بالقوه زمانی است که مسیر جدید به شکل فرامرزی و با حضور مدیریت طولانیمدت امریکا اجرا شود.
فرصت در صورت تثبیت ترانزیت عادی تحت حاکمیت ارمنستان و همزمان فعالسازی کریدورهای مکمل ایران ایجاد میشود.
چند توصیه در این رابطه باید مورد توجه قرار گیرد:
۱- اصل حاکمیتی: ترانزیت بلی، کریدور فرامرزی خیر.
۲- قفلکردن منافع سهجانبه ایران- ارمنستان-آذربایجان از طریق پروژههای حملونقلی.
۳- ایجاد کارگروه امنیتی- مرزی مشترک برای کاهش مخاطرات.
۴- دیپلماسی رسانهای فعال: یادآوری نقش ایران در میانجیگری ۱۹۹۰ و ۲۰۲۰.
توافق واشینگتن در چارچوب فعلی (ترانزیت تحت حاکمیت ارمنستان) فرصتی برای ثبات منطقهای است، اما تبدیل آن به کریدور فرامرزی با مدیریت امریکا، آن را به تهدیدی راهبردی بدل میکند.
تدبیر تهران باید مبتنی بر سه محور باشد:
- مقاومت حقوقی در برابر هرگونه مدل فرامرزی
- تبدیل مرز ۴۴کیلومتری با ارمنستان به پل ارتباطی با اروپا
- استفاده از اهرمهای اقتصادی برای جلب همکاری آذربایجان در پروژههای مشترک.
به قول تحلیلگر مسائل استراتژیک: در بازیهای ژئوپلیتیکی، جایگاه یک کشور تابع موقعیت جغرافیاییاش نیست، بلکه تابع اراده راهبردی و قدرت کنشگری آن است.
*کارشناس حقوق بینالملل