شهر دارد زیر پایمان خشک میشود، اما صدای ترکخوردن لولهها را کسی نمیشنود. بخش قابل توجهی از آب لولهکشیشده در پایتخت ۹میلیونی، پیش از آنکه به دست مصرفکننده برسد، هدر میرود یا بیصدا ناپدید میشود.
باورپذیر نیست، یکپنجم آبی که تهران هر روز مصرف میکند، حتی پیش از آنکه به خانهها برسد، از دست میرود؛ در لولههایی که عمرشان تمام شده، در مسیرهایی که پیمانکاران شهرداری از آب شرب برای آبیاری فضای سبز استفاده میکنند یا پشت کنتورهایی که خرابند یا شاید هم دستکاری شدهاند. این فقط یک هشدار محیطزیستی یا ادعای رسانهای نیست.
براساس آمار رسمی شرکت آب و فاضلاب تهران، حدود ۲۲درصد از آب شرب پایتخت به دلیل مشکلات ساختاری، عملاً به مصرف نمیرسد. از سوی دیگر، همین نهاد از شهروندان خواسته است مصرف خود را حدود ۲۰درصد کاهش دهند تا از تابستان سخت عبور کنیم، یعنی دقیقاً به اندازه آبی که همین حالا در سیستم از بین میرود! اما آیا این قیاس به معنای بیاثر بودن صرفهجویی مردم است؟ قطعاً نه.
تهرانیها روزانه بین ۳ تا ۴میلیونمترمکعب آب مصرف میکنند و میزان مصرف آب شرب تهران حدود ۲/۱ میلیارد مترمکعب در سال است.
با در نظر گرفتن هدررفت ۲۲درصدی (به دلیل مشکلات ساختاری)، چیزی حدود ۲۶۴میلیونمترمکعب آب، معادل ظرفیت یک سد بزرگ، حتی فرصت مصرفشدن هم پیدا نمیکند. تقریباً نیمی از این اتلاف، ناشی از فرسودگی شبکه آبرسانی است. نیم دیگر، مربوط به مشکلاتی مثل کنتورهای معیوب، انشعابهای غیرمجاز، شکستگیهای ناگهانی و برداشتهای غیرقانونی است.
از سوی دیگر، آمارها نشان میدهد میزان صرفهجویی فعلی شهروندان، کمتر از ۸درصد است، یعنی فاصلهای جدی با هدف اعلامشده؛۲۰درصد.
شرکت آبفا تخمین زده است برای نوسازی حدود ۲۰۰کیلومتر از شبکه فرسوده تهران، بیش از ۲۰هزارمیلیارد تومان بودجه نیاز است؛ عددی که گران به حساب میآید، اما در مقایسه با هزینههای ناشی از بحران آبی، نارضایتی عمومی و فشار روی منابع طبیعی، این مبلغ نه هزینه که سرمایهگذاری برای آینده است، البته آبفا به موانع دیگری هم اشاره میکند؛ هماهنگی با شهرداری، شرکت گاز و برق، محدودیتهای ترافیکی و تأخیرهای اجرایی، اما اگر بحران جدی گرفته نشود، فشار حاصل از آن بر همین نهادها هم وارد خواهد شد.
در حال حاضر، تهران از چهار سد اصلی تأمین آب میشود؛ ماملو، لار، امیرکبیر و طالقان. گزارشها میگویند سه سد از این چهار سد، تنها حدود ۱۲درصد ظرفیت آبی خود را حفظ کردهاند. در چنین شرایطی، هر مترمکعب آبِ ازدسترفته میتواند نقش مهمی در آینده ایفا کند؛ اینکه به تأمین پایدار میرسیم یا آب جیرهبندی میشود.
آبفا همچنین هشدار داده است اگر بارندگیها تا آبانماه آغاز نشود یا مصرف کاهش نیابد، تهران وارد مرحلهای از مدیریت فشار آب و اختلال در توزیع خواهد شد. در استان تهران، ۴۲درصد مصرف آب مربوط به بخش شهری و ۵۸درصد مربوط به کشاورزی و صنعت است، اما برخلاف مصرف خانگی که نظارتپذیرتر است، اطلاعات شفاف و دقیقی از نحوه مصرف یا هدررفت در بخش کشاورزی و صنعتی وجود ندارد.
کشت محصولات آببر، صنایع با جانمایی غلط و نبود بازچرخانی آب، نه فقط در تهران که در بسیاری از استانها، ما را به مسیری بدون بازگشت سوق میدهد. امروز، تهران بیش از هر چیز به همکاری دوسویه نیاز دارد؛ هم صرفهجویی آگاهانه از سوی مردم و هم اقدام جدی و مؤثر برای اصلاح زیرساختها و بازسازی شبکه فرسوده و تنها با این مشارکت متقابل است که میتوان به آیندهای پایدار و امن برای آب در پایتخت امیدوار بود.