کد خبر: 1311462
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۱۳
در دومین جلسه از فصل دهم پاتوق فیلم‌کوتاه مطرح شد.
ترس‌ها، خاطره‌ها و خواب‌ها/ مرز تجربه‌گرایی، عبور از تکرار است دومین جلسه از فصل دهم پاتوق فیلم‌کوتاه، با اکران و بررسی فیلم‌های کوتاه «این و آن و ایگو»، «جوجه رنگی»، «بالا افتادن»، «دم دراز زرافه» و مستند کوتاه «اسرار بخارا» در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان برگزار شد.

جوان آنلاین: دومین جلسه از دهمین فصل پاتوق فیلم‌کوتاه، روز سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴ با نمایش ۴ فیلم‌کوتاه و یک مستند در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان برگزار شد.

در این جلسه که به همت انجمن سینمای جوانان ایران برگزار شد، فیلم‌های کوتاه «این و آن و ایگو» به کارگردانی علیرضا عبدی، «جوجه رنگی» به کارگردانی فرید حاجی، «بالا افتادن» به کارگردانی مریم بختیاری، «دم دراز زرافه» به کارگردانی حامد رحیمی و مستند کوتاه «اسرار بخارا» به کارگردانی جیوکو کنستانتینوف روی پرده رفت و در ادامه مهرزاد دانش منتقد سینمایی همراه با مرجان اشرفی زاده به‌عنوان کارشناس برنامه با کارگردانان این آثار به گفت‌و‌گو نشستند.

پس از نمایش فیلم‌های کوتاه نخستین برنامه از فصل تازه پاتوق فیلم کوتاه، کتاب «داستان‌ها چگونه فیلم می‌شوند» که به کوشش پیمان شوقی گرداوری و ترجمه شده است، توسط پونه ظفرنیا (مجری پاتوق) به مخاطبان معرفی شد. در این کتاب که توسط انتشارات انجمن سینمای جوانان ایران و انتشارت ایجاز به چاپ رسیده، مجموعه مقالاتی درباره فیلم کوتاه و اقتباس ادبی گردآوری شده است.

«جوجه رنگی»: ترسی که از دل روزمرگی برمی‌خیزد

مرجان اشرفی‌زاده در ابتدای نشست، با یادآوری تجربه‌های نوستالژیک خود و هم‌نسلانش در انجمن سینمای جوان، به تأثیر این فضا‌ها بر شکل‌گیری هویت فیلم‌سازان جوان اشاره کرد و گفت: هرچند همه ما فیلم‌های‌مان را در انجمن نساختیم، اما محافل و جشنواره‌هایش، چشم‌انداز ما را ساختند. این فضا‌ها برای ما نه فقط انگیزه، بلکه هویت‌ساز بودند.

فرید حاجی، کارگردان فیلم کوتاه «جوجه رنگی»، در تشریح مسیر تولید این فیلم گفت: تمایل داشتم فضایی تریلر با تأثیر از سینمای هیچکاک و لینچ خلق کنم. هدفم بیش از آن‌که مضمون اجتماعی باشد، ساخت فیلمی شوم بود؛ فیلمی که همه عناصر آن از جمله دوربین، گریم و طراحی صحنه، در خدمت یک حس باشند: حس شومی. واژه کلیدی من در تولید این فیلم «شوم» بود. تمام تصمیمات اجرایی، از انتخاب بازیگر گرفته تا نورپردازی، بر اساس این کلمه شکل گرفت.

حاجی در خصوص انتخاب بازیگر کودک نیز گفت: حدود ۷۰ تا ۸۰ کودک را تست گرفتم. در نهایت سامیار باهوش، پرانرژی و خوش‌رو انتخاب شد. برای رسیدن به بازی موردنظر، از تکنیکی به نام سرماخوردگی استفاده کردیم تا گفتار و رفتار او به فضای فیلم نزدیک شود.

حاجی در پاسخ به پرسشی درباره محوریت ترس در فیلم، توضیح داد: برخی تصور کردند تمرکز فیلم بر ویژگی‌های کودک است، در حالی که موضوع اصلی، ترس‌های یک مادر بود؛ مادری که از همه‌چیز می‌ترسد؛ حتی از مشق نوشتن فرزندش یا همسایه‌ای که هشدار می‌دهد.

مهرزاد دانش، منتقد سینما، با نگاهی روان‌کاوانه گفت: وحشت این فیلم از جنس ارواح یا زامبی‌ها نیست، بلکه از موقعیت‌های انسانی و روزمره می‌آید. فیلم روایت‌گر مادری تنهاست که در جهانی پر از قضاوت، باید فرزندش را تربیت کند.

او همچنین با تحسین ساختار اجرایی اثر افزود: فیلم موفق شده دو سطح روانی موازی را بازنمایی کند: اضطراب مادر و خشم کودک. این مسئله با دکوپاژ دقیق، نورپردازی حساب‌شده و ریتم کنترل‌شده، عمیق‌تر شده است.

اشرفی‌زاده نیز تأکید کرد: داستان فیلم جدید نیست: مادری تنها، کودکی خشمگین، معلمی دلسوز. اما آن‌چه آن را متمایز می‌کند، زبان سینمایی و فرم اجرایی آن است. صحنه‌ای مثل مواجهه مادر با همسایه در قاب بسته، مثال خوبی از این تمایز است.

«این و آن و ایگو»: تجربه‌ای برای درک روان انسان

علیرضا عبدی، کارگردان فیلم کوتاه «این و آن و ایگو»، در این نشست عنوان کرد: نسخه‌ی جدید فیلم با عنوان گوشتی که حرف می‌زند در جشنواره سایه نمایش داده شد. نسخه‌ی قبلی در جشنواره فیلم کوتاه تهران حاضر بود، اما بعد از آن تصمیم گرفتم فیلم را مجدداً تدوین کنم.

عبدی با تمرکز بر مفهوم «ایگو»، گفت: نمی‌توان درباره مفاهیمی مانند روان یا ایگو فیلم داستانی ساخت. این مفاهیم تنها از طریق فرم‌های تجربه‌گرا قابل نمایش هستند. ما در این پروژه ۲۴ فرم مختلف را تست کردیم. فیلم تجربی یعنی تأکید نکردن. وقتی زوم می‌کنی یعنی چیزی را برجسته کرده‌ای. در فیلم من، هیچ پیامی قرار نیست منتقل شود؛ بلکه حس و تجربه است که اهمیت دارد.

او درباره انتخاب ابزار تصویربرداری توضیح داد: بعضی صحنه‌ها با دوربین حرفه‌ای و برخی با موبایل گرفته شده‌اند. این تضاد آگاهانه بود تا شکاف بین «ایگو» و «اید» به‌صورت بصری هم احساس شود.

مهرزاد دانش، این فیلم را تلاشی برای عبور از قواعد سنتی دانست و گفت: فیلم نه روایت دارد، نه ریتم کلاسیک، نه معنا‌های نمادین قابل ترجمه. اما موفق شده با عناصر بصری، چون کودک، اسب، سونوگرافی، نهال‌ها و شعر انگلیسی، یک چرخه‌ی زیستی و روان‌شناختی را بازآفرینی کند.

اشرفی‌زاده نیز با طرح پرسشی درباره مرز‌های فیلم تجربی گفت: فیلم تجربی از جایی آغاز می‌شود که گرامر سینما شکسته شود. بعضی فیلم‌ها صرفاً متفاوت‌اند، اما تجربه‌گرا نیستند. مرز تجربه‌گرایی، عبور از تکرار است.

مریم بختیاری کارگردان فیلم «بالا افتادن» و حامد رحیمی کارگردان فیلم «دم دراز زرافه» در این جلسه حضور نداشتند و مهرزاد دانش و مرجان اشرفی زاده درباره این آثار گفت‌و‌گو کردند.

«بالا افتادن»؛ خاطره‌هایی در خواب ساخته می‌شوند

مهرزاد دانش درباره فیلم «بالا افتادن» به کارگردانی مریم بختیاری گفت: این اثر من را به یاد فیلم «درخشش ابدی یک ذهن بی‌آلایش» به کارگردانی میشل گندری انداخت، در هر دو فیلم، ایده دستکاری حافظه یا خاطره دیده می‌شود.

وی افزود: در «بالا افتادن» شخصیت‌ها می‌توانند خواب یک خاطره خاص را انتخاب کنند و به واسطه تداخل خواب‌ها، ماجرا‌هایی شکل می‌گیرد که مرز بین رویا و واقعیت را مخدوش می‌کند. این فیلم در عین سادگی، جهان فانتزی و خیال‌گونه‌ای دارد که با طراحی محدود لوکیشن و دوربین ثابت، توانسته فضا را به‌خوبی شکل دهد. گرچه بخش‌هایی از میانه فیلم می‌توانست کوتاه‌تر باشد، اما ایده اصلی و طراحی بصری آن قدرتمند است.

اشرفی‌زاده نیز خاطرنشان کرد: از دفتر مؤسسه خواب‌سازی گرفته تا قاب‌بندی صحنه‌ها، همه‌چیز در خدمت ساخت جهانی فانتزی و منسجم است؛ حتی با بودجه محدود.

«دم دراز زرافه»: سرنوشت‌هایی که دیگران برای ما خواب دیده‌اند

همچنین مهرزاد دانش، درباره فیلم «دم دراز زرافه» گفت: فیلم در فضایی فانتزی، به روایت سرنوشت‌هایی می‌پردازد که از پیش، توسط دیگران تعیین شده‌اند. لایه‌های خواب در خواب و تمثیل‌هایی مانند غول بیرون آمده از اگزوز، استعاره‌هایی از دنیای مدرن و سرکوب شخصیت است.

دانش به جلوه‌های فانتزی فیلم اشاره کرد و افزود: حضور یک غول که از اگزوز ماشین بیرون می‌آید، نشانه‌ای از ورود تخیل به فضایی مدرن و صنعتی است که سنخیتی با زندگی سنتی ما ندارد. این نمادپردازی، تلاشی است برای کاهش تلخی داستان، اما در نهایت فیلم به نظر من آن‌چنان که باید مؤثر واقع نشد. لحن شوخ‌وشنگ اثر با محتوای تلخش چندان هماهنگ نبود.

مرجان اشرفی‌زاده، با اشاره به امکان‌پذیری ژانرسازی در سینمای کوتاه گفت: این فیلم در دسته فانتزی قرار می‌گیرد، ژانری که فرصت عبور از کلیشه‌های رایج اجتماعی را فراهم می‌کند. در سال‌های اخیر، حضور مکرر آثار اجتماعی تلخ در جشنواره‌ها خسته‌کننده شده است. استفاده هوشمندانه از ژانر، می‌تواند فرصتی تازه برای فیلم‌سازان باشد.

گفتنی است پاتوق فیلم کوتاه تهران به همت انجمن سینمای جوانان ایران، سه‌شنبه هر هفته ساعت ۱۸ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

برچسب ها: فیلم کوتاه ، فیلم ، سینما
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار