جوان آنلاین: زن فریبکار همزمان با جعل اسناد رسمی موفق شدهاست با جعل فیشهای حقوقی شماری از زندانیان را آزاد کند که بار دیگر بازداشت و روانه زندان شد.
چند روز قبل زن میانسالی در تهران به اداره پلیس رفت و از مرد کلاهبرداری شکایت کرد.
وی در توضیح ماجرا گفت: «دامادم سارق بود، اما نه من و نه دخترم خبر نداشتیم که او سرقت میکند. البته وضع زندگی دامادم مدتی بود خوب شدهبود، اما خودش ادعا میکرد در خرید و فروش خودرو و ملک فعالیت دارد تا اینکه دامادم به اتهام سرقت بازداشت شد و بازپرس پرونده دخترم را نیز به اتهام اخفای ادله جرم بازداشت کرد.»
فیش جعلی
زن میانسال ادامه داد: «وقتی با خبر شدم، برای آزادی دخترم به دادسرا رفتم که قاضی پرونده برای آزادی دخترم درخواست فیش حقوقی کرد. همان روز در دادسرا با مرد آشنا شدم که گفت حاضر است با گرفتن ۳۰ میلیون تومان برای دخترم فیش حقوقیاش را وثیقه بگذارد و من هم قبول کردم. روز بعد او با یک فیش به دادسرا آمد و من هم ۳۰ میلیون تومان به حساب او واریز کردم، اما یک روز بعد از دادسرا به من خبر دادند فیش حقوقی جعلی بودهاست.»
بازداشت کفیل قلابی
با طرح این شکایت، مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی جاعل آغاز کردند که با چند شکایت مشابه روبهرو شدند. شاکیان همه برای آزاد کردن یکی از اعضای خانوادهشان از زندان نیاز به فیش حقوقی داشتند که در دام باند جعلی گرفتار شدهبودند. اعضای این باند تعدادی از سوژههایشان را از طریق تبلیغات فضای مجازی و تعدادی را هم در دادسراها از طریق فردی که خودش را کفیل معرفی میکرده، شکار کردهبودند. مأموران در ادامه مرد جوانی را که به عنوان کفیل به دادسرا مراجعه میکرد، شناسایی و بازداشت کردند. متهم در بازجوییها اعتراف کرد که سردسته باند زن میانسالی به نام فتانه است.
وی گفت: من هیچ سابقهای ندارم، اما مدتی قبل با مشکلات مالی زیادی روبهرو شدم تا اینکه یکی از دوستانم، فتانه را به من معرفی کرد. او گفت مدیر شرکتی است که با تهیه اسناد و فیش حقوقی، زندانیان را آزاد میکند. وقتی دیدم دستمزد خوبی میدهد، قبول کردم با او همکاری کنم. من فریب او را خوردم و به عنوان کفیل و ضامن به دادسراها میرفتم. او به من میگفت حرفهای است و هیچ وقت در دام مأموران گرفتار نمیشوم.
با اعتراف متهم، مأموران در تحقیقات فنی دریافتند فتانه مجرم سابقهداری است که به اتهام جعل اسناد بارها دستگیر و روانه زندان شدهاست. همچنین مشخص شد وی اینبار پس از آزادی از زندان با استخدام مرد جوانی با جعل فیشهای حقوقی برای آزادی زندانیان اقدام به کلاهبرداریهای سریالی میکند. با به دست آمدن این اطلاعات مأموران فتانه را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. متهم در بازجوییها به جرم خود اقرار کرد. تحقیقات برای شناسایی احتمالی اعضای دیگر این باند و شاکیان احتمالی ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
جاعل حرفهای
فتانه زن کلاهبرداری است که از دوران نوجوانی وارد دنیای خلافکاران شده و تا الان که ۴۵ سال سن دارد بارها زندان را تجربه کردهاست. او میگوید ضریب هوشی بالایی دارد و اگر در خانواده درست و حسابی بزرگ میشد شاید الان یک نابغه بود.
فتانه معتادی؟
نه. هیچ اعتیادی ندارم.
چه شد که خلافکار شدی؟
من دوست داشتم مثل دیگران زندگی درستی داشتهباشم، اما زندگی به ما رو نکرد و از دوران نوجوانی وارد دنیای خلافکاران شدم و الان هم که ۴۵ سال سن دارم باید برای چندمین بار روانه زندان شوم. باور کنید از زندان رفتن خسته شدهام.
چرا زندگی به تو رو نکرد؟
من بچه طلاقم. خردسال بودم که مادر و پدرم از هم جدا شدند و بعد هم هر دو ازدواج کردند. یک هفته پیش پدرم و یک هفته هم پیش مادرم زندگی میکردم. از در به دری خسته شدهبودم، چون از هیچ کدامشان محبتی ندیدم و آنها به فکر زندگی خودشان بودند. یادم نمیرود در بین دانشآموزان ضریب هوش بالایی داشتم و این را معلمان به من میگفتند.
چرا درس نخواندی؟
من خانه به دوش بودم و انگار برای پدر و مادرم زیادی بودم و به خاطر کمبود محبت در سن ۱۳، ۱۴ سالگی با پسر جوانی آشنا شدم. آن موقع متوجه نبودم چه کاره است، اما بعد فهمیدم خلافکار است و من هم خلافکار شدم. شاید باور نکنید دوست داشتم ریاضیدان شوم، اما الان جاعلم؛ البته جاعل حرفهای هستم، اما به خاطر خلافهایی که کردم، از مدرسه اخراج شدم.
شیوه کلاهبرداریتان چگونه بود؟
کارم جعل است. هر نوع مدرکی را میتوانم به صورت حرفهای جعل کنم؛ مثلاً جعل ویزای اروپا، تهیه سند برای آزاد کردن زندانیان، جعل مدرک از فوق دیپلم تا لیسانس، شناسنامه، سند خانه و هر چه دوست داشتهباشید جعل میکردم و از مردم پول میگرفتم. البته به غیر از کسانی که فیش یا سند برای آزاد کردن زندانیشان لازم داشتند، بقیه مشتریهای ما افراد خلافکار بودند که پول خوبی هم برای جعل اسناد میدادند.
آموزش جعل دیدی؟
همانطور که گفتم من ضریب هوشیام خیلی بالا است و جعل را نزد یک جاعل حرفهای خیلی زود یاد گرفتم. او خیلی حرفهای بود و همه خلافکاران هم او را میشناختند، اما چند سال قبل به خاطر کهولت سنی فوت کرد. از آن زمان به بعد من جای او را گرفتم و برای مشتریانم جعل انجام میدادم.
چطور مشتریانت را شناسایی میکردی؟
من در سایتهای مجازی آگهی میدادم برای کسانی که فیش حقوقی برای ضمانت یا گذاشتن وثیقه لازم داشتند؛ مثلاً آگهی میدادم اجاره فیش حقوقی برای آزادی زندانی. در واقع کفیل آنها میشدم. افراد زیادی با من تماس میگرفتند و درخواست فیش حقوقی میدادند برای آزادی زندانیشان یا برای افرادی که قاضی به خاطر اتهامی تصمیم داشت آنها را بازداشت کند. البته فیشهایی که من تهیه میکردم، جعلی بود و بعد مردی را استخدام کردهبودم که فیش را به دادسرا میبرد و پس از اینکه درخواستکننده هزینه آن را واریز میکرد، فیش را در اختیار او قرار میداد.
چقدر برای هر فیش پول میگرفتی؟
معمولاً ۳۰ میلیون تومان.
متأهلی؟
چند سال قبل با مرد خلافکاری ازدواج کردم. با هم کلاهبرداری میکردیم، اما او طمع کرد و خلافش را تغییر داد و قاچاقفروش شد. میخواست خیلی زود پولدار شود که با مقدار زیادی موادمخدر به دام افتاد و اعدام شد.