جوان آنلاین: گاهی برای روایت یک کار جهادی بعد از سلام و زیارت حضرت معصومه (س)، باید در کوچه پس کوچههای قدیمی شهر قم سرک بکشی تا بلکه بتوانی فرازی دیگر از جهاد فیسبیلالله را روایت کنی! در این میان، جنبوجوش جمعی از بچههای قرارگاه جهادی چشم را مینوازند. بیقرارانی دغدغهمند که خدمترسانی به محرومان خواب از چشمانشان ربوده و برای رفع مشکل خانوادههای محروم، سر از پای نمیشناسند. یکی از این قرارگاهها که ذیل نام مبارک حضرت فاطمه معصومه (س) شکل گرفته، مسئول رفع نیازها و رسیدگی به امور محرومان و مستضعفان در استان قم است. حمیدرضا طلوعی، با همت مجدانهاش بار مسئولیت این قرارگاه را به دوش میکشد. حقیقت این است که این برادر جهادگر پیش از آنکه خودش را مدیر این قرارگاه وسیع ببیند، میگوید: «من خادم مجموعه هستم.» هر چند این رفتار و منش، خاصیت تمام جهادیهاست و هر آنچه انجام میدهند معاملهای با خداست، همین.
آقای طلوعی، قبل از هر چیز از سابقه فعالیتهای قرارگاهی خودتان بگویید؟
اگر قرار باشد در ابتدای صحبتها از خودم بگویم، باید عرض کنم، بنده خادم قرارگاه عملیات جهادی حضرت معصومه (س) استان قم، نزدیک به سهسال است توفیق خدمت در این قرارگاه عملیات جهادی را دارم.
حدود هفتسال قبل از آن هم توفیق خادمی گروه جهادی «ربیون» وابسته به هیئت محبان اهلبیت (ع) استان قم را داشتم. البته در حدود دوسال اخیر، بعد از تشکیل قرارگاه عملیات جهادی، قرارگاه حضرتمعصومه (س)، به عنوان یک قرارگاه پهنهای به استان قم در نظر گرفته شد.
ناگفته نماند، در استان قم دو قرارگاه وجود دارد، یک قرارگاه شهدای جهادگر و دومی هم قرارگاه حضرت معصومه (س) که در محدوده فعالیت در جغرافیای شهری و روستایی استان قم، بین این دو قرارگاه تقسیم کار شده است.
تفاوت کار گروههای جهادی و قرارگاهی چیست؟
کارگروهی و قرارگاهی خیلی با هم متفاوت است. یک گروه جهادی شامل ۱۰، ۱۵ یا ۱۰۰نفر جهادگر میشود که بر اساس دغدغهای دور هم جمع شدهاند. خیلی از گروهها ممکن است تک بعدی باشند، یعنی صرفاً کمک مؤمنانه، کار عمرانی، پزشکی یا فعالیتهای فرهنگی داشته باشند. یا اگر چند بعدی هم هستند حجم و عمق کارشان به صورت کاملاً تخصصی نباشد. اما وقتی یک قرارگاه تعداد درخور توجهی از گروههای تک بعدی یا دو بعدی یا چند بعدی را که کمعمق هستند در کنار هم جمع میکند، میتواند وسعت و کیفیت کارش را به طرز چشمگیری افزایش دهد و تداوم کارش هم بیشتر میشود.
اما تفاوت بزرگی که بین کار جهادی و کار قرارگاهی وجود دارد و ممکن است فعالان ذیل قرارگاه با مشکل مواجه شوند، این است که در گروه جهادی یک گروه با یکسری افراد نسبتاً همفکر در کنار هم فعالیت میکنند و یک کار جهادی را دنبال میکنند، اما وقتی سلیقههای مختلف و فکرهای متفاوت در قالب یک قرارگاه دور هم جمع شوند، برای تعریف یک عملیات مشترک کمی و کیفی به دلیل زوایای دید متفاوت، قاعدتاً به چالشهایی برمیخورند و این یکی از مشکلاتی است که گروهها در کار قرارگاهی با آن مواجهاند.
کار قرارگاهی خیلی با فعالیت در یک اردوی جهادی سختتر، پیچیدهتر و متفاوتتر است. همه سلایق را دور هم جمع کردن، واقعاً نیاز به یک مدیریت، نیاز به یک فکر متمرکز و یک اخلاق متعالی دارد که بتواند از عناوین و اسامی عبور کند تا همه سلیقههای مختلف را دور یک میز به نام قرارگاه جمع کند. این فکر اصلی باید نسبت به روش و رویکردهای مختلف، انعطاف لازم را به خرج دهد. به همین دلیل همین امر یکی از مشکلاتی است که هم میشود به آن درد گفت و هم میشود از آن به عنوان تفاوت یک قرارگاه با گروه جهادی یاد کرد. بالاخره شما وقتی میخواهید عضوی از یک مجموعه بزرگتر شوید با افکار و سلایق زیادی مواجه میشوید، جمع کردن اینها دور هم نیاز به صبوری دارد که انعطاف زیادی را خرجش کنید. البته باید گفت که ما از مبانی عبور نمیکنیم، اما از اختلاف سلیقهها میتوانیم بگذریم و در روش کارمان منعطف باشیم.
برای روشنترشدن اذهان نمونهای از فعالیتهای قرارگاهی را معرفی کنید؟
یک نمونه از فعالیتهایی که ما در استان قم انجام میدهیم، تعمیرومرمت منازل خانوادههای مستضعف است. ما با دستگاههای عامل و پشتیبان تعامل کردیم و آنها را پای کار آوردیم. بین بهزیستی، کمیته امداد و بسیج تقسیم کار شد.
در سال گذشته در استان قم نزدیک به ۲۰۰ خانه به دست بچههای جهادی تعمیر و مرمت شد. بعضی از این منازل، تعمیر و مرمت ۱۰میلیون تومانی و برخی تا ۲۰۰میلیون تومان هزینه برای نوسازی لازم داشتند.
این را باید برکت یک کار مردمی و قرارگاهی در نظر داشت. مردم به بچههای جهادی اعتماد میکنند. ما برای یک کار جزئی وارد خانه شدیم، بعد دیدیم هزینه بیشتری نیاز است، ایمن سازیش را هم انجام دادیم، مرمت داخل خانه را انجام دادیم و در برخی از موارد حتی احداث منزل را به صورت صفر تا صد مردمی داشتیم.
اینکه یک پیمانکار برای یک طرح عمرانی وارد عمل شده باشد یا یک گروه جهادی، خیلی متفاوت است. بچههای جهادی علاوه بر فعالیتهای عمرانی در یک روستا فعالیت فرهنگی را هم شروع میکنند. برنامه مذهبی، مشاوره خانواده، مشاوره حقوقی، مشاوره پزشکی و انواع و اقسام کارهایی که در کنار کار عمرانی میشود انجام داد را هم در دستور کار میگذارند. یک نمونه دیگر از فعالیتهای قرارگاهی بحث سازماندهی کمکهای مؤمنانه و بستههای معیشتی و جهیزیه است.
قبل از هر کاری ما شروع به تقسیمبندی محلهها کردیم و هر گروه جهادی را برای فعالیت در یک منطقه در نظر گرفتیم. کاری که سازمانها هیچ وقت نتوانستند انجام دهند. چون برخلاف سازمانها که معمولاً یک رده یا یک موضوع خاص را برای کار در نظر میگیرند تا اصلاح شوند، ما سعی کردیم به صورت قرارگاهی عمل کنیم، همه این لیستهایی که از نیازمندان داشتیم را یکی کردیم و در سامانه با مشخصات و کدملی و آدرس ثبت کردیم. سپس انواع نیازمندیهای این خانوادهها را دستهبندی کردیم.
فقط در یک مرحله، توزیع بسته معیشتی، بدون دسترسی به هیچ سیستم دولتی، مثلاً ثبت احوال، سرپرست خانوارها، دهک بندیها و صرفاً با خود اظهاری گروههای جهادی شکل گرفت.
از ۲۰هزار بسته معیشتی در یک مرحله، نزدیک به ۷ هزارتکرار و برخورد پیدا کردیم. حالا این ۷ هزار را ضربدر یکمیلیون تومان کنید و ببینید چه عددی و چه دوباره کاری میشود. همینطور در جهیزیه و توزیع اقلامی مثل لوازمالتحریر یک گروه مردمی به قرارگاه ورود کرد، سازمانها هم به بچههای جهادی اعتماد کرد که اینبار و در این مرحله کمکهای شایان توجهی شد. ایجاد این روند چند فایده داشت، اولاً که توزیع دقیقتر انجام و تقاطعگیری شد. ضمن اینکه به طرز چشمگیری صرفهجویی شد و یک کار تیمی صورت گرفت.
هر گروه جهادی حس میکرد، عضو یک خانواده جهادی و مجموعه بزرگ استانی شده و همزمان در نقاط مختلف و روستاها، بخشی از یک فعالیت جمعی را پیش میبرد. این تفکر انگیزه تلاش و روحیه کار را زیادتر میکند و ما تقریباً برای هر بسته معیشتی که هزینهاش در بسیج نزدیک به یک میلیونتومان بود با ۴۰۰هزار تومان و در یک مرحله هم ۲۵۰هزار تومان مشارکت گروه را گرفتیم. هر گروهی خیرهای خودشان را پای کار آوردند و توانستیم یک نوع بسته متمرکز دقیقتر و کیفیتر توزیع کنیم. همین کار را در شبکه جهیزیه در استان انجام دادیم، یعنی مجموعههای مختلف سازمانی و مردمی عضو یک کمیته جهیزیه استان شدند. مهرها و نشانههایی که در عقدنامه میزنند را برای کسی که جهیزیه گرفته با هم به اشتراک میگذاریم، لیستهایمان را با هم به اشتراک میگذاریم که خطای محاسباتیش به حداقل برسد و مابقیش نیاز به ورود یک سیستم حاکمیتی دارد تا بتواند به صورت دقیقتر انجام شود.