جوان آنلاین: تبعه بیگانه که متهم است بهخاطر یک شوخی، هموطن خود را در بازار ترهبار به قتل رسانده به جرمش اعتراف کرد.
عصر روز جمعه ۱۸ آبانماه، قاضی محسن اختیاری، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران پلیس از مرگ مشکوک پسر جوانی در یکی از بیمارستانهای جنوب پایتخت باخبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد. تیم جنایی در بیمارستان با جسد خونین پسر ۲۲ سالهای به نام بشیر روبهرو شد که با دو ضربه چاقو به قفسه سینه و شکمش به قتل رسیده بود.
کارگر میوه و ترهبار
بررسیها نشان داد بشیر از اتباع و کارگر میدان میوه و ترهبار منطقه خانیآباد بوده و چند ساعت قبل در درگیری با یکی از هموطنانش به نام مسعود به قتل رسیده است. به گفته شاهدان، مقتول در قسمت فروش سیبزمینی در میدان ترهبار کار میکرد و قاتل هم در قسمت فروش میوه کارگری میکرد که چند ساعت قبل در یکی از اتاقهای استراحت کارگران با هم درگیر میشوند و حادثه خونین را رقم میزنند. بدین ترتیب مأموران مسعود ۲۱ ساله را به عنوان قاتل فراری تحت تعقیب قرار دادند، اما ردی از متهم پیدا نکردند.
بازداشت در بیمارستان
تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری ادامه داشت تا اینکه مأموران از طریق راننده یک خودرو دریافتند متهم برای درمان زخمهایش به بیمارستان رفته است. متهم در درگیری با مقتول زخمی میشود و پس از حادثه وسایلش را جمع میکند با خودروی عبوری برای درمان به یکی از بیمارستانها میرود. با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران راهی بیمارستان شدند و مسعود را در حالی که زخمهای بدنش پانسمان شده و در قسمت مالی در حال تسویهحساب بود، دستگیر کردند.
شوخی مرگبار
قاتل که تصمیم داشت پس از پانسمان زخمهایش از کشور فرار کند، وقتی در دام مأموران گرفتار شد به قتل هموطنش اعتراف کرد. متهم گفت: «چند سال قبل تعدادی از بستگانم از افغانستان برای کار به ایران آمدند. یکی، دو نفر از آنها در میدان ترهبار کار میکردند و تلفنی که با آنها ارتباط داشتم، فهمیدم دستمزد خوبی دارند و پول زیادی پسانداز کردهاند. من هم تصمیم گرفتم برای کار به ایران بیایم. یک سال قبل با دادن مبلغی به قاچاقچیان انسان به صورت غیرقانونی وارد ایران شدم و برای کار به تهران آمدم. یک سال است که در میدان ترهبار کار میکنم و دو هفته قبل به قسمت فروش میوه منتقل شدم. مقتول هم مدتی قبل برای کار به میدان ترهبار آمد و در قسمت فروش سیبزمینی کار میکرد. از آنجایی که من سابقهدار بودم، او تلاش میکرد خودش را به من نزدیک و ارتباط دوستانه برقرار کند. امروز صبح او با من شوخی میکرد که در جریان شوخی فحاشی کرد. خیلی عصبانی شدم و با هم درگیر شدیم. مقتول با چاقو به من حمله و مرا زخمی کرد. او را هل دادم که زمین خورد و چاقو از دستش افتاد. وقتی چاقو را از روی زمین برداشتم به سمتم حمله کرد تا چاقو را بگیرد که در دفاع از خودم دو ضربه به او زدم. سپس از ترس وسایلم را جمع کردم تا به افغانستان بروم، اما قبل از فرار برای پانسمان زخمهایم به بیمارستان رفتم و در بیمارستان دستگیر شدم.»
متهم به دستور بازپرس جنایی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.