در آشوبهای ۱۴۰۱ در برخی مناطق از استان سیستان و بلوچستان اغتشاشات از سطح محلی خارج شده و معنای جنگ شهری به خود گرفته بود. در آن روزها برخی گروهکهای تروریستی در نقش پروکسی برای برخی سرویسهای فرا منطقهای بازی کرده تا همه گسلهای موجود در جنوب شرق کشور را فعال سازند.
در آن روزها یکی از کشورهای همکار با ایران پیشنهاد داده بود که اگر بندر چابهار فعال گردد، امنیت منطقه نیز تأمین خواهد شد، در آن زمان این طرح استراتژیک روی میز قرار گرفت که تأمین امنیت و بازدارندگی چند وجهی بوده و روشهای متنوع و پیچیدهای برای آن میتوان طراحی کرد.
همزمان با تلاش برای ایجاد مدلهای جدید امنیتی در جنوب شرق، جلسهای محرمانه با حضور جواد دبیران نماینده گروهک تروریستی منافقین، عبدالغفار نقشبندی، حبیب الله بلوچ (سربازی) سرکرده گروهک تروریستی تجزیه طلب سهاب و نماینده گروهک تروریستی جیش العدل با هدف هماهنگی پیرامون اتحاد منافقین و این گروهکها در یکی از کشورهای همسایه برگزار میشود. در آن جلسه پیامی از مریم رجوی نیز خوانده شده که در آن به این موضوع توجه شده بود که این گروهک تروریستی خودمختاری در سیستان و بلوچستان و نیز کردستان را به رسمیت خواهد شناخت.
برگزاری این جلسه خاص به معنای آن بود که سازماندهی تیمهای تروریستی با کارفرمایی و تأمین مالی منافقین ادامه خواهد یافت، نکته قابل توجه نیز آن بود که تروریستها پس از این جلسه شیوههای عملیاتی خود را نیز تغییر دادند و به یک پیوستگی جدید و کانونی در تولید ناامنی رسیدند که نتیجه آن افزایش فعالیتهای تکفیری تبلیغی بود.
از نگاه تروریستها جریان سفارشی و رادیکال تروریستی در پاکستان، نفوذ اجتماعی محدودی داشته و تنها راه محوریتسازی برای ناامنی جریان تبلیغ است. در آن مقطع منافقین برای گروهکهای تکفیری هستههای تبلیغی- میدانی در روستاها و شهرستانهای کوچک مرزی و مدارس سلفی ایجاد کردند، حجم این تبلیغات در سطحی بود که بسیاری از علمای اهل سنت در نمازهای جمعه نسبت به تولید تفکرات سلفی – تکفیری اعلام خطر کردند.
شکسته شدن مارپیچ سکوت برخی علمای اهل سنت نسبت به اقدامات افراطی و ضد اسلامی گروهکهای تروریستی در شرق کشور نتیجه قابل توجهی داشت و نشان داد که ناآرامسازی استان سیستان و بلوچستان تک عاملی نیست و علاوه بر راهحلهای بیرونی نیاز به متغیرهای درونی نیز دارد. توجه به تمامی سطوح از عوامل ناامن سازی، باعث ایجاد یک نگاه جدید به مسئله امنیت در میان تحلیلگران شده است. تجربه نشان داد که برخورد با پدیده تروریسم تکفیری نیاز به مدیریت چند وجهی دارد. اجرای رزمایش عملیاتی شهدای امنیت که به صورت هیبریدی با پدیده تروریسم برخورد میکند نشان از ارتقای سطح برخود با این عامل ناامنسازی دارد، همچنین همراهی کشور پاکستان با آن نشان داد که لازم نیست برای اجرای یک طرح عملیاتی همواره از پله اول شروع کنیم.
همکاری دولت پاکستان در مسئله مبارزه با تروریسم نشان داد که بلوغ امنیتی در منطقه شکل جدیدی به خود گرفته است، ایجاد مسئله مشترک با همسایه و اعتمادسازی در بالاترین سطح دیپلماتیک باعث شد تا در جنگ خاکستری با رژیم صهیونیستی حوزههای اقدام دشمن به صورت چشمگیری کاهش سطح پیدا کند و خط ناامنسازی زنجیرهای شکسته شده است. برخورد هیبریدی با پدید تروریسم تکفیری ذیل مکتب امنیتی تهران، تابوی اعمال عملیات تاکتیکی در بیرون از مرز را به شکل قابل تأملی شکست و بانک اطلاعاتی مبارزه با تروریسم را تکمیل کرد. این سطح از عملیات دارای چنان ظرافتی بود که کانالهای هواداری جیش العدل (ظلم) را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
اما مهمترین سکانس از این رزمایش عملیاتی و ادراکی (هیبریدی) با حضور مولوی عبدالحمید در مراسم معارفه استاندار سیستان و بلوچستان شکل گرفته است، سخنرانی امام جمعه مسجد مکی طراحی برنامه عملیاتی شبکه منافقین را به هم زده است، تا جایی که محمد خوانساری مسئول شبکه تبلیغ نفاق در اروپا گفته است که سوژه نماز جمعههای زاهدان برای همیشه سوخته است!