جوان آنلاین: در حالی که جنگ غزه امروز یکصدوپنجمین روز خود را سپری میکند، اینکه ناظران غربی به نتایج جنگ و جایگاه ایران در آن چطور نگاه میکنند، کلیدی است. گاردین یکی از چندده نشریهای است که طی هفتههای اخیر در این باره مقاله نوشته است. مشخص است که همه نکات مطرح در مقاله، مورد تأیید «جوان» نیست.
اولین حمله هوایی به رهبری ایالاتمتحده به شبهنظامیان شیعه حوثی تحت حمایت ایران در یمن، نقطه عطف دلهرهآور دیگری در مسیر طولانی شکست سیاستهای غرب در خاورمیانه است که مهمترین پیامدهای آن دههها باقی مانده است؛ شکست در حل مناقشه اسرائیل و فلسطین. اینکه ایالاتمتحده با حمایت بریتانیا موظف به استفاده از زور در پاسخ به حملات خفهکننده حوثیها به کشتیهای دریایی دریای سرخ بود، واقعیتی ناخوشایند را منعکس میکند: اهرم سیاسی واشینگتن رو به کاهش است، دیپلماسی آن ناکارآمد است، اقتدارش مورد تمسخر قرار میگیرد. حوثیها بدون هراس قول دادند حملات ادامه خواهد یافت. این تشدید شدید و بیپایان واقعیت ناخوشایند دیگری را برجسته میکند؛ قدرت مسلط در خاورمیانه دیگر امریکا، مصر متحد غرب، عربستانسعودی یا حتی اسرائیل نیست. این متحد اصلی حوثیها، ایران است. صحبت از برندگان و بازندگان در میان کشتار وحشتناک غزه- که حوثیها میگویند باعث شروع کارزار آنها شد- آسان نیست. با این حال، از نظر استراتژیک، روشن است که چه کسی در این بحران پیشروی میکند. با نبرد از سوی نیروهای نیابتی خود، جایگاه ایران با هر قربانی فلسطینی، موشک حزبالله، بمباران عراق، سوریه و پهپاد حوثی تقویت میشود. جو بایدن، رئیسجمهور ایالاتمتحده، افکار جهانی (و بیشتر امریکاییها) را با تعهد عجولانه خود به حمایت بیقید و شرط از اسرائیل پس از جنایات حماس و وتوکردن طرحهای آتشبس سازمان ملل متحد، بیگانه کرد. سیاست او در خاورمیانه منسوخ به نظر میرسد. ایالاتمتحده هرگز در جهان عرب محبوبیت نداشت، به عنوان یک شر ضروری تحمل شد، ولی دیگر نه.
ایران غیرعرب اکنون هدایت منطقه را در دست دارد. اسرائیل نیز از ۷ اکتبر از زنگ بیداری راهبردی رنج برده است، اگرچه سیاستمداران تندروتر آن هنوز آن را درک نمیکنند. شرایط وحشتناک غزه برای همیشه نحوه نگاه به این کشور را به بدتر تغییر داده که شاهد آن، اتهامات بیسابقه نسلکشی در لاهه است. خالد بن بندر، سفیر عربستان در لندن، هفته گذشته به بیبیسی گفت که دولت یهود دیگر نباید به عنوان یک مورد خاص در نظر گرفته شود. همه اینها به درد ایران میخورد. روحانیون سه هدف اصلی در سیاست خارجی دارند: بیرون راندن ایالاتمتحده، دشمن شیطانی انقلاب۱۹۷۹ از خاورمیانه، حفظ برتری منطقهای و تقویت اتحادهای کلیدی با چین و روسیه.
هدف چهارم
نابودی اسرائیل، واقعی یا لفاظی، چهارمین مورد است. شبکههای شبهنظامی ایران (محور مقاومت) با فاصله مشخصی از ایران [به طوری که نتوان ایران را مستقیماً متهم کرد]عمل میکنند. نظرات در مورد اینکه آیا حوثیها، مثلاً از سوی تهران آموزشدیده و مسلح شدهاند، از دستورات آن پیروی میکنند یا خیر، متفاوت است. برخی تحلیلگران معتقدند ایران کنترلی بر جانشینان یمنی خود ندارد. حزبالله لبنان نیز اصرار دارد از نظر عملیاتی خودمختار است. با این حال، وقتی به همراه حماس در غزه، گروههای فلسطینی کرانه باختری و شبهنظامیان مستقر در عراق و سوریه مورد بررسی قرار میگیرند، آشکار است که ایران یک ائتلاف کنترل از راه دور متشکل از آنهایی که مایل به پیشیگرفتن از ایالاتمتحده هستند، تشکیل داده است. بمباران پایگاههای حوثیها، به جای فشار برای آتشبس در جنگ داخلی طولانیمدت یمن، این واقعیت را تغییر نخواهد داد. به احتمال زیاد به روایت مقاومت ضدغربی و ضداسرائیلی تهران در سراسر منطقه دامن میزند. ایران با هوشیاری بیشتر نسبت به گذشته، سال گذشته گامهای عملگرایانهای برای ترمیم روابط با رقبای عرب خلیجفارس برداشت و روابط دیپلماتیک با عربستانسعودی را احیا کرد، اما هیچ عشقی بین ریاض و تهران گم نشده است. مهمترین جنبه این معامله این بود که چین میانجی آن بود.
جهان آماده براندازی نظم کهنه
چین و روسیه بهترین دوستان جدید ایران هستند و این بیش از سایر عوامل است که اقبال ایران را متحول و آن را به قدرت تبدیل کرده است. تهاجم اوکراین و پیمان همکاری قبلی چین و روسیه «بدون محدودیت» کاتالیزور این انتقال بود.
جنگ و پیامدهای آن این باور را در پکن و مسکو متبلور کرد که رهبری جهانی ایالاتمتحده، پس از دونالد ترامپ، در حال عقبنشینی است و نظم بینالمللی مبتنی بر قوانینی که واشینگتن بر آن نظارت دارد، برای براندازی و جایگزینی آماده است. از زمانی که شی جین پینگ، رئیسجمهور چین بیش از یک دهه پیش قدرت را در دست گرفت، چین حوزههای نفوذ ژئوپلتیکی و اقتصادی را برای رقابت و در صورت امکان جایگزین مناطق ایالاتمتحده ایجاد کرده است. ایران محور برنامههای شی است. در سال۲۰۲۱، دو کشور تفاهمنامه سرمایهگذاری استراتژیک و انرژی ۲۵ساله امضا کردند. ایران تحت حمایت چین به گروه بریکس و سازمان همکاری شانگهای پیوسته و با همکاری با پکن برای دور زدن تحریمها، ماهانه میلیونها بشکه نفتخام با تخفیف به چین میفروشد که از سوی نفتکشهای «ناوگان تاریک» [ناوگانی که قابل ردیابی در اقیانوس نیست]به چین منتقل میشود. پس از سالها رکود و ناآرامیهای شدید سیاسی و اجتماعی داخلی، اقتصاد آن در حال رشد است. شی در ماه فوریه به ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران گفت که چین از مبارزه این کشور با «یکجانبهگرایی و قلدری» امریکا حمایت میکند. [در رابطه ایران]با روسیه، همه چیز در مورد اسلحه است. ایران پهپادهای مسلحی را تأمین میکند که مسکو برای کشتن اوکراینیها از آنها استفاده میکند. گزارشها حاکی است اطلاعات ایالاتمتحده اذعان میدارند گروه مزدور واگنر روسیه قصد دارد یک سامانه دفاع هوایی میانبرد به حزبالله ارائه دهد که در صورت صحت، اقدامی تحریککننده است. ایران نیز به نوبه خود ممکن است به زودی جنگنده بمبافکن و بالگردهای تهاجمی پیشرفته سوخو SU- ۳۵ روسیه که محصول یک «مشارکت دفاعی بیسابقه» است را تحویل بگیرد. صادرات روسیه به ایران در حال رونق است. مسکو ۴۰میلیارد دلار برای توسعه میادین گاز طبیعی خود متعهد شده است. علاوه بر همه اینها، برنامه غنیسازی مرتبط با تسلیحات هستهای ایران طبق گزارشها به سرعت در حال پیشروی است؛ هدف دیگری که میتواند به حذف توافق ضداشاعه تحت حمایت سازمان ملل در سال۲۰۱۵ از سوی ترامپ نسبت داده شود که بایدن امیدوار بود آن را احیا کند، اما منصرف شد. روسیه و چین دیگر طرف توافق نیستند. بدترین کابوس اسرائیل (بمب ایرانی) ممکن است از همیشه نزدیکتر باشد. روئل مارک گرک و ری تکیه تحلیلگران نوشتند: «امروز، روحیه در جمهوری اسلامی پیروز است. [این کشور]از تحریمها و اعتراضات داخلی جان سالم به در برده است. این کشور با کمک متحدان قدرت بزرگ خود، اقتصاد خود را تثبیت کرده و شروع به تجدید قوای دفاعی خود کرده است. بمب هستهای در دسترس است.» پس از ۴۴سال تلاش، ایران بالاخره کشور قدرتمند منطقه شد. تحریم، طرد و تهدید تهران جواب نداده است. ایالاتمتحده، بریتانیا- و اسرائیل- با یک رقیب سرسخت روبهرو هستند که بخشی از یک اتحاد مثلث جهانی است که از سوی شبهنظامیان قدرتمند و قدرت اقتصادی حمایت میشود. اگر میخواهیم از یک درگیری گستردهتر اجتناب کنیم، به یک رویکرد دیپلماتیک جدیدی نیاز است.
ترجمه: کانال پایش امریکا& UN