یادگیری و یاددادن دو اصل در دانش و پژوهش است که باید هر دو مؤلفه در فرایند کاربردیکردن و هدفمندکردن آموختهها مورد اهمیت قرار گیرد، یعنی همچنانکه برای آموختن، یادگیری و ارتقای سطح دانش، فهم و تفکر تلاش میکنیم، باید همسو با آن نیز بتوانیم الگومحور، کاربردی و نتیجهبخش آموختههایمان را به کار بگیریم. باید توانایی ارائه و آموزش دانش و مهارت را به گونهای درست و اصولی داشته باشیم تا بتوانیم از آنچه یاد گرفتیم و آموختیم به شیوهای تخصصی و تأثیرگذار استفاده کنیم. اگر نحوه یادگیری و یاددادن مبنایی استاندارد داشته باشد، هم دانش در معنای درست آن ارتقا مییابد و هم استفاده از دانش هدفمند خواهد شد، در این صورت است که آموختههای ما دانشی کاربردی محسوب میشوند.
سواد به معنای کاربردیکردن و هدفمندکردن دانش، مهارت و استعداد است؛ کاربردیکردن و هدفمندکردن آنچه میدانیم؛ آنچه یاد گرفتیم و آموختیم، پس همچنان که نحوه یادگیری و آموختن باید سبب ارتقای دانش و آگاهی شود، منطبق با الگوی درست و تأثیرگذار نیز باید بتوان آموختهها را انتقال و آموزش داد و به شیوهای تخصصی و مؤثر داشتههای علمی خود را به کار گرفت، در این صورت است که هم درست یاد گرفتهایم و هم درست میتوانیم یاد بدهیم.
اگر داشتههای علمی و فکری خود را نتوانیم به شیوهای تأثیرگذار و درست استفاده کنیم و نتوانیم آموختههایمان را اصولی و مؤثر ارائه و آموزش دهیم، در واقع یعنی آنچه میدانیم را نمیدانیم چگونه درست به کار بگیریم، یعنی یاددادن آنچه آموختهایم را نمیدانیم، یعنی نمیتوانیم از دانش خود درست استفاده کنیم، یعنی نمیتوانیم به مقصد و هدف کامل آموختن برسیم و نمیتوانیم به شیوهای استاندارد سبب موفقیت و پیشرفت شویم، در نتیجه یعنی آموختههایمان کاربردی و نتیجهبخش نیست.
باید مبانی و شاخصهای آموختن کاربردی را درست تعریف کنیم و تفهیم شویم. باید بدانیم چرا یاد میگیریم و چگونه از آموختههایمان استفاده کنیم. باید بدانیم وسعت و معنای آموختن و یادگیری فراتر از مدرکگرایی و انباشت معلومات است. باید هدف و کاربرد درست کسب دانش را فهمید. باید درست آموختن و درست آموزش دادن را یاد گرفت. آموختههای ما باید سبب رشد و موفقیت، سبب تحول و شکوفایی و سبب ارتقای علم و فرهنگ شود. باید بتوانیم در آموزش در دنیای علم نقشی مؤثر داشته باشیم. این رسالت کسب علم بوده و است.
عضو انجمن سواد رسانهای ایران