جوان آنلاین: مردی که چهار سال قبل همسرش را در یکی از هتل‌های تهران به قتل رسانده بود با تلاش تیم صلح و سازش دادسرای جنایی موفق به جلب رضایت اولیای دم شد.
بعدازظهر سه‌شنبه ۲۴ اردیبهشت‌ماه ۹۸ به مأموران پلیس تهران خبر رسید زنی جوان در هتلی در یکی از خیابان‌های شرقی به قتل رسیده است.
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران کلانتری ۱۴۷ گلبرگ راهی محل و در اتاق شماره ۲۵۱ هتل با جسد خونین زن ۲۷ ساله‌ای به نام رؤیا روبه‌رو شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
خدمتکار هتل
بررسی‌ها نشان داد مقتول سه روز قبل همراه شوهرش اتاق ۲۵۱ را در این هتل برای چند روز اقامت کرایه کرده‌اند تا اینکه ساعتی قبل خدمتکار هتل وقتی متوجه می‌شود مسافران دو روز است که برای نظافت در اتاقشان را باز نکرده‌اند با کلید یدک وارد می‌شود و جسد خونین زن جوان را داخل اتاق پیدا می‌کند و به پلیس خبر می‌دهد. خدمتکار هتل در این باره گفته است: «حدود ۲۴ ساعتی بود مقتول و شوهرش در اتاق را برای نظافت باز نکرده بودند. من هم چند باری در زدم، اما کسی در را باز نکرد. لحظاتی قبل به موضوع مشکوک شدم و با کلید یدک در را باز کردم و با ورود به اتاق جسد خونین زن جوان را دیدم.»
مأموران پلیس در بررسی دوربین‌های مداربسته متوجه شدند مقتول همراه شوهر ۳۵ ساله‌اش به نام بهراد چند روز قبل وارد هتل می‌شوند، اما شوهر رؤیا برای آخرین بار روز دوشنبه ۲۳ اردیبهشت‌ماه یک روز قبل از حادثه سراسیمه از هتل خارج می‌شود.
اعتراف
بدین ترتیب فرضیه قتل زن جوان از سوی شوهرش برای تیم جنایی قوت گرفت و مأموران او را به عنوان مظنون تحت تعقیب قرار دادند. در‌حالی‌که تحقیقات ادامه داشت، متهم چند روز بعد از حادثه به اداره پلیس رفت و خودش را معرفی و با اظهار پشیمانی به قتل همسرش اعتراف کرد.
بهراد گفت: «همسرم را دوست داشتم و هر دو اهل روستایی در شهرستان قائنات خراسان جنوبی هستیم. ما سه سال قبل با هم ازدواج کردیم. دختر ۲ ساله‌ای داریم و مدتی قبل هم برای کار به تهران مهاجرت کردیم. خیلی زود در تهران اختلافات ما شروع شد و زندگی شیرین‌مان رو به تلخی رفت. به خاطر کاری که داشتم، خانه‌ای در پردیس اجاره کردم، اما همسرم همراه دخترم در تهران ماند. مدتی بعد به من گفت غیابی از من طلاق گرفته است، اما من باور نمی‌کردم تا اینکه چند روز قبل از حادثه به تهران آمدم و اتاقی در هتل اجاره و او را به هتل دعوت کردم تا راضی‌اش کنم به زندگی مشترکمان بازگردد. ما دو روزی در هتل بودیم. من در این مدت درباره آینده دخترمان با او زیاد صحبت کردم، اما رؤیا راضی نشد با من زندگی کند. روز حادثه خیلی عصبانی شدم و با چاقو ضرباتی به بدنش زدم و فرار کردم. پس از قتل به روستایمان رفتم، اما عذاب‌وجدان به سراغم آمد، برای همین دوباره به تهران برگشتم و خودم را معرفی کردم.»
بخشش
متهم پس از اعتراف و صدور کیفرخواست در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. رأی دادگاه پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد.
همزمان با سیر تشریفات اجرای حکم قصاص، تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی به سرپرستی قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی جلساتی را برای جلب رضایت اولیای دم برگزار کردند. در‌حالی‌که متهم در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، تلاش تیم صلح و سازش نتیجه داد و در نهایت چند روز قبل اولیای دم به دادسرا رفتند و قاتل را بخشیدند. بدین ترتیب قاتل به زندگی دوباره بازگشت و به زودی از جنبه عمومی جرم در دادگاه محاکمه می‌شود.
