رسانهها در دنیای امروز نقش مهمی در جهتدهی و مدیریت افکار عمومی دارند. این مسئله تا جایی پیش رفته که میتوان به صراحت گفت این رسانهها هستند که تعیین میکنند شما به چه چیزی فکر کنید و این فکر کردن حتی چگونه باشد! با چنین پیشفرضی بهتر میتوان درک کرد چرا رسانههای جریان اصلی در دنیای غرب میکوشند تصویر وارونه از اسلام، ایران و وضعیت زنان در جامعه اسلامی ما ارائه کنند. در واقع دنیای غرب برای نیل به هدف سلطه بر جوامع به دنبال اضمحلال اخلاقیات و در پی آن از بین بردن نهاد خانواده است تا از این رهگذر بتواند به مطامع خود دست یابد و بر جوامع مسلط شود و ثروتها، منابع طبیعی و نیروی انسانی آنها را تحت استثمار خود دربیاورد. در چنین شرایطی است که اسلام به عنوان دینی با محوریت اصول اخلاقی و ارزشمند شناختن انسانها اعم از زن و مرد و دعوت به تفکر و تدبر در امور گوناگون میتواند مانعی جدی بر سر دستیابی دنیای غرب به اهداف سلطهجویانه خود باشد. بر این اساس است که اسلامهراسی و ایرانهراسی به یکی از اصلیترین پروژههای دنیای غرب تبدیل شده است و شاهد مبارزه علنی دنیای غرب با اسلام، مسلمانان و ارائه تصاویر غیرواقعی از اسلام در خصوص مسائل زنان و خانواده هستیم. همچنانکه محور دشمنی دنیای غرب با ایران به عنوان کشوری اسلامی و دنبالهرو ایجاد تمدن نوین اسلامی در سراسر جهان است. اسلامستیزی و اسلامهراسی در دنیای غرب و به خصوص کشور فرانسه موضوع گفتوگوی ما با خانم زهرا کریستین گیوم، خبرنگار و مستندساز فرانسوی و یکی از میهمانان جشنواره رسانهای خورشید است.
خانم گیوم فرانسه یکی از کشورهای اروپایی است که مسلمانان زیادی دارد، با وجود این، اما به طور مداوم فشار بر مسلمانان را بیشتر و بیشتر میکند و ابتدا حضور بانوان با روبنده و نقاب را ممنوع و حالا هم مانع حضور دانشآموزان مسلمان با عبا در مدرسه شده و حتی حضور بانوان ورزشکار محجبه را در المپیک ۲۰۲۴ ممنوع کرده است. این در حالی است کشور فرانسه مدعی آزادی و حقوق بشر و حقوق زنان است، آیا چنین رفتاری نشانهای از نقض همین شعارها و ادعاها نیست؟ از نگاه شما چه هدفی پشت این رفتارها و شعارها وجود دارد؟
فکر میکنم این فقط و فقط یک حرکت سیاسی است چراکه مردم فرانسه کاری با حجاب و پوشش خانمها ندارند، هر چند وقتی مطبوعات فرانسه از صبح تا شب همین سیاستها را تکرار میکنند، مردم هم مانند آنها فکر میکنند، وگرنه قبلاً این طور نبود. در آینده نزدیک انتخابات را داریم و جناح راست میخواهد رأی بیشتری به دست بیاورد و مکرون میخواهد با تزریق افکار نژادپرستانه در مردم برای خودش رأی جمع کند، بنابراین به نظر من این حرکتی سیاسی برای انتخابات آینده است.
ما در مقاطع و در حوزههای مختلف شاهد درخشش بانوان ایرانی بوده و هستیم. یکی از آخرین نمونههای آن هم درخشش ویژه دختران ورزشکار ایرانی در بازیهای آسیایی گوانگژو بود. از نگاه شما به عنوان یک بانوی اروپایی آیا مردم کشورهای دیگر و به خصوص کشورهای غربی این پیشرفت و آزادی زنان در ایران را دیدهاند و آیا واقعیت زندگی زن ایرانی از سوی این رسانهها به مردم نمایش داده میشود؟
بله، به نظر من هم درخشش زنان ایرانی در بازیهای آسیایی خیلی جالب بود. من میدانستم بانوان ایرانی شرایط خوبی دارند، چون خودم مدتی در ایران زندگی میکردم و از نزدیک وضعیت زنان ایرانی را دیده بودم. تنها محدودیتی که زنان ایرانی دارند، استفاده از حجاب است، وگرنه برای سایر امور در ایران آزادی وجود دارد.
درست مثل کشور شما که زنان و دختران مسلمان برای حضور در مدارس، دانشگاهها و سایر اماکن اداری و عمومی حق پوشیدن حجاب را ندارند!
بله، ما در فرانسه قانونی داریم که نمیتوانیم حجاب بپوشیم و شما قانونی دارید که باید حجاب داشته باشید. اما من میدانستم که زنان ایرانی میتوانند ورزش کنند، تحصیلات عالیه داشته باشند و در همه حوزهها فعالیت داشته باشند. از نظر علمی در رشتههای مختلف درس بخوانند، مهندس شوند و مسئولیتهای مختلفی را در ساختارهای اجتماعی و اداری به عهده بگیرند.
آیا هدف دنیای غرب از این بازنمایی رسانهای منفی علیه زنان در کشور مسلمانی همچون ایران سیاسی است؟
این مسئله اهداف مختلفی دارد. بخشی از این ماجرا به اهداف سیاسی بازمیگردد، اما آنها میخواهند به نام آزادی زنان را به برهنگی بکشانند و اخلاقیات را در جامعه کمرنگ کنند و در نهایت خانواده از بین برود. به نظر من هدف اصلی این ماجرا از بین رفتن خانواده است چراکه با از بین رفتن خانواده در جامعه با مشکلات متعددی مواجه میشویم و چنین جامعهای را بهتر میتوان کنترل کرد و بر آن مسلط شد. وقتی شما فقیر باشید یا پول از دولت بگیرید و به نوعی فردی وابسته باشید، دائم تحت نظرید و نمیتوانید هر کاری انجام دهید.
در بحثهای اخلاقی چطور؟
آنها یک هدف بزرگ دارند و آن هم کنترل انسانهاست، به طور مثال یکی از دلایل مقاومت مردم در برابر واکسن کووید در کشورهای اروپایی این بود که مردم معتقد بودند آنها میخواهند از طریق واکسن کووید تراشههایی را به بدن ما وارد کنند و در نهایت با استفاده از تکنولوژی G۵ انسانها را تحت کنترل خودشان قرار دهند و به نوعی افراد را هیپنوتیزم کنند، البته این نظر من است.
شما به عنوان یک مسلمان فرانسوی در کشوری زندگی میکنید که برنامههای متعددی در خصوص اسلامهراسی و اسلامستیزی دارد و هرازچنـــدگاه حواشی تازهای را در این خصوص ایجاد میکند. نقش رسانهها را در مقابله با این اسلامهراسی و اسلامستیزی چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من رسانه خیلی مهم است، چون یک نوع مبارزه و مقاومت به شمار میرود و ما میتوانیم کارهای بزرگی انجام و اطلاعات زیادی را در ارتباط با امام حسین (ع)، اربعین، امام علی (ع) و اهل بیت (ع)، به فرانسویها، غربیها و مردم اروپا بدهیم. آنها اطلاعاتی در این باره ندارند یا اگر هم دارند، نمیخواهند در این موضوع صحبت کنند، بنابراین ما باید بیشتر کار کنیم و با استفاده از نقاشی و موسیقی آنها را با این مسائل آشنا کنیم. ما باید هنرهایی را پیدا کنیم که مورد پسند جوانان باشند.
از نگاه شما به عنوان یک بانوی اروپایی که سالها در ایران زندگی کرده و با فرهنگ ایران آشنایی دارد، جایگاه زن در جامعه ایرانی چیست؟
در حوزه مدیریت خانواده زن ایرانی میتواند به عنوان الگو به دنیا معرفی شود. زنان غربی به اندازه زن ایرانی بر خانواده اشراف فرهنگی، تربیتی و اثرگذاری ندارند. زن ایرانی بر اساس آنچه من مشاهده کردم، فقط مادر خانواده نیست، او بر اعضای دیگر خانواده تسلط عاطفی دارد و با تدبیر زنانه ارکان زندگی را میچرخاند، البته برای رشد و پویایی همه زنان دنیا باید تعاملات فرهنگی به شدت افزایش پیدا کند، چون زن ایرانی هم میتواند از دیگر فرهنگها، الگوبرداری کند.
به لحاظ حضور و نقشآفرینیهای اجتماعی وضعیت زنان را در ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
حضور اجتماعی زنان نسبت به سه دهه قبل که من به ایران سفر کردم، شکوفاتر، گستردهتر و مؤثرتر شده که این به معنای توسعه ملموس در جمهوری اسلامی است.
از نگاه شما به عنوان یک مستندساز و فعال رسانهای، در خصوص سیاهنماییهایی که از سوی جریان رسانهای غرب درباره ایران و وضعیت زنان در کشور ما صورت میگیرد چه کار باید کرد؟
باید از طریق گفتگوهای مستقیم و فعالیتهای رسانهای و فرهنگی، ذهنیت منفی را ترمیم و حقیقت ایران را بازگو کرد. فرهنگهای مختلف دنیا روی هم تأثیرگذار هستند، به همین دلیل باید نهادهایی برای ترسیم خط درستی برای دسترسیهای فرهنگی در بین ملل وجود داشته باشد. آشنایی با تجارب سرزمینهای مختلف به تکامل فکر و اندیشه کمک میکند.