۱- برخی افراد نه از سر دلسوزی و نگرانی برای عمل به دین بلکه به دلایلی مانند ژست روشنفکری، هر روز به بهانهای به مناسک دینی میتازند و با تحلیلیهایی به قول خودشان جامعهشناسانه آن را فاقد اعتبار مینامند. ژست روشنفکرانه کوچکترین علت مقابله آنهاست. در میان برخی از آنها میتوان به وضوح اصل نگرانی در باب گسترش و بسط دین و دینداری را شاهد بود. چرا نگران نباشند؟ آنان که شبانهروز از دشمنی با نظام و انقلاب دست بر نمیدارند، اما در اغلب موارد نتایج عکس میگیرند؛ نگران که هیچ باید عصبانی نیز باشند، اما این یادداشت فارغ از جدل با این جماعت به دنبال تبیینی در راستای یکی از کارکردهای مناسک دینی است.
۲- مناسک دینی و شعائر الهی مفاهیمی دینی هستند که دارای ویژگیهایی از جمله نمادین بودن، جلوهخواه بودن، پویایی و جمعی بودنند. به عبارتی مناسک دینی هم نماد و ظهور حقایق متعالی در جامعه است و هم حیاتش به بروز و ظهور در صحنه علنی جامعه بستگی دارد؛ یعنی، در کنج خلوت قابلاجرا نیست. از طرفی پویاست یعنی محدود به عناوین نیست و گاهی در گذر زمان تولید میشود، مانند برگزاری مراسم سالگرد امام خمینی که توسط آیتالله خامنهای جزو شعائر اسلام نام گرفت. از سوی دیگر امری جمعی است که هدفش در جمع تأمین میشود، مانند نماز جمعه.
۳- با ویژگیهایی که در بالا اشاره شد به این نکته رهنمون میشویم که مناسک دینی دارای خصوصیاتی است که میتواند ابزاری برای ایجاد انسجام و حرکتها و جریانهای اجتماعی باشد. این پدیده در واقع از ملزومات رهبری اجتماع است و ظرفیتهای متنوعی دارد. نقشآفرینی در فرهنگسازی، هویتسازی، تولید سبک زندگی و قالبی ممتاز برای وحدت آفرینی و انسجامبخشی در جامعه، از جمله کارکردهای مناسک دینیست.
۴- جامعه اسلامی جامعهای است که بیش از تکیه به اعمال و احکام فردی نیازمند اطاعت از خدا به صورت جمعی است. آیتالله خامنهای در این باره میفرمایند: «اطاعت از خدای متعال، چند مرتبه دارد... یک اطاعت،.. در مواردی خدای متعال میفرماید که این عمل را انجام دهید – ولو این مسئله، مسئله شخصی است – مثلاً نماز بخوانید، یا فرض کنید که صوم و زکات و بقیه امور. این یکجور اطاعت است که انسان امر الهی را اطاعت میکند، نهی الهی را اطاعت میکند. از این مهمتر، اطاعت خطی است. یعنی روش و راه و نقشهای که خدای متعال برای زندگی معین میکند؛ این را یک مجموعهای از مردم اطاعت کنند تا این نقشه تحقق پیدا کند. این نقشه با اَعمال فردی حاصل نمیشود؛ این یک حالت دیگری است، یک مسئله دیگری است، مسئله بالاتری است؛ یک کار جمعی نیاز دارد تا اینکه نقشه الهی، هندسه الهی در وضع جامعه اسلامی تحقق پیدا کند.»
۵- با توجه به ویژگی وحدتآفرینی و انسجامبخشی مناسک که در بالا اشاره شد و با توجه به غایت اصلی دین و دینداری در نگاه رهبر معظم انقلاب میتوان چنین نتیجه گرفت که مناسک دینی میتواند رفتار آحاد جامعه را در قالبهای مورد نظر که برخاسته از ارزشهاست، شکل دهد ارزشی که از نقشآفرینی جمعی مردم در جامعه سخن میراند. ارزشی که خود ارزشآفرین است و تمام صفات عالیه انسانی مانند ایثار، گذشت، خیرخواهی، عدالتطلبی، مسئولیتپذیری و صداقت را ظاهر میکند، بنابراین در حداقلترین نگاه تأمین همین یک کارکرد میتواند توفق بزرگی در جامعه اسلامی ایجاد کند و تمرینی باشد تا حقایق متعالی در دورن جامعه نهادینه شود.
۶- دین اسلام بیش از آنکه امری فردی باشد، اهدافی جمعی دارد؛ بنابراین ملزومات آن اهداف نیز جمعی است و هر چه که این بازوی دین را تقویت کند، موجب موفقیت دین خواهد شد. مهمترین و زیباترین تصویر دینداری در تمدن اسلامی، خود را نشان میدهد. این تمدن جز با مجموعه انسانها در جامعه اسلامی که از آن به مردمسالاری دینی یاد میکنند، تحقق نمییابد. مردمسالاری دینی یعنی مردم خود برپایه مبانی دین، انقلابکننده، نظامساز، دولتساز، جامعهساز و در نهایت تمدنساز باشند. مردمسالاری در قالب مشارکت مردمی شکل میگیرد، یعنی چیزی شبیه آنچه در مناسکی همچون اربعین و راهپیمایی غدیر شاهد آن هستیم.
۷- حال چگونه میتوان وزنه مناسک دینی را در دینداری مردم سبک شمرد؛ وقتی درمییابیم که در انجام آن حکمتی به بلندای تمدنسازی نهفته است؟
هر چند نگارنده معتقد است مناسک تمدنساز ظرفی است که محتوایی تمدنساز میطلبد و هرگز نباید به ظاهر تمسک کرد، اما نباید به دنبال حذف یا تضعیف آن بود، بلکه باید با تولید محتوای غنی در مسیر تقویت این بازوی دین حرکت کرد و البته به بالا بودن آمار چنین مناسکی افتخار کرد.