رپورتاژ آگهی/ کتاب «چرا هیتلر یهودیان را میکشت» به قلم «بابک مصطفوی» در سال 1400 و در انتشارات امیدسخن به چاپ رسید و در مدت کوتاهی توانست فروش چشمگیری داشته و مورد استقبال عموم قرار گیرد.
این کتاب کوچک و کم حجم، بهصورت سؤال و جواب تألیف شده و پاسخی کوتاه و مفید به تمامی پرسشهایی میدهد که ذهن بسیاری از خوانندگان را به خود مشغول داشته است.
نویسنده در این کتاب سعی کرده بهصورت بیطرفانه و برخلاف رویه مرسوم که یا هیتلر و یا یهودیان مورد هجمه قرار میگیرند به وقایع نگاه کرده و آن را مورد تحلیل تاریخی قرار دهد، به همین سبب میتواند برای تمامی تاریخ دوستان جذاب و قابل استفاده باشد.
در این کتاب شما با تاریخچه یهودستیزی و دلایل بروز آن در اروپا آشنا شده و به دنبال آن متوجه خواهید شد که چرا این دشمنی در آلمان نازی به اوج خود میرسد.
توصیه میشود که این کتاب جذاب را از دست ندهید.
جهت خرید آنلاین کتاب «چرا هیتلر یهودیان را میکشت» شما میتوانید به سایت ناشربوک مراجعه کرده و آن را با بهترین کیفیت و در سریعترین زمان خریداری نمایید.
درباره کتاب چرا هیتلر یهودیان را میکشت:
شایعات بیشماری درباره دلایل دشمنی هیتلر با یهودیان در فضای مجازی دست به دست میشود و تقریباً هیچ یک پاسخی منطقی و درست و مستند به این پرسش نمیدهد که «چرا هیتلر یهودیان را میکشت؟»
از جمله این شایعات میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
پزشکی که حاضر نشد بر بالین مادر هیتلر حاضر شود و او کینه یهودیان را به دل گرفت....
و یا یک یهودی در کودکی او را بهشدت مورد ضربوجرح قرار داده بود و همین عامل سبب گشت او بعد از به قدرت رسیدن تصمیم به انتقام بگیرد..
و یا پدربزرگ هیتلر یک یهودی بود و پدرش حاصل تجاوز آن فرد یهودی به مادربزرگش بود که بهعنوان خدمه در عمارت او کار میکرد!
و یا هنگامیکه هیتلر کوچک بود، برای دریافت دارو به بیمارستانی که کارکنانش یهودی بودند مراجعه کرد، اما با خنده و مسخره آنان مواجه شد و نتوانست دارو تهیه کند و در اثر این اتفاق مادرش را از دست داد....
و دهها داستان و شایعة کودکانه و عوامپسند که هیچیک صحت تاریخی ندارد. دشمنی هیتلر با یهودیان دارای ریشههای عمیق اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی است که بدون دانستن آنها نمیتوان توضیح روشن و دقیقی به این پرسش داد که: «چرا هیتلر با یهودیان دشمن بود».
درباره نویسنده:
بابک مصطفوی متولد 1356 و پژوهشگر تاریخ، منتقد و نویسنده است. او آثار بسیاری درباره تاریخ معاصر ایران و جهان به رشته تحریر درآورده که مورد توجه علاقهمندان به تاریخ قرار گرفته است. از آن جمله میتوان به کتابهای «سلطنت پهلوی از طلوع تا غروب»، «اسرائیل فرزندی ناخوانده»، «شکلگیری جنگ سرد و تأثیر آن بر ایران و منطقه خاورمیانه» و «در سوریه خبری نیست» اشاره داشت.
او معمولاً در کتابهای خود بسیاری از مناسبات جهانی و تاریخی را به چالش کشیده و مورد نقد قرار میدهد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
دیدگاه هیتلر بهعنوان یک مسیحی ساکن اروپا نسبت به این اتفاقات و یهودیان چه بود؟
هیتلر نیز همانند سایر اروپاییان مسیحی، از ثروت و قدرتی که یهودیان بهطور ناگهانی و در اثر آزادی اعطا شده به آنان کسب کرده بودند خشمگین بود و آنان را متهم به دورویی و خیانت میکرد، او در کتاب «نبرد من» مینویسد:
«در آن زمان بود که یک تغییر و تحول کلی در این کشورها آغاز گردید و یهودیان به همان ترتیب در طول تاریخ در کشورهای مختلف جایگزین شدند.
اول: به محض اینکه ابتدائیترین سازمانها به وجود آمد قوم یهود به طور ناگهانی خود را در میان این سازمان مشاهده کرد، او بنام بازرگان وارد این سرزمین شد، در ابتدا اصرار نداشت که ملیت و نژاد خود را مخفی کند، همه او را بنام یهود میشناختند و از آن گذشته این که آثار و علائمی که از ظاهر حالشان دیده میشد چندان با آنچه که در بین سایر ملل که به آنجا پناهنده شده بودند، تفاوت و اختلافی نداشت و به سبب اینکه در آن زمان زبان آن ملت را نمیدانستند لازم بود برای فروش کالای خود زبان آن ملت و اخلاق و آداب آنان را یاد بگیرند و چون یهودیان در مقابل این ملت خود را نرم و مطیع نشان میدادند بین آنان برخوردی واقع نشد اما یهودیان مردمانی با تجربه بودند و با مهارت تمام توانستند برتری خود را برحسب ظاهر به این ملت نشان بدهند.
دوم: رفته رفته در زندگی اقتصادی تغییرات بزرگ داده شد و آنها واسطه همه کارها قرار گرفتند. مهارتی که در امور بازرگانی داشتند در اثر تمرین و جریان هزاران سال وسعت یافت و کار به جائی رسید که با مهارت خود در بسیاری از جاها بر نژاد آریا برتری یافتند، به طوری که وضع بازرگانی به جائی رسید که نزدیک بود در انحصار یهودیان قرار گیرد.
سوم: رفتهرفته یهودیان خانهنشین شدند به این معنی که قسمت مهمی از شهر را اشغال کرده و مانند یک دولت در آن کشور جا گرفتند و به کارهای بازرگانی و اموال پول رسیدگی میکردند و بعدها با نهایت بیرحمی این مسئله را وسعت دادند.
چهارم: امور مربوط به پول و بازرگانی در انحصار این قوم قرار گرفت، بهرههای رباخواری که به دست آنها میرسید کار را به جائی رساند که مقاومت عمومی را برانگیخت، زیاده روی و گستاخی آنان نفرت عمومی را تحریک کرد و تمول یهودیان باعث خسارت دیگران شد و این کار هنگامی از حدود خود خارج شد که زمین را وارد وسائل و دستآویزهای بازرگانی خود ساختند و آنان به صورت زمینخوارانی گستاخ درآمدند.
چون خودشان هیچ وقت در زمینها زراعت نمیکردند و آن را مانند یک دارائی و تمول وابسته میشناختند که زارع میتوانست در آن کار کند. این اعمال چون ادامه یافت بین مالک و مستاجر زمین نفرت و رقابت شدیدی به وجود آورد.
ستمکاری آنان به حد اعلای خود رسید و خون زیردستان را به طوری مکیده بودند که طاقت از دست رفت و همه بر علیه آنها قیام کردند.
از آن تاریخ بود که همه متوجه این بیگانگان شدند و اخلاق خصوصیاتی در آنها دیدند که برای همه اهانتآور و غیر قابل تحمل بود و کار به جائی رسید که بالاخره گودالی از فاصله عمیق بین مردم و مهمانان بیگانه به وجود آمد.
در دورانهای بدبختی و قحطی خشم و عصیان کسانی که استثمار شده بودند یک مرتبه طغیان کرد، تودههای غارت شده و ورشکست شده با یکدیگر متحد شدند تا در برابر این بلای آسمانی مقاومت نمایند، آنها در جریان قرنهای متوالی این قوم را چنانکه باید شناختند و در آن وقت بود که دانستند وجود این مهمانان بیگانه در کشورشان تا چه اندازه خطرناک بوده است. ...............................
واکنش سایر کشورهای اروپایی نسبت به این کشتار و فرار یهودیان چه بود؟
شاید تصور کنید که سایر کشورهای اروپایی به عنوان مدافعان یهودیان به آنها کمک کرده و آنان را پناه دادهاند. اما در پاسخ باید گفت خیر! آنها مرزهای خود را بر روی یهودیانی که از کشتار حزب نازی میگریختند بستند و آنها را به کشور خود راه ندادند. الکساندر براکل مینویسد: «اما بهرغم این فشار سنگین، افزایش چشمگیری در شمار یهودیان مهاجر پدید نیامد. دلیل این نیز در درجة نخست در این نهفته بود که تنها کشورهای اندکی حاضر به پذیرش پناهجویان از رایش آلمان بودند. در واکنش به سیاست بیمحابای تبعید یهودیان در اتریش، یهودیان در اتریش، فرانکلین دی. روزولت دعوت کرد در ژوئیه 1938 کنفرانسی بینالمللی در اویان فرانسه برگزار شود. او قصد داشت به همراه نمایندگانی از 33 ملت به بحث پیرامون سرنوشت یهودیان در آلمان و اتریش بپردازد. نتیجة کنفرانس دلسرد کننده بود: هیچ کشوری برای پذیریش عمومی پناهجویان اعلام آمادگی نکرد. در پاییز 1938 فرانسه و هلند مرزهایشان را به روی تبعیدیان جدید بستند...................................
جهت خرید انلاین کتاب «چرا هیتلر یودیان را می کشت» تألیف بابک مصطفوی به سایت ناشربوک مراجعه کنید.
این محتوا صرفا جنبه تبلیغاتی دارد و توسط سفارش دهنده آن تهیه و تنظیم شده است.