از ویژگیهای بارز شخصیت حضرت زینب (س) که آن حضرت را به الگو و اسوهای ممتاز در تاریخ بشریت نه تنها برای زنان، بلکه برای تمامی انسانهای آزاده معرفی میکند، «بصیرت» آن بانوی بزرگوار است؛ بانویی که در سختترین شرایط زمانه ابرهای فتنه بر حقیقت سایه افکنده و قصد آن داشت با واژگون نمایی آن، میلهای نفسانی خود را در ظرف آن ریخته و باطل را پوستهای زرین بپوشاند، با بصیرت الهی خویش چنان فریادگر و منادی حقیقت الهی شد که صدای رسایش تا به امروز در گوش تاریخ باقیمانده و همچون چراغی بر آسمان تاریک فتنهها در هر زمانهای روشنی افکنده است.
بصیرت در تبیین فتنه و تقابل با جنگ شناختی دشمن
حادثه عاشورا را به حق میتوان یکی از بارزترین عرصههای جنگ شناختی و روایی دانست، به این دلیل که قبل از وقوع دشمن با تمام قوا و توان خویش و با استفاده از تمام امکانات رسانهای آن زمان سعی داشت، چهره حق و حقیقت امام حسین (ع) و قیام آن حضرت را به گونهای دیگر جلوه دهد و بعد از واقعه عاشورا نیز نه تنها رأی و نظر افکار عمومی را به نفع خویش اقناع کند، بلکه خود را حق جلوه دهد. به همین دلیل است که اهمیت بصیرت حضرت زینب از همان روز واقعه عاشورا و در حفظ و حراست از اهل بیت امامحسین (ع) به بهترین و آبرومندترین شکل ممکن و پس از آن حضور قدرتمندانه و ارائه خطبه دشمنشکنانه در کوفه و شام، بیشتر از خود واقعه عاشورا اهمیت مییابد و آن حضرت را در عرصه مقابله با این جنگ نابرابر، پیروز واقعی میدان
میسازد.
ویژگیهای برجسته جنگاور جنگشناختی در شخصیت حضرت زینب (س)
ویژگیهای این جنگاور قدرتمند و بصیر جنگشناختی در جهاد تبیین را شهید مطهری اینگونه بیان میکند:
الف: برخورداری از قدرت و توان جسمی و روحی:
از نظر قوت، قدرت قلب، حماسه داشتن روح و نترسیدن از کشته شدن، حضرت زینب (س) یک نمونه بسیار عالی اسلامی است؛» (همان، ج۲۲، ص۷۸۹) «زینب (س) همان جملههای حسین (ع) را به الفاظ دیگر با یک دنیا اطمینان بازگو میکند.» (همان، ج۲۳، ص۷۲۶)
ب: شناخت درست و بهنگام برنامه فتنهگرانه دشمنان و مقابله درست
دشمن در واقعه عاشورا سعی داشت از ابزار رسانه در موعد خاص که احساس کرد اهل بیت امام حسین (ع) در ضعیفترین موقعیت هستند، استفاده کند، اما در همان زمان اهل بیت (ع) این موضوع را درک کرد و با استفاده از همان ابزار بهترین اقدام را انجام دادند: «اهل بیت پیغمبر (ص)، یکی از آثار وجودیشان این بود که نگذاشتند فلسفه اقناعی دشمن پابگیرد» (همان، ج۱۷، ص۶۵۲) و، چون «زمینه روشنکردن اذهان طبعاً بعد از ختم جریان بهتر فراهم است، لهذا نقش عمده تبلیغات بر عهده اهل بیت (ع) و اسیران کربلاست» (همان، ج ۱۷، ص۶۴۶) و به همین جهت است که «مقام شامخ زینب (س) در تبلیغ او بروز کرد» (همان، ج ۱۷ ص۴۲۱) به ویژه اینکه «زینب (س) از تریبون دشمن استفاده کرد. استفاده از تریبون دشمن در حقیقت، جنگ را تا خانه دشمن کشیدن است.» (همان، ج ۱۷، ص۶۵۲)
ج: شجاعت و موقعیتشناسی در عرصه میدان
تبلور بصیرت حضرت زینب (س) در عرصه جنگشناختی را باید میدان مواجهه مستقیم با رئوس و فرماندهان فتنه دانست. آن حضرت با شجاعت و موقعیتشناسی، توانست عرصه جنگ را با همان ابزار رسانهای دشمن مدیریت کرده و به بهترین شکل حقیقت را از لابهلای دروغهای فتنه نمایان کند و پیروز میدان شود.
شهید مطهری اولین عرصه میدان اقدام شجاعانه و بصیرانه آن حضرت در تقابل با این زیاد را اینگونه توصیف میکند: «زینب (س) ... وارد مجلس ابنزیاد شد، ولى سلام نکرد، اعتنا نکرد. ابنزیاد از اینکه او احساس مقاومت کرد، ناراحت شد. سلام نکردن زینب (س) معنایش این است که هنوز اراده ما زنده است، هنوز ما به شما اعتنا نداریم، هنوز هم روح حسینبنعلى (ع) در کالبد زینب (س) مىگوید: «هَیهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ»، هنوز مىگوید: «لَا أُعْطِیکُمْ بِیدِی إِعْطَاءَ الذَّلِیلِ وَ لَا أَفِرُّ فِرَارَ الْعَبِید.» (الارشاد، ص ۲۳۵) در پاسخ زخم زبان ابن زیاد که گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَحَکُمْ وَ أَکْذَبَ أُحْدُوثَتَکُم» خدا را شکر مىکنم که شما را رسوا و دروغتان را آشکار کرد؛ زینب (س) در کمال جرئت و شهامت گفت: «الْحَمْدُللَّهِ الَّذى اکْرَمَنا بِالشَّهادَةِ» خدا را شکر مىکنم که افتخار شهادت را نصیب ما کرد. خدا را شکر مىکنم که این تاج افتخار را بر سر برادر من گذاشت. خدا را شکر مىکنم که ما را از خاندان نبوت و طهارت قرار داد. در آخر گفت: «إِنَّمَا یفْتَضِحُ الْفَاسِقُ وَ یکْذِبُ الْفَاجِرُ وَ هُوَ غَیرُنَا» (اللهوف، ص۱۶۰) رسوایى مال فاسقهاست (ما در عمرمان دروغ نگفتیم و حادثه دروغ هم به وجود نیاوردیم)، دروغ مال فاجرهاست. فاسق و فاجر هم ما نیستیم، غیر ماست، یعنى تو؛ رسوا تویى، دروغگو هم خودت هستى.» (مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج۱۷، ص۳۰۱)
دومین عرصه این تقابل که بس بزرگتر و مهمتر از میدان و کارزار اول است و دشمن به خوبی خود را تجهیز کرده تا بیشترین بهره را ببرد، مجلس یزید در مسجد کوفه است. شهید مطهری مدیریت میدان حضرت زینب در این کارزار جنگ شناختی و شیوه تقابلی آن بانوی بزرگوار اسلام را اینگونه توصیف میکند: «آیهاى در قرآن هست که همان آیه را وجود مقدس زینب کبرى (س) در مجلس یزید براى یزید خواند. فرمود: یزید! تو خیال نکن حالا که این ملک و این ثروت و این مال و این خدم و حشم و این همه وسایل برایت فراهم شده مشمول لطف خدا هستى، بگویى پس معلوم میشود خدا من را خیلى دوست دارد، این دلیل این است که خدا به من عنایت دارد؛ خدا خیلى من را دوست دارد که این همه اسباب و وسایل داده. بدان که منطق دیگرى در کار است که قرآن آن را بیان کرده و آن این است که گاهى افراد به دلیل اینکه دیگر از چشم خدا افتادهاند، یعنى مستحق کرامت خدا نیستند، بلکه مستحق عقوبت خدا هستند. خدا براى اینها وسایل فراهم مىکند تا در آن راه گمراهى که رفتهاند، بیشتر بروند و بیشتر مستحق عذاب خدا بشوند «وَ لا یحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَروا أنَّما نُمْلى لَهُمْ خَیرٌ لِانْفُسِهِمْ انَّما نُمْلى لَهُمْ لِیزْدادوا اثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ (آل عمران/۱۷۸).» (مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج۲۶، ص۳۶۸)
در آخر جملههایش اینطور فرمود: «یا یزیدُ! کِدْ کَیدَکَ وَ اسْعَ سَعْیکَ ناصِبْ جَهْدَکَ فَوَ اللَّهِ لا تَمْحوا ذِکْرَنا وَلا تُمیتُ وَحْینا.» (بحارالانوار، ج ۴۵، ص۱۳۳) زینب (س) به کسى که مردم با هزار ترس و لرز به او «یاامیرالمؤمنین» مىگفتند، خطاب مىکند که یا یزید! به تو مىگویم: هر حقهاى که مىخواهى بزن و هر کارى که مىتوانى انجام بده، اما یقین داشته باش که اگر مىخواهى نام ما را در دنیا محو کنى، نام ما محو شدنى نیست؛ آنکه محو و نابود مىشود تو هستى. چنان خطبهاى در آن مجلس خواند که یزید لال و ساکت باقى ماند... یزید مجبور شد در همان شام روش خودش را عوض کند و اسرا را محترمانه به مدینه بفرستد، بعد تبرى کند و بگوید: «خدا لعنت کند ابن زیاد را، من چنان دستورى نداده بودم، او از پیش خود این کار را کرد.» چه کسى این کار را کرد؟ زینب (س) چنین کارى را کرد.» (مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج۱۷، ص۶۲)
حقیقتطلبی حضرت زینب (س)، رمز پیروزی در جنگ
روایتها
معیار پیروزی واقعی در جنگ روایتها، سرکوب و غلبه هجمه رسانهای از لحاظ عده و تعداد موافقان و غلبه بر مظلومان نیست، بلکه معیار تبلور یافتن حقیقت در اذهان حقطلبان و حقیقت جویان و ماندگاری آن در طی زمانهای متمادی ولو با شهید شدن است؛ مسئلهای که به خوبی حضرت زینب (س) بر آن واقف بود و توانست با ایمان به این آیه شریفه «جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا» (الاسراء/۷۱) که باطل نابودشدنی است، حقیقت را به معنای واقعی آن برای همیشه تاریخ زنده نگه دارد. شهید مطهری درخصوص این بعد از پیروزی منادیان جبهه حق میگوید: «آن کسى که در جبهه نظامى شکست مىخورد رسوا نشده است؛ معیار رسوایى چیز دیگرى است. معیار، حقیقتجویى و حقیقتطلبى است. آنکه در راه خدا شهید مىشود رسوا نشده؛ رسوا آن کسى است که ظلم و ستم مى کند؛ رسوا آن کسى است که از حق منحرف مىشود. ملاک رسوایى و غیررسوایى این است. اینطور نیست که اگر کسى کشته شد، پس حرفش دروغ بوده است. معیار دروغ و راست بودن خود انسان است، ایده انسان است، حرف و عمل انسان است.» (همان، ج ۱۷، ص۴۲۴) «این مقدار شهامت و شجاعت و ایمان عملى!» (همان، ص۳۰۱)