سرویس بینالملل جوان آنلاین: دردسرهای امارات اسلامی طالبان در تأمین امنیت روز به روز در حال بیشتر شدن است، در حالی که پیش از این نگرانیهایی در مورد احیای فعالیتهای شاخه خراسان گروه داعش در افغانستان پس از پایان جنگ وجود داشت، این نگرانیها آهسته آهسته در حال تبدیل شدن به واقعیت است. در حمله انتحاری علیه نمازگزاران شیعه اکثراً از قوم سادات افغانستان در شهر قندوز در شمال شرق افغانستان که ۱۶ مهر انجام شد و داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفت بیش از ۱۵۰ نفر شهید و ۲۰۰ نفر دیگر زخمی شدند.
در هفته منتهی به ۱۶ مهر، شاهد دو انفجار دیگر نیز در افغانستان بودیم. ابتدا بمبگذاری در بیرون مسجد مرکزی شهر کابل به نام مسجد عیدگاه که مراسم فاتحه چهلم مادر ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان در حال برگزاری بود، با هشت کشته و ۲۰ زخمی و دوم انفجار در یک مدرسه دینی در ولایت خوست در جنوب شرق افغانستان با یک کشته و ۱۴ زخمی. مسئولیت حمله مسجد عیدگاه کابل را داعش به عهده گرفت، اما مسئولیت انفجار خوست را کسی بر عهده نگرفته است. قبل از این داعش مسئولیت چند انفجار در روزهای پایانی شهریور ۱۴۰۰ در شهر جلالآباد، مرکز ولایت ننگرهار در شرق افغانستان را بر عهده گرفته بود.
هرچند به دنبال این حملات، طالبان اعلام کرده است داعش تهدیدی جدی برای آنها نیست و عملیاتهایی را برای بازداشت و نابودی برخی حلقهها و نیروهای وابسته به داعش در افغانستان آغاز کردند، اما به نظر میرسد تهدیدهای داعش در افغانستان، مطابق هشدارها و خواست امریکا روز به روز در حال افزایش است و میتواند به یک چالش جدی برای دولت جدید طالبان تبدیل شود.
درباره حمله خونین و تروریستی قندوز و تحرکات تازه داعش در افغانستان، ذکر چند نکته قابل تأمل است:
۱ ـ در تصاویری که شاخه خراسان گروه داعش از حملهکننده انتحاری به مسجد شیعیان در قندوز منتشر کرده، از او به نام محمد الاویغوری یاد کرده است و این قضیه میتواند یک رویارویی تازه بین اویغورهای افغانستان و طالبان باشد که البته در حمله قندوز، شیعیان تاوان آن را پس دادند. در طول سالهای گذشته از یکسو به دلیل نقش اویغورها در جهاد مردم افغانستان در مقابل تجاوز ارتش سرخ شوروی یک رابطه تاریخی بین آنها و طالبان وجود داشته و به همین دلیل، طالبان در دوره حکومت گذشته خود در دهه ۷۰ هجری شمسی به گروههای اویغور اجازه فعالیت در افغانستان را داد و از سوی دیگر، در طول ۲۰ سال گذشته جنگجویان اویغوری زیر چتر امنیتی طالبان به خصوص در ولایت بدخشان در شمال شرق و در نزدیکی مرز کوهستانی و صعبالعبور افغانستان با چین حضور و فعالیت داشتند. فعالترین گروه اویغورها در افغانستان که نسلهای مهاجران اویغوری ایالت سینگ کیانگ چین هستند، جنبش ترکستان شرقی است. در سال ۱۳۹۸ ویدئویی در صفحات اجتماعی منتشر شد که شماری از جنگجویان اویغوری این جنبش را در ولایت بدخشان افغانستان همراه با جنگافزارهای پیشرفته نشان میداد که در حال تمرینات نظامی بودند. آن زمان، وزارت دفاع سابق افغانستان نیز حضور جنگجویان چینی در این کشور را تأیید کرده و گفته بود که اویغورها زیر چتر طالبان فعالیت میکنند. نکته جالب دیگر اینکه پس از ظهور داعش در خاورمیانه، گزارشهایی منتشر شد که اویغورهای چینی به این گروه پیوستهاند.
اما پس از روی کار آمدن مجدد طالبان در افغانستان در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ و حالا احیای مجدد امارت اسلامی، به نظر میرسد به دلیل نوع رابطه ویژه و تمایل بیش از پیش طالبان به همکاریهای گسترده و حتی راهبردی با چین، رابطه اویغورها با طالبان رو به تیرگی و حتی تقابل گراییده است.
درست همزمان با حمله تروریستی و خونبار قندوز، روزنامه ۸ صبح، چاپ کابل گزارشی را به نقل از رادیو اروپای آزاد، به نوشته رید استاندش منتشر کرد که بر اساس آن، طالبان جنگجویان اویغور را از منطقهای در نزدیکی مرز افغانستان با چین بیرون کردهاند. در این زمینه یک مرزبان تاجیکستان در منطقه به نقل از گزارشهای اطلاعاتی گفته که جنگجویان اویغور تا هفته گذشته در بدخشان حضور داشتند، اما از آن زمان تا کنون از منطقه بیرون رانده شدهاند. این منبع افزوده است «هنوز مشخص نیست آیا طالبان جنگجویان را به مقامات چینی تحویل میدهند یا نه!»
طالبان پس از روی کار آمدن، علاقهمندی زیادی به توسعه روابط با چین نشان داده و طرف مقابل هم البته با چراغ سبز پاکستان و همراهی این کشور، به شدت در افغانستان فعال شده است. این در حالی است که پیش از این، سهیل شاهین یکی از سخنگویان طالبان به نشریه چینی «چاینا ساوث مورنینگ» گفته بود: مسئله مسلمانان اویغور یک مسئله داخلی چین است و طالبان در این موضوع دخالت نخواهد کرد. طالبان به دنبال رابطه خوب با چین است و هرگز اجازه نخواهد داد جنگجویان اویغور از ترکستان- سین کیانگ- وارد خاک افغانستان شوند.
از همینرو، شواهد نشان میدهد طالبان و گروههای اویغور چینی از جمله جنبش ترکستان شرقی در افغانستان، از همپوشانی و فعالیت زیر چتر هم، اکنون وارد یک رویارویی جدید شدهاند که طبق معمول، مردم افغانستان قربانی اینگونه تقابلهای نظامی بوده و خواهند بود. البته این تنها اویغورهای چینی نیستند که اکنون به دردسری تازه برای طالبان تبدیل شدهاند، بلکه بر اساس گزارشهای مقامهای دولت سابق افغانستان، بیش از ۲۰ گروه تروریستی در ۲۰ سال گذشته زیر چتر امنیتی طالبان در این کشور فعال بوده، از جمله گروههای شبه نظامی وابسته به کشورهای آسیای مرکزی، اما از آنجایی که دولت جدید طالبان به تمام کشورهای همسایه، منطقه و جهان تعهد داده است خطری از افغانستان متوجه این کشورها نخواهد بود و تمام گروههای تروریستی سرکوب خواهند شد، شاهد رویارویی بیشتر این گروهها با نیروهای دولت طالبان در افغانستان به خصوص در مناطق مرزی این کشور خواهیم بود.
۲ ـ نکته دوم اینکه گروههای تروریستی در افغانستان از جمله گروههای شبهنظامی اویغورها و دیگر قومیتها، چون تاجیکها، ازبکها و... که همواره خطری برای منافع ملی چین، تاجیکستان، ازبکستان، روسیه و... به حساب رفته و میروند و میتوانند امنیت این کشورها را با استفاده از خاک و ظرفیت افغانستان مخدوش کنند، به تنهایی و بدون حمایت خارجی نمیتوانند به این صورت فعالیتهای تروریستی وسیع داشته و به سلاح و امکانات پیشرفته دست پیدا کنند؛ همانند اویغورها که در نوار ویدئویی سال ۱۳۹۸، دیده شد که به خودروهای زرهی و سلاحهای امریکایی همانند ارتش افغانستان دست یافتهاند.
همه علائم رویدادها و تحولات امنیتی افغانستان در طول هفتههای گذشته، از حمله انتحاری گروه داعش به فرودگاه کابل گرفته تا حادثه تازه قندوز، بیانگر این مسئله است که امریکا نه تنها در پشت پرده، بلکه عملاً روی پرده حمایت و احیای مجدد گروه داعش در افغانستان است و این وضعیت جدید، دقیقاً مطابق پیشبینیهای مقامهای کاخ سفید و ژنرالهای ارشد پنتاگون و ارتش امریکاست. در این زمینه، در طول سالیان گذشته و به خصوص پس از تحولات اخیر، امریکاییها با استفاده از کنترل صددرصدی که بر حریم هوایی افغانستان داشته و هنوز دارند، اقدام به جابهجایی نیروهای داعش از سوریه به افغانستان کردهاند؛ مسئلهای که به تازگی وزیر امور خارجه ترکیه نیز به آن اذعان کرده است. البته ترکیه نیز از این مسئله مبرا نیست و گزارشی ماه گذشته منتشر شد که این کشور به دنبال ادامه حضور در فرودگاه کابل و مدیریت آن و انتقال شبهنظامیان وابسته به خود در سوریه به افغانستان است. به همین دلیل به روشنی مشخص است که امریکا برنامهها و خوابهای جدیدی برای افغانستان تدارک دیده، در حالی که پیش از این نشانهها و زمینههای حضور و فعالیت میدانی داعش در این کشور به شدت کاهش یافته و حتی به صفر رسیده بود، رشد مجدد تحرکات این گروه و نمایان شدن نشانههای آن در ولایات مختلف افغانستان، قطعاً غیرعادی و غیرطبیعی است و دستهایی پشت پرده آن وجود دارد.
به هرحال فعالیت و تحرکات داعش در افغانستان به خصوص سربازگیری آنها در حال تبدیل شدن به یک چالش جدی در برابر دولت جدید طالبان است. هرچند طالبان به امریکا هشدار داده که در امور داخلی افغانستان و تجاوز به حریم هوایی این کشور دخالت نکند و در مبارزه با داعش با امریکا همکاری نمیکند، بلکه خود ظرفیت و توانایی لازم را دارد که موضع هوشمندانه و قابل قبولی است، اما از طرف دیگر، دولت طالبان خود را نیازمند برقراری ارتباط با امریکا به خصوص در جهت آزاد شدن پولها و داراییهای دولت سابق افغانستان میبیند. باید دید که طالبان طبق وعدهای که داده است میتواند ریشه داعش را در افغانستان بخشکاند یا تحرکات این گروه تروریستی بیش از پیش افزایش خواهد یافت؟!