گفتگوهای تلفنی آیتالله رئیسی با رؤسای جمهور چین و روسیه نشانهای از وجود یک برنامه و اراده جدی برای گسترش روابط ایران با این دو کشور است؛ روابطی که میتواند در شرایط فعلی برای مقابله با تحریمها و یکجانبهگریهای امریکا یک سپر جدی باشد. علاوه بر این فرصتهای جدی نیز برای همکاریهای چندجانبه وجود دارد که عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای و همچنین تفاهمنامه همکاری ۲۵ ساله ایران و چین از مصادیق اصلی آن است.
در زمان انتخابات ریاستجمهوری و با وجود اینکه تمرکز اصلی روی بحث معیشت و اقتصاد قرار داشت، موضوع سیاست خارجی به خصوص نحوه تعامل دولت با قدرتهای جهانی جزو بحثهای همیشگی در محافل کارشناسی بود.
با توجه به متوقف شدن مذاکرات احیای برجام و آغاز رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری طبیعی است که تمام بار روابط ایران با بلوک غرب روی این مسئله سوار شود. در طول یک ماه گذشته نیز بارها کشورهای غربی بر این نکته تأکید کردهاند که باید مذاکرات وین به سرعت از سر گرفته شود، البته در مقابل ایران هم انتظارات خود را از این مذاکرات دارد که شاید مهمترین آن جلوگیری از فرسایشی شدن مذاکرات و همچنین برداشته شدن تمام تحریمهاست. این احتمال جدی هم وجود دارد که امریکاییها به بهانه مقاومت ایران در مقابل عدم تحقق شروط شروع به بر هم زدن میز بازی و افزایش فشارها علیه ایران بکنند. در هر صورت مذاکرات ایران و کشورهای غربی به احتمال پس از استقرار کامل کابینه دولت بار دیگر از سر گرفته خواهد شد و بدون شک این مذاکرات معیار روشنی از نحوه تعامل کشورهای غربی با ایران خواهد بود.
چرا روابط چین و روسیه با ایران مهم است
طبیعی است که وزنه مقابل ارتباط ایران با کشورهای غربی و بلوک روابط ایران با قدرتهای مهم در شرق از جمله چین، روسیه و هند است.
در این میان روابط ایران با کشورهای روسیه و چین از اهمیتی بسزا برخوردار است. چین مهمترین شریک اقتصادی ایران به خصوص در شرایط تحریمی فعلی است و ایران برنامههای جدی برای گسترش روابط خود با بزرگترین اقتصاد دنیا دارد. علاوه بر این هم اکنون تهران و پکن یک تفاهمنامه ۲۵ ساله برای گسترش روابط طرفین به امضا رساندهاند که قرار است در ادامه منجر به همکاریهای بیشتر در حوزههای اقتصادی و سیاسی شود. در کنار این نباید فراموش کرد که گسترش روابط چین و ایران تا چه حد باعث نگرانی امریکا و تحلیلگرهای مهم غربی شده است.
در سوی دیگر روسیه نیز متحدی مهم برای ایران است که همکاری امنیتی برای مقابله با تروریسم اولویت اصلی آن بوده است، با این حال در سالهای اخیر بحثهای همکاریهای اقتصادی نیز به این حوزه افزوده شده که نشان میدهد تا چه اندازه امکان گسترش آن وجود دارد.
علاوه بر تمام اینها حضور ایران در پیمان شانگهای و عضویت رسمی ایران در این سازمان جزو رویدادهایی است که همکاریهای ایران با این دو کشور را بیش از گذشته تقویت میکند. نکته مهم درباره عضویت ایران در پیمان شانگهای باز شدن مسیر جدید همکاریهای امنیتی در قالب یک پیمان امنیت جمعی است. ایران پیش از این نیز درخواست عضویت در شورای همکاری خلیج فارس را نیز داده بود که به دلیل مخالفت کشورهای عربی مورد قبول قرار نگرفته بود. در کنار این، ایران دارای ظرفیتهای گسترده است که میتواند در یک همکاری گسترده با کشورهای عضو پیمان شانگهای مورد استفاده قرار بگیرد. ایران عملاً در مسیر کریدور شمال به جنوب و غرب به شرق قرار دارد.
تأکید رئیسی بر گسترش روابط
با شرایط فعلی میتوان گفت که بحث روابط ایران با این دو کشور حتی مهمتر از سرنوشت مذاکرات هستهای در وین است. نکته مهم این است که مهمترین پروندههای ایران در سطح منطقه نیز به نوعی با عملکرد این دو کشور گره خورده است که نمونه آن بحث افغانستان و نحوه مقابله با بحران کنونی موجود در این کشور است.
زمانی که دولت رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسید، نحوه تعامل با این دو قدرت مهم جزو سؤالات اصلی کارشناسان در ایران بود. در این میان مطرح شدن شایعه عدمحضور سفیر چین در مراسم تحلیف آیتالله رئیسی به عنوان یک نکته منفی در روابط دو کشور تبلیغ میشد. از سوی دیگر نیز برخی از احتمال نارضایتی این دو کشور از مواضع دولت جدید در مورد برجام سخن میگفتند، با این حال تحولات بعدی نشان داد اغلب این تحلیلها فاقد یک درک درست از روابط ایران با این دو کشور است.
رؤسای جمهور هر دو کشور بلافاصله بعد از پیروزی آیتالله رئیسی به وی تبریک گفتند و بلافاصله نیز بحث عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای مطرح شد. شاید جدیترین نشانهها در خصوص تحکیم روابط ایران و این دو کشور تماس تلفنی آیتالله رئیسی با رؤسای جمهور دو کشور است. در گفتوگوی آیتالله رئیسی با شی جی پینگ، رئیسجمهور چین بر همکاری جدیتر دو طرف به خصوص در پروژه «یک جاده یک کمربند» و همچنین مبارزه با کرونا تأکید شد.
رئیسی با تأکید بر لزوم همکاری مشترک در زمینه مبارزه با ویروس کرونا، خاطرنشان کرد: سیاسی کردن مسئله منشأ بیماری همهگیر کووید ۱۹، تهدید جدی سلامت و بهداشت جهانی بوده و نمونهای از تلاش برخی کشورها به منظور منزوی کردن چین است. رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به پایبندی کشورمان به معاهدات بینالمللی و انتقاد از نگاه ابزاری امریکا به این معاهدات، اضافه کرد: امریکا باید در عمل نشان دهد که به تعهدات پایبند است و لازمه آن، کنار گذاشتن عملی نقض عهدها، برداشتن همه تحریمها و اجرای فوری، بدون قید و شرط و ۱۰۰درصدی تعهداتش است. رئیسجمهور چین هم با استقبال از مشارکت طرف ایرانی در ابتکار «یک کمربند- یک راه» از آمادگی پکن برای تقویت همکاری با تهران در این زمینه خبر داد.
وی در بخش دیگری از سخنانش با تصریح بر اینکه امریکا به طور یکجانبه از برجام خارج شده و ایران را تحت فشار حداکثری قرار داده است، گفت: این موضوع منشأ اصلی بحران کنونی هستهای است و چین از مطالبات منطقی ایران حمایت میکند. در گفت و گوی آیتالله رئیسی با ولادیمیر پوتین نیز رئیسجمهور روسیه بر ضرورت گسترش همکاریهای دوجانبه به خصوص در مقابله با یکجانبهگری امریکا و مبارزه با کرونا تأکید کرد. آیتالله رئیسی در ادامه این گفتوگوی تلفنی با اشاره به تحولات افغانستان خاطرنشان کرد: برقراری امنیت، صلح و آرامش در افغانستان همواره مورد تأکید جمهوری اسلامی بوده است و معتقدیم تمام گروههای فعال افغانی باید برای استقرار هر چه سریعتر ثبات در این کشور با یکدیگر همکاری و خروج امریکا را به نقطه عطفی برای صلح و ثبات پایدار در افغانستان تبدیل کنند.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه نیز در این گفتوگوی تلفنی با تأکید بر اینکه توسعه روابط با ایران از اهمیت زیادی برای کشورش برخوردار است، اظهار داشت: سخنان رهبر عالی ایران که فرمودند سطح بالای اعتماد متقابل و ظرفیت بالای اقتصادی در دو کشور میتواند منجر به رسیدن به نتایج ملموس در عرصههای دوجانبه شود، به خوبی در یاد بنده نقش بسته است.
اقتصاد مهمترین هدف در سالهای آینده
بدون شک در سالهای پیش رو ایران میتواند با گسترش همکاریهای خود با این دو کشور قدمهای جدی در راستای مقابله با یکجانبه گرایی امریکا بردارد، البته چنین همکاریای باید مبتنی بر منافع دوطرف به خصوص در حوزه اقتصادی و مقابله با تحریمها باشد؛ عرصهای که ایران این روزها به شدت نیاز به همکاری با آن دارد. هم اکنون فرصتهای بسیار ویژهای برای مقابله با تحریمها در مقابل هر سه کشور وجود دارد که عملیاتی شدن آنها نیازمند دوراندیشی و پیگیری جدیتر به خصوص از سوی نهادهای دولتی است. مباحثی همچون ایجاد زیرساختهای مشترک پولی، ایجاد کریدورهای مشترک برای مباحث تجاری و بازرگانی و همکاریهای گستردهتر برای مقابله با تروریسم و امنیت دریایی همانند آنچه سال گذشته اتفاق افتاد از جمله اقداماتی هستند که در صورت وقوع میتواند چشمانداز جدیدی برای همکاریهای سه کشور در عرصه بینالمللی ایجاد کند. نکته مهمتر این است که در شرایط فعلی غرب به خصوص امریکا دچار نوعی شوک جدی بعد از شکست در افغانستان است و این مسئله فرصتی است که باید سه طرف از آن حداکثر استفاده را کنند.