سرویس تاریخ جوان آنلاین: به شهادت اسناد تاریخی، اعم از آنچه توسط موافقان و مخالفان روحانیت شیعه به رشته تحریر درآمده است، این قشر در پیدایش جنبش عدالتخانه ایران- که بعدها به مشروطیت تغییر نام داد- نقشی اساسی ایفا کرد. به واقع مدتها پیش از ظهور نشانههای این جنبش و از زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، علمای شیعه در ایران و عراق، شرایط نابسامان کشورمان را رصد میکردند و درصدد یافتن راه علاج آن بودند. از آن پس نیز در تحصنها و حرکتهای اعتراضیای که «عدالتخانه» را به خواست عمومی مردم مبدل ساخت، این قشر سخن نخست را میگفتند. با این همه این همصدایی و وحدت موضع، دیری نپایید و پس از استقرار نظام موسوم به مشروطیت، اختلافات آنان نیز بروز یافت! سوگمندانه باید اذعان کرد تاریخ و شرح این اختلافات، عمدتاً توسط جریان فاتح و سکولار مشروطه تشریح شده و به واقع این جریان به عنوان وکیلی خودخوانده، سخنان خود را از زبان علمای فعال در مشروطیت بیان داشته است! اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، کوشیده است تا با استناد به منابع دست اول، تصویری واقعی از این تفاوت آرا، به دست دهد. «تحلیلی بر مواضع سیاسی علمای شیعه، از عدالتخانه تا کودتای رضاخان» توسط فرزاد جهان بین به رشته تحریر درآمده و مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، آن را به زیور طبع آراسته است. ناشر در باب اهمیت موضوع این پژوهش و موضوعات و فرازهای آن، در دیباچه خود بر این کتاب چنین آورده است: «جنبش عدالتخانه و مشروطه به سبب ارتباطش با موضوعاتی نظیر رابطه با غرب، دادن امتیازات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به بیگانگان، قانون، آزادی، مبارزه با استبداد و فساد داخلی، موجب واکنش و ورود فعال علمای شیعه به صحنه شد. موضع علما در حکومت استبدادی واحد بود، اما در موضوع مشروطه و برخی مسائل جدید و بیسابقه، موضعگیری آنها تفاوت داشت. علما در این رابطه به سه دسته کلی تقسیم میشدند: مشروعهخواه مخالف مشروطه (شهید آیتالله شیخ فضلالله نوری)، موافق مشروطه، اما با داشتن انتقادات کلی یا جزئی به آن (آیتالله سیدعبدالله بهبهانی و آیتالله سیدمحمد طباطبایی) و علمای بیطرف با سیاست سکوت و تلاش در جهت ترویج و حفظ مبانی و اصول کلامی و فقهی شیعه (آیتالله سیدمحمدکاظم یزدی). اصول حاکم بر مواضع علما در یک جمعبندی کلی، با وجود موضعگیریهای متفاوت، شامل موارد زیر میگردد: «صیانت از اسلام و تشیع، صیانت از ایران درمقابله با استعمار خارجی و استبداد داخلی، رفع افسد به فاسد در شرایط اضطرار و استفاده از خیر الموجودین». مؤلف اثر تحلیلی برمواضع سیاسی علمای شیعه، از عدالتخانه تا کودتای رضاخان در آغاز کتاب، قبل از ورود به موضوع نهضت مشروطه، به پیشینه تاریخی و مبانی نظری علمای شیعه از آغاز غیبت صغری تا شروع این نهضت، در قبال موضوع حکومت پرداخته و با اشاره به اصل ثابت اعتقادی ولایت فقها در ادامه ولایت معصوم (ع) در دوران غیبت و نیز با اشاره به مقتضیات زمان، نهضت مشروطه و ورود علما به صحنه را در این راستا قلمداد میکند. علاقهمندان و طالبان شناخت دقیق مواضع علمای حاضر در دوران مشروطه و چرایی اختلاف مواضع علمای مذکور، میتوانند با مطالعه این اثر، پاسخ بسیاری از سؤالات تاریخی خود را در این خصوص بیابند».