در حالی که ترامپ و تیم افراطی همراهش با شکست در انتخابات ریاست جمهوری، آخرین روزهای حضور در کاخ سفید را پشت سر میگذارند و برخی دولتهای منطقه و در رأس آنها رژیم صهیونیستی نگران این جابهجایی قدرت در امریکا میباشند، تروریستهای امریکایی با اقداماتی، چون پرواز دادن چند فروند هواپیمای بمبافکن بر فراز خلیجفارس با اسکورت هواپیماهای جنگی دولتهای دیکتاتور وابسته، مانور سانهای بر جابهجایی ناو هواپیمابر و اعزام زیردریایی به خلیج فارس و برخی تحرکات نظامی در کشور عراق و... به ظاهر گارد تهاجمی گرفته و به تنشآفرینی و دامنزدن به التهاب در فضای سیاسی و رسانهای رو آوردهاند.
در همین حال حملات مشکوک به سفارت امریکا در بغداد نیز از سوی مقامات امریکایی به گروههای طرفدار جمهوری اسلامی نسبت داده شد و احتمال انجام اقدامات انتقامجویانه علیه نیروهای امریکایی در سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس نیز مطرح و واکنش به آن از سوی امریکا مورد تأکید قرار گرفته است.
به موازات این، صهیونیستها نیز به نیروهای نظامی و امنیتی خود آمادهباش داده و حتی سخن از بروز اتفاقاتی غیرمترقبه در آینده نیز به میان آوردهاند.
وزارتخارجه ایران در مواجهه با این تحرکات و ادعاها ضمن انعکاس موضوع به سازمان ملل و مسئول دانستن امریکاییها در بروز هرگونه تنش و درگیری احتمالی، اراده صهیونیستها برای تحریک امریکاییها به ورود به جنگ و درگیری و استفاده ابزاری از روحیه افراطی ترامپ را برای پیشبرد اهداف ماجراجویانه خود گوشزد کرده است.
با توجه به موارد فوق مسئله تشدید تحرکات نظامی در منطقه و احتمال بروز درگیری در فضای رسانهها بسیار داغ بوده و بخشی از مخاطبان انتظار ارائه تحلیل نسبت به آن دارند. به ویژه اینکه ترامپ در شرایط سختی به سربرده و دارای سابقه دست زدن به اقدامات پرخطر و جنونآمیز نیز میباشد.
در پاسخ به این انتظار میتوان گمانههای زیر را به عنوان اهداف احتمالی امریکا از این تحرکات و التهابآفرینیها مطرح نمود:
۱- به سایهانداختن و به حاشیه بردن شکست انتخاباتی و بروز شکافها و تنشهای داخلی امریکا و سرگرمسازی افکار عمومی به یک مسئله بیرونی که هم تشدید منازعات داخلی را کاهش دهد و هم خطر بیرونی را برای همراهسازی و مدیریت شرایط فاجعهبار فراهم سازد.
۲- بازداشتن جمهوری اسلامی ایران و مقاومت اسلامی از انتقام سخت در سالگرد شهید سلیمانی و شهید ابومهدیمهندس که با زمان جابهجایی قدرت در امریکا مصادف گردیده و امریکاییها به شدت از انجام آن در آخرین روزهای حضور ترامپ در قدرت در هراس به سرمیبرند.
۳- دستزدن به یک اقدام تروریستی و ماجراجویانه برای تأخیر انداختن زمان تحویل قدرت از ترامپ به بایدن به بهانه بروز تهدید و جنگ نظامی در شرایطی که نه تنها سازوکار برگزینندگان و کنگره، بلکه جمهوریخواهان نیز به پذیرش نتیجه انتخابات روآورده و ترامپ را در ادعای تقلب و اصرار بر حفظ قدرت تنها گذاشتهاند.
۴- استفاده ترامپ از آخرین فرصتهای حضور در قدرت برای حفظ و استمرار ظرفیتهای سیاسی در صهیونیستها و رژیمهای دیکتاتوری وابسته به خود در غرب آسیا برای رقابتهای انتخاباتی در چهار سال آینده و همچنین فرصت برای کمپانیهای تسلیحاتی به نفع حامیان جمهوریخواه خود که از معبر التهابآفرینی و ایرانهراسی میگذرد.
بنابراین، میتوان گفت، تحرکات و ادعاهای مقامات امریکایی که با جنگ روانی و بزرگنمایی رسانهای به آن ضریب داده میشود و اتخاذ رویکرد تهاجمی از سوی امریکاییها را القا میکند، در واقع تلاشی انفعالی و برای پوشاندن هراس و ناامیدی از شرایطی است که از عملکرد و محاسبات غلط باند افراطی کاخ سفید پدید آمده است. اقداماتی، چون ترور شهید سلیمانی قهرمان مبارزه با تروریسم دولتی صهیونیستی و تروریسم وحشی تکفیری که مولد حس نفرت در ایران و منطقه شده و حق جمهوری اسلامی و مقاومت اسلامی را برای انتقام موجب گردیده، هیچگاه با مانورهای نظامی و رسانهای به حاشیه نخواهد رفت و فراموش نخواهد شد.
همانگونه که یاران سلیمانی هیچگاه اجازه اقدامی تهاجمی و تجاوزکارانه را به تروریستهای امریکایی نخواهند داد و اکنون با آمادگی کامل دست به ماشهاند و هرگونه حماقت تروریستها را با سختترین وقاطعترین واکنش دفاعی پاسخ داده و آن را فرصتی برای انتقام سخت قرار خواهند داد و این بار به زدن سیلیای از جنس حمله موشکی به پایگاه عینالاسد اکتفا نخواهند کرد.