سرويس جامعه جوان آنلاين: در میان هیاهوی تولید و تزریق واکسن کرونا در کشورهای اروپایی و غربی که امروزه بیشترین رکورد مبتلا و فوتی به ویروس را دارند، میزان ابتلای بیماران در کشورمان به این ویروس منحوس در هفتههای اخیر روند کاهشی به خود گرفته است.
این درحالی است که طبق برآورد بهداشت جهانی (WHO) پیش بینی میشد میزان مرگومیر در فصل زمستان در ایران به بیش از هزار نفر در روز افزایش پیدا کند. این گمان زنی بهداشت جهانی باعث شد موجی از نگرانی و اضطراب در کشور ایجاد شود از سوی دیگر همین موضوع دستمایه هجمه گسترده رسانهای علیه دستگاه بهداشت و درمان و همچنین ستاد ملی مدیریت کرونا در کشور شد، اما خوشبختانه همه پیش بینیها و احتمالات به همت زحمات شبانه روزی متخصصان، پزشکان، کادر درمانی و مراعات حداکثری عمومی مردم محقق نشد و میزان فوتیها کاهش چشمگیری پیدا کرد.
البته این موفقعیت به معنای ساده انگاری مردم نسبت به رعایت دستورالعملهای بهداشتی نیست و شرایط بیماری بسیار ناپایدار است پس نیاز به رعایت حداکثری دستور العملهای بهداشتی و تغییر در الگوی زندگی مردم برای جلوگیری از موجهای سوم و چهارم در کشور است. اما در این میان هجمه رسانهای و تبلیغاتی دشمنان فرومایه ایران با شدت و حدت دنبال میشود. شیوه کار رسانههای مخالف و معاند به این صورت است که به هر طریقی که بتوانند میخواهند مردم را مایوس، عصبانی و مجموعه نظام را ناکارآمد نشان دهند. برای تحقق این نقشه شوم ابتدا خواستند به مردم القا کنند که بعد از کشور چین، ایران منشاء انتشار این ویروس منحوس کرونا از طریق خطوط هواپیمایی ماهان در داخل و خارج کشور است.
سپس به دلیل مثبت شدن نتیجه تست چند شهروند در شهر مقدس قم، کوشیدند مرکز تشیع ایران و جهان را بدنام کنند و موضوع قرنطینه را به میان کشیدند تا با این حربه قداست شهرهای زیارتی ایران را زیر سوال ببرند. اما بعد آنکه مشخص شد پیشتر این ویروس از طریق خطوط هوایی اروپا و غرب منتشر شده و موضوع قرنطینه هم محلی از اعراب ندارد و در همه جای دنیا با شکست مواجهه شده است. سپس دشمنان سناریوی دوم خود را عملیاتی کردند. در این سناریو اِقرار و غُلو سرلوحه کار قرار گرفت و باید کوچکترین مشکل را در کشور بسیار بزرگ و فاجعه وار جلوه میدادند. در این سناریو آمار کشتهها را چندبرابر اعلام میکردند و از نبود امکانات و تجهیزات از جمله دستگاه اکسیژن ساز، ماسک، مواد ضدعفونی کنند، نبود تختهای بستری و کادر درمان و.. میگفتند و آنها را بزرگ نمایی میکردند.
اما با تهیه و توزیع همه امکانات و راه اندازی گروههای جهادی سپاه و بسیج و مهمتر از همه تجهیز و آماده سازی بیمارستان صحرایی ظرف ۲۴ ساعت این سناریو به سرعت رنگ باخت. البته در این دور هم که سرقت محمولههای بهداشتی و درمانی کشورهای اروپایی و امریکایی از یکدیگر، اولویت بندی درمان بیماران، کمبود و نبود شدید امکانات درمانی، عدم رسیدگی و شمارش مبتلایان و فوتبهای خانههای سالمندان، شمار فزاینده مبتلایان و فوتیهای کشورهای اروپایی و امریکایی و هزاران ناکارآمدی دیگر خبرساز شد. سناریو سوم دارو و روشهای درمان بود. در این سناریو هم، چون بیماری ناشناخته بود پس روش درمان و داروی خاصی برای درمان وجود نداشت از این رو تلاش شد داروهایی را برای درمان کرونا تبلیغ کنند که طبق اذعان سازمان بهداشت جهانی کارآرایی لازم را نداشت. در حالی که روش پلاسما درمانی و داروهای گیاهی که در بیمارستان بقیه الله تهران ازسوی متخصصان و پزشکان در پروسه درمان قرار گرفت، خوشبختانه در کاهش مبتلایان و مرگومیر مردم بسبار تاثیر گذار بود. این درحالی است که در این دوره اروپا و امریکا را توفانی از مبتلایان و فوتیها فرا گرفته بود و دشمنان تلاش داشتند اخبار این کشورها را کتمان و موفقیت ایران را زیر سوال ببرند.
در سناریو چهارم تلاش کردند مراسم مذهبی محرم و بعد از آن آغاز سال تحصیلی دانش آموزان را فرستادن مردم به قتلگاه تشبیه کنند. درحالیکه مراسم عزاداری اباعبدالله حسین (ع) در فضای باز و با رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی و با حداقل ظرفیتها برگزار شد. سناریوی پنجم مربوط به موضوع واکسن کرونا بود. در این سناریو دشمنان کوشیدند که با جنجال وانمود کنند که همه کشورهای دنیا به غیر از ایران برای خرید واکسن اقدام کردهاند. این هجمه با کلید واژه “واکسن بخرید” تلاش کرد جامعه را ملتهب کند.
برخی مسئولان دولتی و بهداشتی در این سناریو متاسفانه تحت تاثیر فشار روانی قرار گرفتند و بجای پاسخ درست و کارآمد به مردم با موج رسانهای همراه شدند. در این همراهی انها تلاش کردند به هر طریق ممکن برای خریدن واکسن اقدام کنند، اما این تلاش به سر انجامی نرسید. نخست اینکه ایران به دلیل تحریمهای ظالمانه امکان نقل و انتقال مالی برای خرید واکسن را ندارد و دوم اینکه شرایط نگهداری و انتقال واکسن به گونهای است که امکان تامین این شرایط در همه شهرها ممکن نیست، اما مهمتر از همه اینکه حجم واکسنی که در اختیار ایران قرار میگیرد به اندازهای نبود که بتوان همه مردم و یا بخش کثیری از جامعه را واکسینه کرد.
سناریو ششم هم مربوط به واکسن کرونای ایرانی که با حمایت و نظارت ستاد اجرای فرمان حضرت امام (ره) با نام «کوو ایران برکت» تولید شده، بود. دشمنان ابتدا وجود و ساخت چنین واکسنی را منکر شدند و با ایجاد تردید در جامعه تلاش کردند عنوان کنند که واکسن ایرانی یک پروپاگاندای حکومت است. برخی پا را فراتر از این گذاشتند و بیان کردند که این واکسن تولید چین یا روسیه است که حکومت میخواهد با تغییر برچسب این واکسن ها، آن را ایرانی معرفی کند.
اما با جدی شدن موضوع واکسن اینبار دشمنان تلاش کردند القا کنند که این واکسن کارایی ندارد و ممکن است عوارض بدی برای مردم به همراه داشته باشد. اما این نقشه با دو اقدام مردم و مسئولان اجرایی واکسن خنثی شد. اقدام اول داوطلب شدن بیش از ۶۰ هزار نفر بود که از بین این تعداد تنها ۵۶ داوطلب قرار بود انتخاب شود که این موضوع نشان از اعتماد مردم به متخصصان خود دارد و اقدام دوم داوطلب شدن طیبه مخبر فرزند محمد مخبر رییس ستاد اجرایی فرمان امام (ره) و دو نفر از مسئولان این ستاد بود. این دو اقدام مهم و بزرگ به همه یاوه گوییهای دشمنان و بدخواهان ایران خط بطلان کشید و انها را به سکوت وادار کرد.
مردم قدرشناس ایران از تمام پزشکان، دانشمندان و کادر درمانی ایران که هم در دوره جبهه و جنگ و هم در طول یکسال اخیر که به صورت جهادی برای مقابله با کرونا تلاش کرده اند، افتخار کرده و از همه آنها خالصانه تشکر میکند.
البته شایان ذکر است که در موضوع واکسن خارجی چند نکته متاسفانه برای جامعه به روشنی تبیین نشده است. اولین موضوع این است که واکسنهای خارجی تنها مطالعات بالینی فاز یک و دو را انجام داده اند و فاز سوم را انجام نداده و به صورت اضطراری از سوی سازمان بهداشت جهانی مورد تایید اضطراری قرار گرفته اند این تایید اضطراری سبب شده است که شرکتهای تولید کننده واکسن گواهی مسئولیت واکسن را نپذیرند. چون این واکسنها در یک دوره ۶ تا ۸ ماه تولید شده، پس تولید کنندههای واکسن نمیتوانند عوارض جانبی و بلندمدتی که این واکسن ممکن است، ایجاد کند را بپذیرند.
موضوع دوم این است که ۱۵ هزار دوز واکسن به کشور ما از سوی شرکت فایزر هدیه شده است که این میزان از واکسن برای کشور ما با توجه به میزان جمعیت کشور، شوخی بیش نیست و این شائبه را بوجود میاورد که این میزان دوز از واکسن که به ایران داده شده صرفا برای تست بالینی است؟ اما نکته حائز اهمیت در این میان سابقه بد کشورهای غربی است که ایران طعم تلخ خیانت آنها را در ماجرای خونهای آلوده به ویروس ایدز یا بیماری VHS به صورت دردناک لمس و احساس کرده است بنابراین چطور میتوان به کسانی که در خیانت و فرومایگی نسبت به ایران ذرهای کوتاه نمیآیند، اطمینان کرد. پس کسانی که به هر بهانه و توجیهی در صدد واردات واکسن به کشور هستند باید تضمینهایی نسبت به این موضوع به مردم بدهند و یا تبعات احتمالی آن را بپذیرند.
بر این اساس تنها راه برون رفت از بحران کرونا در کشور به طور یقین تولید واکسن در داخل است، چراکه امسال صدمین سالگرد انستیتو پاستور در ایران است. این موضوع نشان میدهد که ما در کشور توان و امکان تولید هرنوع واکسن را داریم. پس باید به مدیران و جهادگران عرصه تولید واکسن که همگی تعلیم یافتگان مکتب شهید حاج قاسم سلیمانیاند اعتماد و اطمینان کرد.
باید یقین داشت که جوانان برومند ایران زمین به راستی مرد میدانهای سخت و روزهای دشوار هستند. در این ارتباط سردار شهید سلیمانی فرموند؛ «من با تجربه این را میگویم که میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد در خود فرصتها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم». اما جدا از جریانهایی معاند، جریانهای دیگری نیز در درون کشور وجود دارد که همواره آب در آسیاب دشمن میریزند. این جریانها متاسفانه در کشور بذر یاس و ناامیدی و بدتر از آن با عدم اعتماد و همکاری سعی میکنند دانش و تکنولوژی بومی کشور را یا تحریف یا تحریم کنند.
این دسته از مسئولان از شرایط کشورهای اروپایی و امریکایی از جمله انگلیس و امریکا که در مقابل ویروس کرونا عاجز و ناتوان ماندهاند؛ یا آگاهی ندارند و یا همسو با دشمن شده و به منافع ملی کشور ضربه میزنند. این جریانها همان کسانی هستند که در پروژه توان هستهای یا موضوع پژوهشگاه رویان و... خباثت و خیانت خود را پیشتر به مردم نشان دادهاند. همان مسئولان و متخصصانی که توانمندی داخلی را انکار و تمسخر میگیرند، اما امروز ایران یکی از برترین قطبهای تکنولوژی و علمی در جهان است.
این خودتحقیری مسئولان نشات گرفته از عدم اعتماد بنفس، منفعت طلبی، خیانت، فشار رسانهای و ساده لوحی و... است. براین اساس آنها با این ویژگی و طرز فکری که دارند، ضرر فراوانی را به کشور وارد کرده اند. از سوی دیگر در موضوع عدم اتکا به توان داخلی همانا بحث فرهنگی و آموزشی نیز مطرح است، بطوریکه مردم گمان میکنند هر انچه در کشور تولید میشود نازل و هرآنچه در خارج تولید میشود، بهترین است. پس نیاز است در این زمینه فرهنگ سازی و تبلیغ جامعی انجام شود.
اما نکته قابل تامل در این ارتباط نقش و جایگاه اشخاص و گروههای منفعت طلبی است که بنابر منافع شخصی خود تمایلی به حمایت و استفاده از محصولات داخلی ندارند. این خیانت در حالی صورت میگیرد که طبق قانون واردات همه وسائل و تجهیزاتی که مشابه داخلی دارد، غیرقانونی و جرم است. اما این کاسبان و منفعت طلبان به روش و اشکال مختلف واردات را انجام داده و به تولید داخل ضربه میزنند. دردناکتر از این مسائل رفتار برخی گروهها در ارکان اجرائی کشور است که برای محصول خارجی حاضر به پرداخت هر مبلغی هستند، اما برای محصول ایرانی کمترین مبلغ را پرداخت میکنند.
هدف از این کار همان منفعت طلبی و خیانت این اشخاص و گروهها است. نمونه عینی این موضوع قیمت کیت تشخیص کرونا است. اولا برای تشخیص کیت برپایه آنتی ژن بیش از ۸ ماه طول میکشد تا تائیدیه صادر شود، اما کیتهای بی کیفیت خارجی به وفور وارد کشور میشود. دوما مسئولان حاضر به خرید محصول بی کیفیت خارجی با هزاران التماس و خواهش به قیمت ۵ دلار هستند، اما همین مسئولان حاضر به خرید کیت فوق العاده ایرانی بیش از یک و نیم دلار در کشور نیستند. آیا این ظلم به تولید داخلی نیست.
حال مردم با توجه به درایت و پیگیری حقوق عامه از سوی رئیس قوه قضائیه از ایشان تقاضا دارند نسبت به این موضوعات بررسی لازم را انجام دهند که چرا برخی مسئولان اجرائی آگاهانه یا ناآگاهانه در پی تحریم، تحریف و تضعیف تولید داخلی هستند؟ چه گروه و سازمانهایی در بحث واردات از خارج ذی نفع هستند؟ محصولاتی که با تغییر اسم و شکل و.. وارد کشور میشود چه نهادی و سازمانی باید بر آن نظارت کند و تایید درستی واردات آن محصول صادر کند؟