۱- سال ۹۲ که نتوانست از مجلس نهم رأی اعتماد بگیرد، مدعی شد «مجلس نشان داد برخلاف ادعایی که در مورد استفاده از متخصصان دارد و شعاری که در مورد استفاده از ورزشیها در پستهای ورزشی میدهد، در عمل چنین اعتقادی ندارد و اگر در حوزه ورزش بهعنوان وزیر از فیلتر مجلس رد میشدم این قابلیت، مطالعه و دید را داشتم که ساختار ورزش را تغییر بدهم.» امروز، اما بعد از هفت سال شاید بهتر از هر زمان دیگری بتوان نمایندههای ملت را درک کرد که چرا سال ۹۲ به سلطانی فر برای در دست گرفتن سکان ورزش کشور به عنوان وزیر رأی اعتماد ندادند! هرچند شاید امروز برای رسیدن به این موضوع خیلی دیر باشد، اما ماهی را هر زمان از آب بگیریم تازه است!
۲- اواخر مرداد ماه و با علنی شدن فسادهای قرارداد ویلموتس بحث استیضاح وزیر ورزش مطرح و صراحتاً از سوی نمایندههای مجلس گفته شد که اگر مشخص شود شخص وزیر ورزش و جوانان در نظارت بر قرارداد ویلموتس کوتاهی کرده و قصور و کمکاری وی مسجل شود، طرح استیضاح سلطانیفر در مجلس کلید میخورد چراکه نه فقط دو برابر بودجه بیماریهای خاص به یک سرمربی داده شده که متأسفانه برخی روابط ناسالم در پشت پرده این قرارداد وجود داشته که باعث شده این پرونده را در کمیسیون اصل۹۰ به شکل جدی مورد بررسی قرار دهیم تا از طرف دستگاههای نظارتی از بالاترین تا پایینترین سطح برخورد شود و البته از وزیر هم برای پارهای توضیحات دعوت شد که به مجلس برود.
۳- همه داستان، اما تنها حول پرونده ویلموتس نمیچرخید. اشتباهات، تصمیمات نادرست و اتفاقات نادرست کمی در دوران وزارت سلطانیفر رقم نخورده بود که بتوان به سادگی از آن چشمپوشی کرد. علاوه بر نقشآفرینی در پرونده ویلموتس که استارت استیضاح وزیر ورزش را زده، موارد بسیاری، چون انتصاب منفعلترین و بیربطترین افراد نزدیک به وزارت در پستهای مدیریتی، باز شدن پروندههای شکایت پرتعداد در فیفا، اشتباهات فاجعهبار مدیران زیرمجموعههای وزارت، چون پرسپولیس و استقلال، عدم تعهد مالی به قراردادهای منعقد شده و عقد قراردادهای سرتا پا ایراد و بدتر از ترکمنچای، مهاجرت ورزشکاران، عدم پرداخت درست، بموقع و اصولی پاداش قهرمانان و مدالآوران، عدم فراهم آوردن شرایط و امکانات برای قهرمانان و المپیکیها، گلایههای هر روزه قهرمانان و المپینها در رشتههای مختلف، فرار از استیضاح با لابیگری با نمایندگان، افتادن سایه تعلیق روی رشتههای مختلف ورزشی که نتیجهای جز انتصاب مدیران ناکارآمد و نالایق نبوده، بازداشت مدیران انتصابی فاسد، تحمیل هزینههای هنگفت به بیتالمال و جیب مردم و دهها دلیل دیگر امروز نمایندگان مردم در خانه ملت را بر آن داشته تا وزیر ورزش را بابت اشتباهات پرتعداد و تصمیمگیریهای نادرستش که نه فقط فوتبال که کل ورزش را متضرر کرده برای پاسخگویی احضار کنند.
۴- استیضاح وزیر ورزش و جوانان در صحن علنی با ۱۵ امضا در مجلس کلید خورد و طرح پرسش از سلطانیفر پنجم آبان با ۱۵ امضا به این کمیسیون فرهنگی ارجاع داده شد؛ اتفاقی که البته پنجم آذر ۹۷ و همچنین ۱۸ اردیبهشت سال ۹۸ نیز رخ داده بود؛ البته مجلس پیش از آنکه پای وزیر را برای طرح سؤال به مجلس بکشاند، به خاطر مسائل پیش آمده در قرارداد ویلموتس از سلطانیفر در قالب ماده ۲۳۴ آییننامه داخلی مجلس شکایت کرده بود، اما تنها دغدغه مسئولان مجلس و دولتیها در صورت استیضاح احتمالی وزیر ورزش، از حد نصاب خارج شدن دولت است که در این صورت تنها گزینه روی میز برای سلطانیفر، برکناری توسط روحانی یا استعفاست. هر چند نمایندگان مردم در خانه ملت مدعی هستند پای برجام فوتبالی خواهند ایستاد، اما دور از انتظار نیست با توجه به اندک زمان باقی مانده تا پایان دولت، یک بار دیگر لابیگریها به سود سلطانیفر تمام شود و وزیر ورزش با وجود تمام اشتباهاتی که داشته و لطماتی که به ورزش و ورزشکاران وارد کرده این بار هم جان سالم از مهلکه به در ببرد.
۵- استیضاح وزیر و عدم رأی آوردن دوباره او بعد از طرح پرسش علنی در مجلس در ماههای آخر دولت عرف نیست، اما با این وجود انتظار مردم از نمایندگانی که راهی بهارستان کردند، نه رعایت عرفهای سیاسی که گرفتن حق تکتک آنهاست؛ حقی که با وجود تمام ادعاهای سلطانیفر برای تغییر دیدگاه در ورزش و سروسامان دادن آن تا به امروز به اشکال مختلف ضایع شده است و حالا باید دید باز هم واقعیت فدای مصلحت میشود یا تغییر مجلس به تغییر این رویههای سیاسی منجر خواهد شد و وزیر این بار ناچار به پاسخگویی بابت اشتباهاتش خواهد بود؛ اشتباهاتی که تاوان سنگین آن را ورزش کشور در قسمتهای مختلف پرداخت کرده و دم از کسی برنیامده، شاید همه منتظر مجلس بودند تا در این خصوص گامی بردارد؛ گامی که بدون شک میتواند ثمرات زیادی را برای ورزش کشور به همراه داشته باشد؛ گامی برای جان گرفتن دوباره ورزش بدون مصلحتاندیشی.