پس از شکستهای زنجیرهای ترامپ و ناتوانی در کنترل اعتراضات مخالفان با نژادپرستی نهادینه شده در نظام سیاسی امریکا وپیامدهای اقتصادی واجتماعی ناشی از کرونا و همچنین شکست در پروژه فشار حداکثری علیه ایران واجرای طرح معامله قرن، در روزهای اخیر تلاشهایی در حال انجام است تا با استفاده ابزاری از دستگاه قضایی امریکا، کاخ سفید را وارد ورطه جدیدی نمایند، که شکست آن برای ترامپ که این روزها ماههای پایانی حضورش را در کاخ سفید تجربه میکند، ممکن است سنگینتر و پرهزینهتر از شکستهای قبلی باشد.
هفته گذشته رویترز از دستور قاضی امریکایی برای مصادره نفتکشهای ایران خبر داد. به گزارش خبرگزاری رویترز دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده به عنوان آخرین تلاش خود برای افزایش تحریمها و فشار اقتصادی علیه ایران و ونزوئلا از طریق دادستانهای قضایی امریکا، نسبت به تشکیل پرونده و طرح دادخواست برای توقیف چهار نفتکش ایرانی که حامل بنزین به مقصد ونزوئلا هستند، اقدام کرده است. در دادخواست و پرونده ارائه شده توسط دادستانهای امریکایی، هدف دولت ترامپ توقیف نفتکشهای ایران و جلوگیری از تحویل بنزین به ونزوئلا در آینده، ذکر شده است. در این دادخواست ادعا شده است که سود حاصل از انتقال محموله سوخت به ونزوئلا در ایران خرج فعالیتهای جنگطلبانه، گسترش سلاحهای کشتار جمعی و تجهیزات و تسلیحات نظامی در پشتیبانی از تروریسم و نقض حقوق بشر شده است. همچنین از اهداف دیگر این دادخواست که مد نظر دولت ترامپ قرار گرفته است، متوقف ساختن کانالهای درآمدی دولت ایران و حصول مال از طریق فروش نفت ایران است که به دلیل برنامه هستهای، موشکهای بالستیک و نفوذ نظامی در خاورمیانه تحت تحریمهای یکجانبهی ایالات متحده قرار گرفته است. دوهفته پیش هم روزنامه والاستریتژورنال گزارش داد که رئیسجمهور امریکا به منظور جلوگیری از مبادله نفتی میان رژیمهای ایران و ونزوئلا در حال آماده کردن تحریمهای جدید علیه دهها نفتکش است. این روزنامه افزود: دولت امریکا علاوه بر این شرکتهای مرتبط با این نفتکشها را تحت فشار قرار داده و یک دلال کلمبیایی که رابطه نزدیکی با دولت ونزوئلا دارد در مسیر پرواز به ایران در دماغه سبز در غرب آفریقا بازداشت شد. دادگستری امریکا تأیید کرده است که این فرد در پی هشدار قرمز پلیس بینالملل بازداشت شده است. اردیبهشت ماه گذشته آنگاه که موضوع فروش بنزین ایران به ونزوئلا مطرح شد، کاخ سفید از یک سو با اعلام حرکت چهار ناو جنگی و هواپیمای تجسسی به منطقه دریای کارائیب به تهدید نظامی متوسل شد و حتی یک مقام ارشد دولت ترامپ در گفتگو با واشنگتن فری بیکن تهدید کرده بود که ایالات متحده مداخله مداوم از سوی ایران در امور ونزوئلا را تحمل نکرده و این مداخله احتمال نزدیک شدن به یک درگیری بین ایالات متحده و تهران بر سر حمل و نقل نفت را شدت میبخشد، کوشیده بود ایران را از این اقدام که مغایرتی با قوانین بینالمللی نداشته وتنها یک معامله تجاری بود، منصرف کند، اما عزم ایران در تحقق این مأموریت دریایی و هشدار مسئولان ایرانی به امریکاییها نسبت به هرگونه اقدام ایذایی علیه حرکت نفتکشهای ایران، عرصهای دیگر از عظمت و اقتدار و توان ایران را این بار نه در منطقه خلیج فارس، بلکه تا حوزه دریای کارائیب که هزاران کیلومتر دورتر از مرز ایران است فراهم کرد و فصلی دیگر را بر شکستهای گذشته کاخ سفید از اقتدار و عظمت ایران اسلامی افزود و سبب گردید که بار دیگر موضوع اقتدار و توان منطقه و فرامنطقه ایران وشاخصه گفتمانی آن یعنی گفتمان مقاومت و تفکر انقلاب اسلامی در جهان به دلیل ایستادگی در برابر استکبار جهانی متبلور گردد. عملیاتی که بسیاری از نظریهپردازان امریکایی آن را فراتر از یک مبادله تجاری دانسته و نماد شکستناپذیری نظام اسلامی ونشانه شکست راهبرد فشار حداکثری امریکا دانستند. بعد از اعزام نفتکشها بود که نشریه «واشنگتنپست» در مقالهای به قلم «رئول مارگ گرشت» کارشناس مسائل ایران در «بنیاد دفاع از دموکراسیها» متعلق به محافظهکاران امریکا نوشت: «رهبر عالی ایران، شانس انتخاباتی ترامپ را نشانه گرفته است و همین چندی پیش با اعزام پنج فروند کشتی حامل بنزین به ونزوئلا نشان داد که در عزم خود جدی است، یقیناً این همه هدف رهبر ایران نیست و او تصمیم دارد تا ماه نوامبر ضربات کاریتری به ترامپ وارد کند.».
اما در مورد این سناریوی جدید امریکاییها چند نکته قابل ذکر است:
۱-ادعای اخیر امریکاییها هیچ وجاهت وجایگاه قانونی نداشته واینکه ترامپ برای متوقف کردن ایران و ونزوئلا از انجام یک معامله تجاری، قرار است که اعتبار دستگاه قضایی این کشور رانیز در این ماجرا هزینه کرده ودست به یک راهزنی جدید دریایی بزند، نشان دهنده دست خالی کاخ سفید در ادامه فشار حداکثری علیه ایران است.
۲-اگر دادستان امریکایی که نسبت به تشکیل پرونده و طرح دادخواست برای توقیف چهار نفتکش ایرانی اقدام کرده، دچار فراموشی شده، قطعا نظامیان این کشور، واکنش ایران به اقدام انگلیس در راهزنی دریایی سال گذشته وتوقیف نفتکش ایرانی گریس ۱ در تنگه جبل الطارق را به خاطر دارند، وخفت وحقارت انگلیسیها پس از توقیف متقابل نفتکش «استنا ایمپرو» وتحولات بعدی که منجر به آزادی کشتی گریس ۱ انجامید وپس از رهایی این بار با نام آدریان دریا به مسیر خود مفتخرانه به سمت بنادر مدیترانه ادامه داد، ازیاد نبرده اند.
۳- ترامپ که این روزها به دلیل شکستهای متعدد، آن چنان مستأصل شده که حتی از مادورو که در پی شکست وسرنگونی اش بود، در خواست مذاکره میکند، طبعا حفظ شرایط شکننده امنیتی منطقه باید برایش در اولویت باشد و او وتیم افراطی همراهش طبعا باید نسبت به پیامدهای امنیتی این اقدام دستگاه قضایی امریکا آگاه باشند.
۴- هرگونه اقدام در ایجاد محدودیت فیزیکی برای نفتکشهای ایرانی، میتواند به ایجاد یک بحران جدید انرژی در جهان بینجامد که اولین قربانی آن ترامپ وباقی مانده اعتبارش در نزد رأی دهندگان امریکایی خواهد بود وپس از او کسانی آسیب میبینند که در سالهای اخیر با ریختن هیزم بر آتش تندرویهای ترامپ، نومیدانه شکست ایران را انتظار میکشند، اما این بار در این آتش خود ساخته خواهند سوخت.