سرویس ورزشی جوان آنلاین: شرایط این روزهای تیم ملی و فاکتورهایی که باید در انتخاب سرمربی جدید به آن توجه شود از جمله سؤالاتی بود که بهروز عطایی کارشناس و مربی والیبال در گفتگو با «جوان» به آنها پاسخ داد.
بعد از رفتن ایگور کولاکوویچ چه آیندهای در انتظار تیم ملی والیبال کشورمان است؟ آیا فسخ قرارداد با او تصمیم درستی بود؟
قرارداد کولاکوویچ تا پایان بازیهای المپیک یعنی پایان مرداد امسال اعتبار داشت. با توجه به اینکه در این چند ماه هیچ رویدادی نداریم فدراسیون والیبال به این نتیجه رسید که با کولاکوویچ قطع همکاری کند تا بعد از این با یک رویکرد جدید به آینده تیم ملی نگاه کند.
ارزیابیتان از عملکرد کولاکوویچ چیست؟
عملکرد او نه خیلی منفی و نه خیلی مثبت بود. در حقیقت روند متوسطی داشت و به همین دلیل تغییر خاصی در والیبال ایران ایجاد نکرد. من به عملکرد او نمره متوسط میدهم.
برای موفقیت در المپیک و تداوم روند صعودی والیبال، فدراسیون باید چه رویکردی را اتخاذ کند؟
همه کارشناسان و حتی خود فدراسیون نیز به این واقعیت اذعان دارند که پس از رفتن خولیو ولاسکو روند رو به رشد تیم ملی با مشکلاتی همراه شد. به عقیده من مدیریت فدراسیون قصد دارد هدایت تیم ملی را به فردی بسپارد که در بازیهای المپیک توکیو تیم ملی والیبال را دوباره به بهترین سطح و کیفیت برساند. رقبای ما بسیار جلوتر از ما هستند و همچنین از لحاظ تجربه و ساختار سختافزاری نیز بالاتر از والیبال ایران قرار دارند. درست است که در حال حاضر جزو هشت تیم برتر دنیا هستیم، ولی برای حفظ این جایگاه و ترقی بیشتر به تلاش، کار و علم بیشتر نیاز داریم. بخشی از این کار به عهده سرمربی است. فدراسیون نیز برای رسیدن به این اهداف به این جمعبندی رسید که به یک مربی کارآمدتر نیاز داریم.
علل افت والیبال ملی ایران پس از رفتن خولیو ولاسکو از کشورمان چه بود؟
با آمدن ولاسکو از سطح دو والیبال جهان به سطح اول جهان رسیدیم. منتها بعد از این ترقی دیگر این سطح و کیفیت تغییری نکرد و حتی در مواقعی دچار افت کیفیت هم میشدیم. در این موضوع باید تأثیرات حضور ولاسکو را بررسی کرد، والیبال ما با او خودش را به دنیا معرفی کرد و از سطح متوسط به سطح بسیار خوبی در دنیا رسید تا جایی که قدرتهای اصلی این رشته الان حساب ویژهای روی تیم ایران باز کردهاند. البته عملکرد خود فدراسیون هم در این بحث دخیل بود و حضور بازیکنان باکیفیت نیز یکی دیگر از عوامل این پیشرفت محسوب میشود. سرمربی به تنهایی نمیتواند همه کارها را پیش ببرد. از سال ۲۰۱۰ تاکنون چهار بار سرمربی تیم ملی تغییر کرده و پنجمین سرمربی نیز به زودی انتخاب خواهد شد. عدم ثبات کادرفنی را هم باید مد نظر داشت. این اتفاق در تیمهای بزرگ دنیا رخ نمیدهد. یکی از دلایل اصلی موفقیت والیبال این بود که فدراسیون در طول ۳۰ سال فقط دو رئیس داشت و همین ثبات مدیریت به روند رو به رشد این رشته کمک بزرگی کرد. با این وجود فاکتور ثبات را در بحث مربیگری لحاظ نکردیم و به غیر از ولاسکو، انتظاراتمان از بقیه مربیان خارجی برآورده نشد و اقتدار لازم را ندیدیم. به طور کلی بخشی از مشکلات در سالهای اخیر مربوط به مربیان انتخاب شده بود و امیدواریم این بار مربیای انتخاب شود که در المپیک عملکرد خوبی از ملیپوشان شاهد باشیم.
در بحث انتخاب سرمربی آتی چه فاکتورهایی باید مد نظر قرار گیرند؟
در سالهای اخیر از همه نوع مربی خارجی بهره گرفتیم؛ از مربیانی که به سبک بلوک شرق اعتقاد داشتند تا مربیانی که سبک تیمهای غربی مثل امریکا و ایتالیا را پیاده میکردند. با تجربهای که کسب کردیم دیگر نیازی نیست که سبکهای مختلف مربیگری را مورد بررسی قرار دهیم و اگر قرار است مربی خارجی بیاوریم برای ما باید مهمترین فاکتور داشتن رزومهای قوی و تجربه حضور در حداقل دو المپیک باشد. مربی خارجی باید توانایی کمک به والیبال ما و رسیدن به اهدافمان را داشته باشد در غیر این صورت خارجی بودن او به تنهایی فایدهای برای ما نخواهد داشت.
ایرانی یا خارجی بودن سرمربی تیم ملی همواره مخالفان و موافقانی داشته. نظر شما در این مورد چیست؟
والیبال کشورمان مسیر خودش را پیدا کرده و در این مسیر هم عملکرد قابل قبولی داشته است. در یک بررسی اجمالی از شرایط کنونی والیبال ایران باید بگویم از سطوح پایه تا بزرگسالان بین ۱۰ تیم برتر جهان هستیم، در آخرین دوره لیگ ملتها رتبه پنجم را کسب کردیم، در رده نوجوانان به مقام پنجم دنیا رسیدیم و تیم جوانان هم قهرمان جهان شد. هدایت دو تیم جوانان و نوجوانان برعهده مربیان ایرانی بود و آنها نشان دادند که ویژگیهای لازم برای موفقیت را دارند. منتها باید اهداف مشخص شود تا بر اساس آنها تصمیمگیری کنیم. نمیخواهم بگویم سرمربی آتی حتماًَ باید ایرانی یا حتماً خارجی باشد. اگر نیاز و خواستهها از تیم ملی بزرگسالان را تعریف کنیم میتوانیم انتخاب مناسبی داشته باشیم، شاید در برههای با مربی ایرانی و در برههای دیگر با مربی خارجی خواستههایمان محقق شوند.
فعالیت مربیان ایرانی به عنوان دستیار در کنار مربیان خارجی چه نتایجی برای والیبال کشورمان دارد؟ برخی منتقدان این حضور را بینتیجه و نمایشی مینامند.
باید این را بگویم که مربیان خارجی دستیاران ایرانیشان را قبول ندارند! در حالی که بعضاً این مربیان خارجی چیزی برای ارائه به مربیان وطنی ندارند. این مسئله تنها زمانی تأثیرگذار خواهد بود که مربیای با قابلیتهای بالا به کشورمان بیاید و دانشش را به مربیانمان منتقل کند. اینکه تنها چند مربی داخلی را در کنار سرمربی خارجی قرار دهیم قطعاً در آینده نیازمان تأمین نخواهد شد. اگر سرمربی خارجی به تیم ملی کمک کند بدون شک در بالا رفتن سطح مربیان هم تأثیرگذار خواهد بود. در سالهای اخیر مربیان داخلی که در کنار سرمربیهای خارجی فعالیت کردند تواناییها و کیفیتشان پایینتر از خارجیها نبود و تنها به خاطر افتخاری که نصیبشان شد مسئولیت دستیاری را پذیرفتند.
برای انتخاب سرمربی جدید قرارداد بلندمدت سودمند خواهد بود یا اولویت قرار دادن بازیهای المپیک سال آینده؟
معتقدم در حال حاضر همه مربیان خارجی برای آمدن به ایران و پذیرفتن مسئولیت تیم ملی تمایل دارند. به هر حال حضور در بازیهای المپیک برای هر مربی یک موفقیت است و در رزومهاش ثبت میشود. در صورتی که انتخابمان مربی خارجی باشد میتوانیم یک قرارداد مشروط را منعقد کنیم تا عملکردش در المپیک ضمانتی برای ادامه همکاریاش با تیم ملی باشد. معمولاً تیمهای بزرگ والیبال قراردادهای طولانیمدت پنج، شش ساله نمیبندند. قرارداد بیش از دو سال مشکلاتی را به همراه دارد. ممکن است که مربی عملکرد مطلوب نداشته باشد و اگر قراردادش طولانیمدت باشد فدراسیون هم برای قطع همکاری باید خسارت سنگین پرداخت کند. به همین خاطر باید بندهای خاصی در قرارداد گنجانده شود که پس از یک مدت خاص قابلیت فسخ یا تمدید آن وجود داشته باشد.
تعویق یکساله المپیک به سود یا زیان تیم ملی والیبال تمام خواهد شد؟
فعلاً نباید به موضوع سود یا زیان آن فکر کنیم. این مسئله از حیطه اختیارات ما خارج بود و همه کشورها بر حفظ سلامت مردمشان تأکید داشتند. IOC هم در نهایت رأی به تعویق یکساله بازیها داد. البته شرایط ایجاد شده برای ما بد نیست. بازیکنان جوانی به ترکیب تیم اضافه شدهاند که در یک سال فرصت تا المپیک بر تجربهشان افزوده خواهد شد و میتوانند بیش از پیش کمک حال تیم ملی باشند.
روند تغییر نسل مربیان و بازیکنان در والیبال کشورمان چگونه طی شده است؟
شخص آقای داورزنی وقتی مسئولیت فدراسیون را برای اولین بار برعهده گرفت انقلاب بزرگی در عرصه مربیگری رخ داد. نسل نویی از مربیان داخلی روی کار آمدند. مسعود آرمات، فرشاد سعیدی، محمد خمسه، پیمان اکبری، رضا مؤمنی، جهانگیر سیدعباسی، احمد لاهوتی، محمدرضا دامغانی و ایرج مظفری همه محصول این نسل هستند. اعتماد کردن بیشتر به آنها نیاز به یک ریسک بزرگ دارد. در بحث بازیکنان باید بگویم که یک روند طبیعی وجود دارد. ملیپوشان هفت، هشت سال در تیم ملی بازی میکنند و پس از آن بازیکنان جوان دوباره به تیم تزریق میشوند. این تغییر پلکانی به صورت آهسته انجام میشود. این تغییر نسل معمولاً پس از المپیک اتفاق میافتد و کشورهای بزرگ چند بازیکن قدیمی را کنار میگذارند و به چند جوان آیندهدار فرصت میدهند.