سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، چندی قبل مردی در شمال‌تهران به اداره پلیس رفت و از دو پسر موتور سوار به اتهام سرقت کیف دستی‌اش شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: من تاجر هستم و خانه‌ام در حوالی نیاوران است. ساعتی قبل برای انجام کاری از خانه‌ام بیرون آمدم تا به شرکت یکی از دوستانم بروم. خودروی گرانقیمتم را در یکی از خیابان‌های اطراف شرکت پارک کردم و کیفم را که مبلغ ۲۰میلیون‌تومان پول و دلار و تعدادی مدارک و اسناد داخل آن بود، برداشتم و به طرف شرکت دوستم به راه افتادم. هنوز چند قدمی از خودروام دور نشده‌بودم که موتور سیکلتی با دو سرنشین به من نزدیک شد و ناگهان در یک لحظه ترک‌نشین آن کیفم را از دستم سرقت کرد و فرار کردند. راننده کلاه‌کاسکت به سر داشت و قابل شناسایی نبود، اما ترک‌نشین آن که چهره‌اش را نپوشانده بوده مرد جوانی حدوداً ۳۰ساله به نظر می‌رسید. پس از این با داد و فریاد از مردم کمک خواستم، اما موتورسیکلت در خلاف جهت خیابان به سرعت از محل دور شد.
با این شکایت پرونده به دستور قاضی میثم حسین‌پور، دادیار شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت در اختیار تیمی از کارآگاهان پایگاه‌یکم پلیس‌آگاهی تهران قرار گرفت.
مأموران در نخستین گام محل حادثه را بررسی کردند که دریافتند محل حادثه فاقد دوربین مداربسته بوده‌است و سارقان ردی از خود به جای نگذاشته‌اند. بنابراین مأموران تحقیقات خود را ادامه دادند تا اینکه با شکایت‌های مشابه‌ای روبه‌رو شدند که حکایت از این داشت دو سارق که طعمه‌های خود را از میان افراد پولدار انتخاب می‌کنند در مکان‌هایی دست به سرقت‌های سریالی می‌زنند که فاقد دوربین مداربسته است و اینگونه ردی از خود به جای نمی‌گذارند.
در حالی که تحقیقات همچنان ادامه داشت آخرین سرقت دو سارق حرفه‌ای در تاریخ چهاردهم آبان‌ماه امسال به کارآگاهان گزارش شد که نشان می‌داد سارق این بار کیف مرد پولداری را سرقت کرده‌اند که داخل آن بیش از ۱۱میلیون تومان پول و تعداد زیادی مدارک و اسناد بوده است. بدین ترتیب مأموران راهی محل حادثه شدند که مشاهده کردند، در نزدیکی محل حادثه ساختمان نیمه کارهای دوربین مداربسته دارد که چهره سارقان سریالی را ضبط کرده است. مأموران در بررسی‌های فنی صاحب موتور سیکلت را که مرد جوانی به نام کیوان است، شناسایی و وی را در عملیاتی دستگیر کردند.
هوشیاری قاضی دست سارق را رو کرد
متهم در بازجویی‌ها منکر جرم خود شد و مدعی بود که مأموران، او را اشتباهی گرفته‌اند. وی گفت: عکس دوربین‌های مداربسته نشان می‌دهد که سارق صورتش را اصلاح کرده و ریش و سبیل ندارد، اما من همیشه صورتم ریش و سبیل دارد. در حالی که چند روزی از دستگیری متهم گذشته بود همسر وی به دادسرا رفت و گفت شوهرش بیماری معده دارد و سارق نیست و از قاضی پرونده خواست با قرار وثیقه‌ای او را آزاد کند. قاضی پرونده که می‌دانست متهم تمارض به بیماری می‌کند و سعی دارد مأموران را فریب دهد از همسر متهم خواست تا آلبوم عکس‌های شوهرش را به دادسرا بیاورد و همسر متهم نیز آلبوم را به دادسرا برد و تحویل قاضی داد. قاضی پس از بررسی عکس‌ها به عکس‌هایی از متهم رسید که بدون ریش و سبیل بود و شباهت زیادی با چهره سارقی که دوربین‌ها شکار کرده بودند، داشت. بنابراین قاضی تعدادی از عکس‌های دوربین را چاپ کرد و در بین تعدادی از عکس‌های دیگر قرار داد و از همسر متهم خواست که عکس شوهرش را شناسایی کند که در نهایت همسر متهم عکس‌های که دوربین مداربسته از سارق گرفته بود به عنوان عکس‌های شوهرش انتخاب کرد و بدین ترتیب دست سارق سریالی رو شد. پس از این متهم دوباره به دادسرای منتقل شد و این بار که فهمید راز سرقت‌هایش بر ملا شده‌است به ۶۰ مورد سرقت سریالی با همدستی سارق سابقه داری به نام ارشیا اعتراف کرد. در ادامه متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس‌آگاهی قرار گرفت. مأموران در تلاشند تا همدست وی را دستگیر کنند.
گفتگو با متهم
سابقه داری؟
نه، من هیچ سابقه‌ای ندارم و برای اولین بار است که دستگیر شدم.
از چه زمانی سرقت‌های سریالی را شروع کردی؟
از سه ماه قبل.
چه شد که تصمیم گرفتی سرقت کنی؟
من پیک موتوری کار می‌کردم تا اینکه سه‌ماه قبل داخل قهوه‌خانه‌ای نشسته بودم که ارشیا از دوستان قدیمی‌ام پیش من آمد. او سارق سابقه داری است که ۱۴روز قبل آزاد شده بود و به من پیشنهاد داد با او به سرقت بروم.
چرا قبول کردی؟
درآمد من کم بود و وقتی گفت که با هر سرقت چند میلیون تومان به جیب می‌زنیم وسوسه شدم و قبول کردم.
فکر می‌کردی دستگیر شوی؟
نه فکر نمی‌کردم، چون حساب شده بود. ما معمولاً در محله‌هایی دست به سرقت می‌زدیم که دوربین نداشت و از قبل هم محل را تحت نظر می‌گرفتیم و از طرفی هم من روزی که به سرقت می‌رفتم ریش و سبیلم را با تیغ می‌زدم و بعد چند روزی به سرقت نمی‌رفتیم و در این چند روز ریش می‌گذاشتم تا شناسایی نشوم.
اما آخر به دام افتادی و اعتراف کردی؟
بله هوشیاری و زیرکی قاضی بود که دست مرا رو کرد. من به همسرم گفته بودم که پیک موتوری کار می‌کنم و وقتی هم دستگیر شدم او فکر کرد بی‌گناهم و به دفتر قاضی رفته بود تا برای من وثیقه بگذارد و آزاد شوم که قاضی از همسرم خواسته بود عکس‌های مرا بین تعدادی عکس شناسایی کند، همسرم که به من اعتماد کرده بود و فکر نمی‌کرد من سارق باشم عکس مرا که دوربین گرفته بود، شناسایی کرد و دستم رو شد.
در این سه ماه چه تعداد کیف سرقت کردید؟
حدود ۶۰ فقره، بعضی روز‌ها چند تا کیف می‌زدیم و بعد چند روزی در خانه می‌ماندیم و به سرقت نمی‌رفتیم.
اسناد و مدارک سرقتی را چه کار می‌کردید؟
به افراد جاعل می‌فروختیم.
