کد خبر: 961267
تاریخ انتشار: ۱۷ تير ۱۳۹۸ - ۲۳:۴۹
یکی پسرش را از دست داده و دیگری پسرش در یک قدمی مرگ قرار گرفته است. یکی درخواست قصاص دارد و دیگری درخواست گذشت. پسری که مرتکب قتل شده‌است اگر می‌دانست پدرش باید به دست و پای پدر دیگری بیفتد تا جانش را بخرد هیچ وقت دست به چاقو نمی‌شد و خانواده‌ای را داغدار نمی‌کرد، اما غرور کاذبش در یکی از روز‌های اردیبهشت‌سال‌۹۶ آن قدر زیاد شده‌بود که انگار با ریختن خون شکسته می‌شد و این چنین شد که نباید می‌شد.
سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، اردیبهشت‌ماه‌سال‌۹۶، مأموران پلیس از قتل مرد جوانی در شهرری باخبر و راهی محل شدند. شواهد نشان می‌داد پدرام ۲۶‌ساله در جریان درگیری بر اثر اصابت چاقو از سوی امید ۳۰‌ساله کشته شده است و عامل قتل بعد از ارتکاب جرم به مکان نامعلومی گریخته است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، پلیس امید را تحت تعقیب قرار داد تا اینکه چند روز بعد از حادثه وی شناسایی و بازداشت شد.
متهم به پلیس‌آگاهی منتقل شد و با اقرار به جرمش و بازسازی صحنه جرم روانه زندان شد. پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه محاکمه که به ریاست قاضی متین راسخ برگزار شد، اولیای‌دم درخواست قصاص کردند، سپس متهم با اقرار به جرمش در شرح حادثه گفت: «روز حادثه از خیابان عبور می‌کردم که با سهیل روبه‌رو شدم. او نگاه چپ کرد و من به خاطر نگاه سنگین او اعتراض کردم. همین بهانه درگیری شد، اما با میانجیگری رهگذران تمام شد. قصد داشتم به خانه برگردم که سهیل با پسری به نام پدرام تماس گرفت و از او کمک خواست. وقتی پدرام رسید عرق خورده و مست بود به همین دلیل حالت طبیعی نداشت که به سمت من حمله‌ور شد. آن‌ها به طرفم حمله کردند و من برای دفاع از خودم چاقو و قمه کشیدم که باعث قتل شد.»
متهم در ادامه با اجازه از ریاست دادگاه به سمت اولیای‌دم رفت و گفت: «باور کنید خصومتی با پدرام نداشتم. درخواست گذشت دارم وگرنه آماده مرگ هستم و می‌خواهم مرا حلال کنید.»
سپس پدر مقتول ایستاد و گفت: «بعد از فوت پسرم چشم‌هایم نابینا شد. او روز پدر کشته شد قبل از اینکه کادوی روز پدر را به من بدهد. داغش مرا خیلی سوزاند. متهم دروغ می‌گوید پسرم ورزشکار بود و کمربند مشکی داشت. او چند مدال گرفته بود و هرگز مشروب نخورده‌بود. به همین خاطر خیلی بی‌رحمانه به قتل رسید، چون آن‌ها حریف پسرم نمی‌شدند. متهم اول چند ضربه به شاهرگ پایش زده سپس قمه را در قلبش فرو کرده است. راضی به گذشت نیستم.»
در ادامه پدر متهم بلند شد و گفت: «می‌دانم پسرم اشتباه بزرگی مرتکب شده است. حاضرم دست و پای پدر مقتول را ببوسم و از او حلالیت بخواهم. باور کنید چند بار خواستم مقابل خانه‌شان بروم تا با آن‌ها صحبت کنم، اما اجازه ندادند. تقاضا دارم پسرم را به خاطر فرزند خردسالش ببخشند.» در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار