سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: بازیهای رایانهای عرصهای است که به لحاظ فرهنگی با مهمترین و حساسترین رده سنی یعنی کودک و نوجوان سر و کار دارد و هر کشوری اگر نگاه استراتژیک و آیندهنگرانه درستی داشته باشد قطعاً باید به این عرصه نگاهی جدی و عمیق نموده و ظرفیتهای آن را به نفع فرهنگ ملی ارتقا دهد. «جوان» در این باره با حمیدرضاجلالی و بابک کرباسی دو نفر از کارشناسان و فعالان این عرصه درباره آخرین رویدادی که اخیراً از سوی بنیاد ملی بازیهای رایانهای برگزار شد به گفتوگو نشسته است.
هشتمین دوره بازیهای ویدئویی اخیراً به کار خود پایان داد. فکر میکنید این رویداد تا چه اندازه در ارائه اهداف فرهنگی و فنی که احتمالاً برگزارکنندگان برایش ترسیم کرده بودند موفق عمل کرد؟
جلالی: اولین مسئلهای که لازم است به آن اشاره کنم وجود برخی بازیهای غیرشرعی همچون بازی تخته نرد تحت عنوان مارکتهای معروف و شناخته شده است که در این دوره از جشنواره شرکت کرده بودند. در یکی از بازیهایی که در بخش دستاوردهای هنری این جشنواره موفق به کسب جایزه شد از سمبلها و نمادهای مسئلهداری مانند پنتاگرام (دایره و مثلث پنجضلعی) استفاده شده بود. همچنین میتوان به درختی اشاره کرد که از جمله سمبلهای مورد توجه خاص فرقه کابالیستها است که در آن بازی مورد استفاده زیاد قرار گرفته بود. کاربر به وسیله یک نور خاصی راهنمایی میشود تا به آن سمبل پنتاگرام برسد.
ممکن است تولیدکننده بگوید این اتفاق غیرعمدی بوده؟
جلالی: البته ممکن است در مقام دفاع گفته شود استفاده از ستاره همه جا وجود دارد و همه آنها که شیطانپرست نیستند، اما باید در پاسخ به این سؤال گفته شود که وقتی در دنیا یک فرقه شیطانپرستی اعلام موجودیت کرده و یک ستاره پنجپر قرار گرفته در درون دایره را به عنوان نشانه، سمبل و نماد خودش معرفی میکند استفاده مکرر از آن در یک بازی سرگرمکنندهای که همزمان ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه کاربر نوجوان را درگیر خود کرده، نمیتواند صرفاً اتفاقی یا بدون دلیل صورت گرفته باشد!
چطور این بازی از مجاری ورودی جشنواره اعم از نظارت و داوری عبور کرده و کسی هم متوجه چنین مسئلهای نشده است؟!
ما نمیتوانیم لباس تیم ملی یک کشور را بپوشیم ولی مدعی حمایت از تیم مقابل آن باشیم! وقتی ما در یک کشور اسلامی داریم زندگی میکنیم و بازی میسازیم نمیتوانیم از علامات و نشانههای خاص برخی فرقههای ضاله استفاده کنیم چراکه این یک تناقض آشکار است.
به جشنواره بپردازیم؛ چه مباحث دیگری قابلیت طرح دارند؟
جلالی: مسئله دیگر استفاده از کاراکترهای بازی با ظواهر ناهنجار و خلاف شرع است. متأسفانه یکی از بازیهایی که جایزه گرفته در این دوره از جشنواره چند ایراد اساسی بر آن وارد است؛ اولاً طبق آموزهها، سورهها و آیات قرآنی کسانی که برای فرشتگان الهی جنسیت مؤنث یا مذکر قائل شدهاند بهشدت مورد نکوهش قرار گرفتهاند. این کار را کفار در زمان پیغمبر اکرم (ص) با نیتهای خاصی انجام میدادند که متأسفانه در این بازی یک فرشته در قامت یک زن تقریباً بیحجاب و بدلباس که بیشتر ظاهری اروتیک دارد، گنجانده شده است. نکته دوم در مورد این بازی استفاده از جادو است که امری مذموم و نکوهیده از نظر قرآن کریم و ائمه هدی (ع) است. نکته سوم که از دو مورد قبلی بسیار شاخصتر است اینکه در این بازی ما با یک کاراکتر خانمی مواجهیم که لباسی شبیه به مینیژوب به تن دارد که گیمر با یک کاراکتر زن تقریباً نیمهبرهنه که اندامهایش بدون پوشش است باید بازی کند. در حالی که این کاراکتر زن برهنه هم در پسزمینه بازی و هم پوستر تبلیغاتی آن وجود دارد. متأسفانه این بازی از سوی هیئت داوران به عنوان بهترین بازی ژانر استراتژی همین دوره اخیر جشنواره بازیهای ویدئویی برگزیده شده و جایزه میگیرد! نکته جالبتر اینکه همین الان در اغلب مارکتهای ارائهدهنده بازی تبلیغ شده و به فروش میرسد! حرمت داشتن طراحی و جانمایی کاراکتر بیحجاب چیز پنهان و خاصی نیست که تیم سازنده و گروه نظارت و هیئت داوران از آن بیاطلاع باشند چه برسد به طراحی یک کاراکتر زن نیمهبرهنه در جشنواره بازیهای یک کشور اسلامی مثل ایران! بازی دیگری در این جشنواره به عنوان برگزیده معرفی شد که یکی از کاراکترهای زن آن در منزل به صورت کاملاً بیحجاب نشان داده میشود و باید از مسئولان جشنواره پرسید که چطور یک چنین بازی اجازه حضور در جشنواره و بخش مردمی را پیدا کرده است؟ تکلیف حرمت داشتن پوشش زن در مقابل انظار چه میشود؟ آیا قرار است که در این حوزهها مباحث شرعی، ملاک عمل در ساخت و تولید محتواهای فرهنگی اثرگذاری مانند بازیهای جدید قرار نگیرد و کاملاً بدون قید و بندهای شرعی تولید محتوا کنیم؟! شخص وزیر ارشاد که تا به حال چند کارت زرد از مجلس شورای اسلامی گرفته چطور میخواهد از این اتفاقات که در زیرمجموعه تحت مدیریتش شکل گرفته دفاع کند؟ آیا این کارت زردهای مجلس اساساً برای آقای وزیر معنا و مفهومی دارد؟
آیا ممکن است که وزیر از چنین مسائلی بیخبر باشد؟
جلالی: چطور ممکن است در زیرمجموعه وزیری که در آستانه استیضاح قرار دارد چندین بازی با کاراکترهای زن نیمهبرهنه کاملاً اروتیک یا مملو از نمادهای کابالیستی و برخی فرقههای ضاله دیگر منتشر یا در یک جشنواره ملی (!) حائز رتبه و برنده جایزههای مختلف میشود؟! اگر وزیر به این مسائل اشراف دارد و کاری نمیکند که خدا در روز پسین به دادش برسد و اگر هم اطلاعی ندارد که وای به حال چنین وزارتخانهای! البته ممکن است افراد دیگری پشت پرده این اتفاقات باشند چراکه گاهی اوقات اخبار غیرموثق یا اصطلاحاً درِگوشی خبر از دخالتهای پنهان برخی مسئولان اسبق و سابق میدهد. به هر ترتیب این نمایشگاه محمل گیم کشور است ولی آیا واقعاً این بازیها نماینده صنعت گیم کشور ما هستند؟! آیا بازیهای نازل و پر از اشکالی که در این دوره از جشنواره بازیهای ویدئویی شرکت کردند و جایزه بردند ظرفیت و توانایی واقعی صنعت بازیسازی کشور است؟ اینها مفاخر گیم ما هستند؟ هر کسی که مسئول این مسائل است حالا وزیر باشد یا مدیرعامل بنیاد بازیهای رایانهای یا حتی دبیر و هیئت داوران جشنواره باید به این سؤال پاسخ بدهد که ما خروجی این جشنواره را بایستی ماحصل و منتسب به چه جریان فکری یا مدیریتی بدانیم؟!
به نظر شما در این دوره از جشنواره بازیهای ویدئویی بازیهای خوبی وجود نداشت که برخی از جوایز به بازیهای مسئلهدار تعلق گرفت؟
جلالی: البته در همین دوره از جشنواره، بازیهای قابل توجهی وجود داشتند که احتمالاً برخلاف تمام محسنات و نوآوریهایشان از نظر برگزارکنندگان هیچ دستاورد تکنیکی و هنری نداشتند که به چنین بازیهای مسئلهداری جایزه دادهاند! این مسئله از آن جایی مهم است که همین جشنوارهها و جوایزش هستند که اصطلاحاً نقش ریلگذاری در این صنعت را ایفا میکنند.
کرباسی: من مایلم که گستره بحث را از حوزه هشتمین دوره جشنواره ملی بازیهای ویدئویی قدری بالاتر ببریم تا حق مطلب ادا شود و همه مسائل متوجه یک دپارتمان و ساختار داوری نشود. یکی از مشکلاتی که در چند دوره اخیر جشنواره بازیها خیلی مشهود و ملموس بوده ماجرای عدم توجه به مجوزهای تولید در حوزه محصولات برتر است.
لطفاً قدری شفافتر توضیح بدهید.
کرباسی: یعنی تولید و محصولی موفق به دریافت جایزه میشوند که نه پروانه تولید، نه تأییدیه محتوا و نه هیچ چیز دیگری در وزارت ارشاد ندارند! برعکس جشنوارههای دیگر یا حتی هنر صنعت سینما، آثاری که قرار است صرفاً در جشنواره حضور پیدا کنند (توجه کنید که هنوز بحث نشر بازی که مانند اکران در سینماست مطرح نیست و صرفاً حضور در جشنواره است)، حتماً مجوز تولید دارند؛ لااقل فیلمنامه و داستان آنها مورد تأیید شورای مربوطه است.
قانونی در این رابطه داریم که تولیدکننده بازی را موظف به اخذ مجوز تولید کند؟
کرباسی: بله، داریم؛ اما متأسفانه برخلاف مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی که در حکم قانون لازمالاجرا هستند و بنیاد بازیهای ملی رایانهای را موظف کرده برای بازیهای ایرانی پروانه تولید صادر کنند و بر روند تولید این بازیها نظارت داشته باشد، در عمل چنین اتفاقی نمیافتد.
با همین صراحت؟!
کرباسی: مدیرعامل بنیاد به صورت خودسرانه، بدون مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و در خفا این بند اساسنامه را لغو کرده و بیش از دو سال است که هیچ پروانه تولید و نظارتی را برای بازیهای ایرانی صادر نمیکند و در کمال ناباوری طی مصاحبههای مختلف و انتشار توییتهای مرتبط با این تخلف آشکار قانونی (بدون اشاره به نادیده گرفتن مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی از سوی این بنیاد)، آن را یکی از افتخارات و دستاوردهای دولت اعتدال در زمینه تسهیل شرایط برای ایجاد زمینههای کسب و کار اعلام کردند! و خیلی شفاف هم اعلام کردهاند که مخالفین این طرح صرفاً مخالفان سیاسی دولت هستند!
جلالی: متأسفانه اشکالی که معمولاً در طرح چنین موضوعاتی پیش میآید این است که با نقشآفرینی برخی شبکههای فروش بازیهای رایانهای برخط و برخی ذینفعان دیگر با تکنیک چندپاره کردن مباحث و موضوعات، اصل اتفاق مورد غفلت قرار میگیرد. نکته دیگر در مورد این دوره از جشنواره بازیهای ویدئویی اینکه قاطبه رسانهها صرفاً به پوشش خبری جشنواره بدون توجه به محتوای ارائه شده و مسائل مترتب بر آنها اقدام کردهاند که این مسئله برای جامعه رسانهای کشور آن هم در هزاره سوم یک فاکتور منفی به حساب میآید.
آیا این مدعا درست بود یا...
کرباسی: اصلاً چنین چیزی صحت نداشته و مخالفت با آن هیچ عقبه یا دلیل سیاسی ندارد. ماجرا بر سر این نیست که گفته شود صرفاً باید بازیهای ارزشی یا بازیهایی در مورد دفاع مقدس و... ساخته شود. واقعیت این است که چنین اقدامی حتی از نظر صنفی موجب متزلزل شدن حوزه بازیسازی در گستره فرهنگی میشود. یعنی یک شخصی میرود و با پول شخصی یا گرفتن وام و... یک بازی تولید میکند. هیچ دستگاهی هم از او نمیخواهد که مثلاً باید بیاید و از آنجا مجوز تولید دریافت کند. حالا تصور کنید همین شخص تولیدکننده بعد از صرف چند صد میلیون تومان میخواهد کارش را به بازار عرضه کند، اما به اشتباه و نه از سر عمد، یکی از ارزشهای انقلابی، دفاع مقدسی یا مسئلهای شبیه به اینها را میزند؛ قطعاً بازیاش توقیف میشود و تنها کسی که متضرر میشود تولیدکننده است نه بنیاد ملی بازیهای رایانهای! و نهایتاً میگوید که در مسیر تولید باید نسبت به آن مسئله دقت میکردی!
آیا قبل از شروع دوره مدیریت جدید بر بنیاد ملی بازیهای رایانهای، برای تولید بازی مجوزی صادر میشد؟
کرباسی: بله؛ سابقه صدور مجوز داشتیم و امروزه این تخلف در حالی انجام میشود که ما در حدود هشت سال بود برای تولید بازی میبایستی مجوز تولید میگرفتیم. این حوزه هم مانند سایر حوزههای فرهنگی است و همانطور که مثلاً در تولید فیلم شیطنتهایی صورت میگیرد در گستره تولید و ساخت بازیهای رایانهای هم وجود دارد.
چه مدت است که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در رابطه با اعطای مجوز تولید بازی به تولیدکننده نادیده گرفته میشود؟
کرباسی: حدود دو سال است که این تخلف در حال انجام است. اما سؤالی که میتوان مطرح کرد این است که خروجی این مسئله چه چیزی بوده است؟ دو سال پیش یک بازی در جشنواره توانست جایزه بگیرد که اساساً برای بازار داخلی کشورمان تولید نشده بود! حتی مدیرعامل بنیاد در آن موقع گفت که قرار نیست این بازی بدون انجام ویرایشهای لازم در بازار داخلی عرضه شود. خب این یعنی چی؟ آیا ما یک بازی تولید میکنیم برای عرضه در کشورهای دیگر بعد میآییم و به همان بازی در جشنواره ملی و داخلی جایزه میدهیم و میگوییم حالا برو آن طرف آب و پول دربیاور؟! بقیه بازیسازها باید چه بکنند؟ خب شما با این کارتان دارید برای تولید محصولات غیر ایرانی که به طریق اولی هم در آن خبری از باید و نبایدهای فرهنگ ایرانی- اسلامی نخواهد بود ریلگذاری میکنید! این مسئله که چه کسی و با رعایت چه مسائلی میتواند برای عرضه در مارکتهای خارج از کشور محصول فرهنگی تولید کند به دستگاههای مسئول یا امنیتی مربوط میشود ولی چرا در حوزه جایزه جشنواره موضوع داشتن یا نداشتن پروانه تولید را حذف میکنید؟! امسال به بازیهایی جایزه دادهاند که بازیساز ایرانی آن را ساخته، اما در آن از یک کاراکترِ دخترِ جوانی استفاده کرده که لباسش دوتکه (و کاملاً اروتیک) است!
به نظر شما علت استفاده بازیساز داخلی از چنین کاراکترهایی آن هم با پوشش نیمهبرهنه چه چیزی میتواند باشد؟
کرباسی: ببینید اینها خروجی همین تخلفاتی است که عرض کردم؛ بازیساز وقتی بازار را رصد میکند و میبیند که بازار آنقدر زرد، چیپ و چرک شده با خودش میگوید اگر من در بازی تولید شدهام تصاویر اروتیک و نیمهبرهنه بدن زن یا نمادگرایی از کابالیستها و ماسونها را به نمایش نگذارم بازی من مورد توجه قرار نمیگیرد! خب مسئول ریلگذاری و اجرای قوانین در این حوزه چه شخص، دستگاه یا نهادی است؟! آیا منِ تولیدکننده مسئول هستم؟! قطعاً نه! شما ببینید از سه یا چهار سال گذشته تا به امروز که سکان مدیریت کار را به دست گرفتهاند به غیر از اینکه در دادگاههای مختلف پیگیر شکایتهای پر تعدادشان از افراد و اشخاص مختلف هستند، کار دیگری هم انجام میدهند؟! ما نمیگوییم که برگردید به آرمانهای انقلاب اسلامی بلکه میگوییم برگردید به قانونی که تا همین چهار سال پیش اجرا میشد! این دوستان از منِ نوعی که این مسائل را در مصاحبه با رسانهها یا صدا و سیما مطرح میکنم فوراً شکایت میکنند! با اینکه دوستان به خاطر هر مطالبه بحق و قانونی که ما داریم فوراً به سراغ دادگاه و شکایت میروند، مشکلی نداریم؛ اما این ولنگاری که حضرت آقا بارها در سخنرانیهایشان به آن اشاره کرده و میکنند نمود عینی و واقعیاش در صنعت بازیهای رایانهای است. این مسئله تا آنجا جلو رفته که برخی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی مجبور بشوند در صحن علنی مجلس اعلام کنند که کودتای فرهنگی در حوزه بازیهای رایانهای اتفاق افتاده است! این را پشت تریبون مجلس گفتهاند نه در یک جلسه غیرعلنی یا پشت درهای بسته! نمیدانم شاید زور آنها هم نمیرسد؟! در این اثنا هم بازیسازها در حال انجام و تولید کارهای خودشان هستند. بازیسازی یک صنعت بینالمللی است؛ مثلاً اگر یک نفر در شرکت یا هر جای دیگری مشغول ساخت یک بازی به طور مثال در مورد زامبیهاست و میخواهد آن را در مارکتها و فروشگاههای بینالمللی دنیا عرضه کند در حال انجام یک کار شخصی است، اما آیا میشود یک چنین بازی را بیاوریم و در جشنواره ملی بازیهای رایانهای به آن جایزه بدهیم؟
قاعدتاً و با توجه به عنوان جشنواره که از واژه «ملی» استفاده کرده، نباید چنین اتفاقی بیفتد!
کرباسی: درسته، اما آقایان میگویند که نه! هر کس هر چیزی را که ساخته برای ما ارسال کند. مثلاً در یکی از دورههای قبلی همین جشنواره ما شاهد بازیهایی بودیم که در مورد آنها دیگر بحث پوشش یا مسائل اروتیک مطرح نبود بلکه مباحث کلان دیگری که در زمینه فرهنگسازی عمومی یا قبحشکنی و عادیسازی برخی رفتارهای خلاف شرع و دین میتوانند مؤثر باشند مطرح بود. خب برخی بازیهای خوب و قابل قبولی که واقعاً امضای ایرانی دارند یا حتی بازیهایی که بر اساس قصههای قرآنی ساخته شدهاند به چه دلیلی بایکوت میشوند؟! حتی برخی بازیها که از نظر ساختار فنی و محتوایی دارای کیفیت بالایی هستند، اما به دلیل اینکه سراغ مؤلفههایی مثل تصاویر اروتیک یا کاراکترهای دختر با پوششهای برهنه نمیروند، با زدن برچسب غیر استاندارد بودن کنار زده میشوند!
پس هیئت داوران چه میشود؟
کرباسی: ببینید غالباً هیئت داوران مدیران همین شرکتهای بازی هستند و یک لیستی از بازیهای راهیافته به جشنواره را در اختیار داوران میگذارند و آنها هم از میان آنها گزینههای مطلوب و مورد نظرشان را انتخاب میکنند. داوران که در مرحله غربالگری و انتخاب اولیه محصولات حضور ندارند؟ مثلاً جلوی داور یک لیستی از بازیها را قرار میدهند و کار به شکلی طراحی و مهندسی میشود که داوران به گزینههای مطلوب انتخابکنندگان میرسند. چطور امکان دارد که یکسری از بازیهای بدون مجوز از طریق برخی مارکتهای داخلی اجازه عرضه پیدا میکنند؟ یا اینکه چطور امکان دارد که برگزارکنندگان جشنواره اجازه داشته باشند تعدادی از تولیداتشان را در جشنواره شرکت بدهند؟! حتی ما قبلاً مواردی داشتیم که دبیر جشنواره به عنوان تولیدکننده بازی در جشنواره شرکت کرده و حتی جایزه هم برده است.
آیا به نظر شما شخص وزیر ارشاد از این مسائل خبر دارند یا نه؟
جلالی: من فکر میکنم که آقای صالحی در جریان این امور نیستند و امیدواریم که انتشار این مطلب در روزنامه «جوان» باعث شود که آقای وزیر ارشاد موضوع را پیگیری کنند.
کرباسی: من فکر میکنم اینگونه اتفاقات در حوزه بنیاد ملی بازیهای رایانهای به نوعی بازی کردن با آبروی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شخص وزیر است.