کد خبر: 939304
تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۹
نگاهی تحلیلی به سخنان مقام معظم رهبری درباره تقابل ایران و امریکا
نگاهی به شرایط موجود در منطقه نشان می‌دهد تهدید‌های نظامی امریکا علیه ایران دیگر هیچ اعتباری ندارد و می‌توان با قدرت گفت که تمام فشار امریکا علیه ایران در حوزه اقتصادی متمرکز شده است.
مهدی پورصفا
سرويس سياسی جوان آنلاين: در طول ۴۰ سال گذشته یکی از مهم‌ترین تهدیدات امریکا علیه نظام جمهوری اسلامی ایران امکان استفاده از حربه نظامی علیه کشورمان بوده است. این تهدید در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ شمسی به شدت بالا رفت به گونه‌ای که هرازگاهی خبر حمله به کشورمان در یک موعد مشخص منتشر می‌شد. با وجود این با گذشت نزدیک به ۴۰ سال نه تنها این اتفاق نیفتاده است بلکه عملاً امریکایی‌ها از تهدید نظامی علیه کشورمان عقب نشینی کرده‌اند.
با وجود اینکه امریکایی‌ها همچنان تلاش می‌کنند با حضور گسترده در منطقه خلیج فارس از جمله استقرار نزدیک به ۷۵ هزار نیروی نظامی همچنان خود را به عنوان یک قدرت متوازن جا بزنند، اما نگاهی به امکانات موجود در منطقه نشان می‌دهد امریکا هیچ گاه به دنبال حمله نظامی به ایران نخواهد بود. در حقیقت وضعیت فعلی تکرار همان سخنان مقام معظم رهبری است که می‌فرمایند: دیگر جنگ نخواهد شد. با این حال سؤال این است که این نقطه‌ضعف امریکایی‌ها حاصل چه شرایطی است.

وقتی پوزه امریکا به خاک مالیده شد

واقعیت این است که امریکایی‌ها هم‌اکنون دچار مشکلات فراوانی در بخش‌های نظامی خود هستند. از امریکایی که در دهه ۹۰ میلادی به عنوان بزرگ‌ترین ابرقدرت نظامی دنیا نام برده می‌شد دیگر خبری نیست، امروز امریکایی‌ها با مشکلات فراوانی چه در بخش بودجه‌ای و چه در بخش تسلیحاتی خود روبه‌رو هستند. دو جنگ مهم در منطقه یعنی جنگ‌های عراق و جنگ افغانستان تبدیل به عرصه‌ای شدند که توانِ نظامی امریکا را به شدت در معرض فرسودگی قرار داد. امریکایی‌ها در طول جنگ عراق نزدیک به یک‌میلیون نظامی را به این کشور اعزام کردند که نزدیک به ۶ هزار نفر از آنان کشته شدند.

هزینه‌های نظامی در عراق فوق‌العاده کمرشکن و خارج از تحملِ اقتصاد امریکا بود. برآورد‌های مختلفی برای هزینه‌های امریکا در جنگ عراق وجود دارد، این برآورد‌ها از ۶۰۰ میلیارد دلار هزینه رسمی جنگ تا ۳ تریلیون دلار شامل هزینه‌های غیررسمی پرداخت غرامت به سربازان زخمی و پرداختِ هزینه‌های دیگر را در بر می‌گیرد. برخی اعتقاد دارند که مهم‌ترین دلیل بحران اقتصادی در سال ۲۰۰۸ میلادی هزینه‌های فراوانی بود که امریکا برای حضورِ نظامی خود در عراق و افغانستان هزینه کرده بود. در حقیقت دو جنگ عراق و افغانستان جنگ‌هایی به شمار می‌روند که امریکا را گرفتارِ نوعی فرسایش طولانی‌مدت کردند.
این دو جنگ طولانی‌ترین جنگ‌های استعماری امریکا محسوب می‌شوند که به نظر می‌رسد هیچ نقطه پایانی در مقابل آن وجود ندارد و با این وجود بسیاری از استراتژیست‌ها معتقدند این جنگ‌ها نتوانسته اهداف امریکا را برآورده کند. در افغانستان با وجود گذشتِ سال‌ها از آنچه مبارزه علیه طالبان خوانده می‌شود، حالا امریکایی‌ها با وساطت پاکستان به دنبال مذاکره با سران طالبان هستند.

پول نیست

امریکایی‌ها در دریا نیز با مشکلات فراوانی روبه‌رو هستند. درحالی که در گذشته ناو‌های هواپیمابر امریکا یکی از مهم‌ترین ابزار‌های اِعمالِ قدرت نظامی امریکا در سرتاسر دنیا محسوب می‌شدند امروز امریکا به کمترین ظرفیتِ ممکن در حوزه ناو‌های هواپیمابر رسیده است. دلیل این مسئله مشکلات عدیده در بخش‌های بودجه‌ای نیرو‌های نظامی امریکا محسوب می‌شود. وال‌استریت‌ژورنال چندی پیش در گزارشی به این نکته اشاره کرده که ایالات‌متحده امریکا و نیروی دریایی آن هم‌اکنون با مشکلات متعددی در بحث به‌روزرسانی و استفاده دقیق از ناو‌های امریکایی روبه‌رو هستند، هم‌اکنون در ایالات متحده امریکا تنها یک بندرگاهِ ویژه در ایالت ویرجینیا وجود دارد که توانمندی پذیرایی از ناو‌های هواپیمابر هسته‌ای و تعمیرات آن‌ها را دارد.

در حالی که امریکایی‌ها مدعی هستند نیروی هوایی این کشور در بالاترین سطح قدرت خود قرار دارد، اما گزارش‌های منتشر شده نشان می‌دهد نزدیک به ۵۰ درصد از توانِ هوایی ایالات‌متحده امریکا درگیر مشکلات گوناگونی از جمله عدم تعمیراتِ بموقع و عدم آموزش درست منابع انسانی قرار است، البته امریکایی‌ها با همین نیرو‌های موجود نیز می‌توانند خود را به عنوان قوی‌ترین نیروی نظامی دنیا در منطقه و حتی در جهان معرفی کنند، اما مشکل این است که مسائل و مشکلات مختلفِ موجود در دنیا دیگر به امریکایی‌ها این اجازه را نمی‌دهد که بتوانند در هر جایی از توانِ نظامی خود استفاده کنند.

در حقیقت ماجرا همان است که باراک اوباما رئیس‌جمهور سابق امریکا در دانشگاه نظامی وست پوینت در سال ۲۰۱۲ بیان کرد؛ امریکا نمی‌تواند دیگر از چکشِ نظامی خود برای فرو بردن هر میخی در داخل سنگ‌ها استفاده کند.

در این میان دونالد ترامپ رئیس‌جمهور ایالات متحده امریکا در واکنش به این نارسایی‌ها به دنبال این است که به قول خود بار دیگر عظمت را به ساختارِ نظامی امریکا برگرداند، در حقیقت دونالد ترامپ درصدد است با اختصاص بودجه‌های بیشتر به بخش نظامی در ایالات‌متحده امریکا برخی از نارسایی‌های قدیمی را برطرف کند، یکی از مهم‌ترینِ این مسائل ساخت رزم‌ناو‌ها و ناوشکن‌های جدید برای امریکاست، این مسئله در بودجه نظامی سال ۲۰۱۹ امریکا نیز قابل مشاهده است. هم‌اکنون دونالد ترامپ بودجه ۷۰۰ میلیارد دلاری برای نیرو‌های نظامی ایالات‌متحده امریکا تدارک دیده است، این بودجه اگرچه از لحاظ عددی بزرگ‌ترین بودجه نظامی در تاریخ امریکا محسوب می‌شود، اما هنوز نمی‌تواند به بودجه سال ۱۹۴۵ امریکا در حوزه نظامی برسد، بودجه آن سال ایالات‌متحده امریکا در حوزه نظامی با درنظر گرفتن تورم به میزان یک‌تریلیون دلار در سال جاری بالغ می‌شود. در حقیقت دونالد ترامپ تنها به دنبال این است که میراثِ مطمئنی از خود در حوزه نظامی بر جای بگذارد.

امریکایی‌ها گرفتار همپیمانان ایران در جهان

نکته دیگر که در حوزه نیرو‌های نظامی در ایالات متحده امریکا قابل مشاهده است عدم تمرکز این کشور بر یک جبهه محسوب می‌شود. امریکایی‌ها نمی‌دانند که در کدام جبهه باید بجنگند، در خاورمیانه یا در آسیای جنوب‌شرقی. هم‌اکنون بسیاری از نیرو‌های نظامی ایالات متحده امریکا در منطقه خاورمیانه در حال انتقال به آسیای جنوب‌شرقی هستند و این مسئله سبب شده است تا فرماند‌هان امریکایی از این نکته ابراز نگرانی کنند که دیگر توانمندی کافی در نیرو‌های نظامی امریکا برای مقابله با ایران یا درگیری نظامی با این کشور وجود نداشته باشد. این نکته‌ای است که یک بار از سوی فرمانده نیرو‌های مرکزی امریکا در خاورمیانه بیان شد و در طول ماه‌های اخیر رسانه‌های امریکایی به کرات از آن خبر دادند. این مشکل در خصوص چین و روسیه نیز وجود دارد.
در حقیقت امریکا و نیرو‌های نظامی این کشور در شرایطی که توانِ دولت امریکا برای اختصاص بودجه به آنان محدود است باید با تهدیداتِ متعددی در دنیا مقابله کنند، یکی از این تهدید‌ها نیروی قابل توجه چین در آسیای جنوب‌شرقی است. چینی‌ها اکنون به سرعت در حال توسعه نیرو‌های نظامی خود هستند، نیروی دریایی چین در حال تبدیل به دومین نیروی دریایی پرقدرت دنیاست و ممکن است اندکی بعد این کشور به این توانمندی دست پیدا کند تا برتری دریایی امریکا را در منطقه جنوب‌شرقی آسیا به چالش بکشد. امریکا و اروپا با فشارِ سنگین روس‌ها روبه‌رو هستند، این مسئله زمانی وخامتِ بیشتری پیدا می‌کند که بدانیم نیرو‌های نظامی امریکا در منطقه تنها یک سی‌امِ نیرو‌های نظامی آماده خدمت روسیه در کنار مرز‌های شرقی اروپا هستند و این مسئله نشان می‌دهد مانور‌های ناتو در منطقه اروپای شرقی بیشتر به یک نوع قدرت‌نمایی صرف می‌ماند تا یک اراده واقعی برای مقابله با نیرو‌هایی که در مرز‌های روسیه برای هرگونه مداخله ضروری در اروپا آماده هستند.

جبهه اقتصادی نیز همانند جبهه نظامی عمل کند

با نگاهی به عوامل فوق متوجه می‌شویم خروج امریکا از منطقه در حقیقت نوعی عقب نشینی در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران است. شاید روشن‌ترین مصداق این عقب نشینی تخلیه پایگاه‌های این کشور از سوریه باشد. این در حالی است که امریکایی‌ها مدعی بودند تا زمان حضور ایران در سوریه از این کشور عقب نشینی نخواهند کرد. در این حوزه تصور حمله نظامی به کشورمان یک مسئله دور از ذهن است که تنها ممکن است در پروپاگاندا‌های رسانه‌ای مطرح شود. به این ترتیب روشن است که تمام تهدیدات کشور در حوزه اقتصادی جمع شده است و امریکایی‌ها تلاش می‌کنند از این مسیر نظام جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دهند. شاید مسئولان اقتصادی کشور با نگاهی به حوزه نظامی بتوانند از تجربیات کشور در مقابله با امریکا بهره بیشتری ببرند به گونه‌ای که توطئه‌های دشمن در این حوزه نیز خنثی شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار