اتفاق روز قدس كه رئيس‌جمهور را ناگزير به ترك راهپيمايي كرد، زشت و ناپسند بود، اما زشت‌تر از آن حواشي ايجاد شده حول حاشيه روز جمعه بود. فرافكني‌ها و بي‌اخلاقي‌هاي به اصطلاح حاميان روحاني در صفحات مجازي هم نشان داد كه اصلاح‌طلب – اعتدالي‌ها تا چه اندازه از اخلاق‌هاي سياسي دورند و هم ثابت كرد رويكرد نفاق‌گونه اين جريان به قدري هوچي‌گر، تماميت‌خواه و بي‌تاب است كه در كسري از ثانيه از كاه براي رسيدن به مطامع حزبي خود كوه مي‌سازد. البته ماجراي دو روز گذشته يك موضوع ديگر را هم ثابت كرد و آن اينكه تيم رسانه‌اي دولت هماره و به هر بهانه‌اي با حمايت جريانك‌هاي اجتماعي دنبال حاشيه‌سازي براي پرت كردن اذهان از مسائل اصلي است. وقتي به اين معادلات، شبكه‌هاي مجازي در اختيار دولت هم اضافه مي‌شود، پيچيدگي اوضاع به حدي مي‌رسد كه بررسي آن تأمل بيشتري را مي‌طلبد. شعار دو سه دقيقه‌اي جمعي ده بيست نفري در روز قدس عليه رئيس محترم جمهور، اصلاً و ابداً ارزش اين همه پروپاگانداي رسانه‌اي را نداشت؛ واقعاً لازم نبود بيش از 10 وزير و معاون دولت و دهها نماينده مجلس از فراكسيون اميد براي اين اتفاق جزئي و بي‌ارزش پا به ميدان بگذارند و با دميدن بر آن تيتر و زيرتيتر براي همه رسانه‌هاي معاند خارجي و زنجيره‌اي‌ها در داخل بسازند، اما چرا اين‌گونه شد؟
جمعه شب #حامي –روحاني- ام در توييتر ترند شد؛ يعني عبارت «حامي روحاني‌ام»، به دليل كثرت استفاده در توييتر، بر صدر اخبار داغ اين شبكه خبري مجازي نشست، اما مديريت شبكه توييتر اين ترند را دقايقي بعد به يك باره و به كلي حذف كرد، چرا؟ چون كاشف به عمل آمد كه ربات‌هاي مجازي (يعني كاربراني كه وجود خارجي ندارند) حامي روحاني بوده‌اند و با بازنشر اين هشتگ روحاني را بر صدر نشانده‌اند! اين افتضاح مجازي، اما چند نكته درخور توجه دارد.
تخلف از وزارت كشور تا سانفرانسيسكو !
درست است كه آقاي روحاني، رئيس محترم جمهور همه ايرانيان هستند، اما ظاهراً سواي دنياي واقعي، دنياي مجازي هم محلي براي جولان «تخلف» و «تقلب» حاميان و اطرافيان ايشان شده است. يك بار در عالم واقع سخنگوي شوراي نگهبان گفته است كه تخلفات وسيع انتخاباتي مديران دولتي به قوه قضائيه ارسال شده (و همه منتظر اعلام نتيجه برخورد با مديران متخلف دولتي توسط قوه‌قضائيه هستند)، حالا هم مديران توييتر به تقلب حاميان روحاني در فضاي مجازي پي برده‌اند و اين حاميان را از صدر اخبار حذف كرده‌اند: تخلف از ستاد انتخابات وزارت كشور تا ساختمان مديران توييتر در سانفرانسيسكو، تخلف از ايران تا امريكا !
فقط حاشيه !
دولت يازدهم بارها ثابت كرده است كه متخصص و متبحر در حاشيه‌سازي و سناريوپيچي است؛ چه آن زماني كه افتضاح نقض برجام را با شوي كنسرت مي‌پوشاند و چه وقتي كه برملا شدن دريافت‌هاي ميلياردي مديران دولتي را با طرح مسئله خلاف واقع املاك نجومي به حاشيه هل مي‌دهد. شعار دادن ده، بيست نفر به مدت دو، سه دقيقه در روز عظيم قدس با جمعيت ميليوني، يكي ديگر از همين حاشيه‌ها است. اين اقدام ناپسند، اصلاً و ابداً در حد و اندازه‌اي نبود كه با اين همه خبرسازي همراه باشد، اما تيم رسانه‌اي دولت بلافاصله به ميدان آمدند و حاشيه جديدي را با سناريوسازي به متن تبديل كردند. دست‌كم 10 نفر از اعضاي دولت – در سطح وزير و معاون - وارد ميدان شدند و راجع به اين موضوع كم‌اهميت اظهارنظر كردند و براي داغ شدن آن دميدند، چرا؟ واضح است، چون تا مدتي اذهان ايرانيان درگير يك موضوع حاشيه‌اي بيخود باشد و مدتي براي رسانه‌هاي زنجيره‌اي خوراك و ملات درست شود تا دولت با خيال راحت از پاسخگويي راجع به مسائل اصلي و روز كشور فرار كند. مرور تيترهاي ديروز رسانه‌هاي زنجيره‌اي مؤيد همين برداشت است، يعني يك حاشيه‌سازي جديد و آخرين نسخه فرار از پاسخگويي به دليل ناكارآمدي كليد خورد ! كاربران مجازي به اين موضوع هم توجه ويژه داشته‌اند، قرباني با توييتي جالب در اين رابطه گفته است: در شرايطي كه نه رهبر، نه احمدي‌نژاد، نه قاليباف، نه جليلي نه دلواپسا، نه ابر، نه باد، نه مه، نه خورشيد، نه فلك باشند به نظرتون تقصيرو ميندازن گردن كي؟
منافقين هم به كمك آمدند
از طرفي در خبرها آمده بود كه ربات‌هاي وابسته به گروهك تروريستي منافقين باعث ترند شدن هشتگ «حامي روحاني‌ام» شده‌اند. فارغ از صحت و سقم اين خبر - كه تا لحظه تنظيم اين گزارش صدق يا كذب اين موضوع محرز نشده است – صرف همين خبر كه «منافقين پاي كار ترند شدن حاميان روحاني آمده‌اند» دل آدم را به درد مي‌آورد. اي كاش اين خبر هيچ‌گاه تأييد نشود و اي كاش اين خبر اصلاً منتشر نمي‌شد و از اين دو مهم‌تر اي كاش لااقل همين حاميان روحاني در فضاي مجازي نسبت به اين موضوع موضع بگيرند و صراحتاً اعلام كنند حسابشان از منافقين كوردل جداست و حاضر نيستند با گروهك منافقين عجين و مشهور شوند. در همين زمينه عكس‌هاي متفاوتي از كاربران فضاي مجازي منتشر شده است كه ربات‌هايي را در پاي كامپيوترها در حال هشتگ زدن نشان مي‌دهند، كاربران و هشتگ‌هايي كه اساساً وجود خارجي ندارند.
طنز تلخ ماجرا !
«حرامزاده»، «رمال» و بسياري ديگر از ناسزاها، نثار رئيس دولت‌هاي نهم و دهم شد. لفظ حرامزاده را يك به اصطلاح آيت‌الله هم به احمدي‌نژاد نسبت داد، اما همين عده كه دو روز گذشته به هر دستاويزي و با دوز و كلك سعي در بر صدر نشاندن «حامي روحاني‌ام» به بهانه توهين به آقاي روحاني در روز قدس داشتند، در قبال فحش‌هايي كه رئيس‌جمهور قبل مي‌خورد، سوت و كف مي‌زدند. سال 88 و قبل‌تر از آن عكس رئيس‌جمهور وقت را جلوي چشمش آتش زند، همين حاميان روحاني براي اين اقدام سوت و كف هم زدند؛ كانه فحش و ناسزا اگر به روحاني باشد، بد است و مستلزم تقبيح، بوق و كرنا كردن و وامصيبتا گفتن، ولي اگر همين فحش و ناسزا خطاب به یک رئیس‌جمهور دیگر باشد، نه‌تنها خوب است، بلكه سوت و كف زدن هم دارد! مرحوم هاشمی سال 88 نامه می‌نویسد و رئیس جمهور وقت را با بنی‌صدر مقایسه می‌کند اما آن تهمت نیست، حال به‌یکباره این مقایسه تهمت می‌شود. چنين رويه‌اي اگر اسمش نفاق نيست، پس چيست؟ اي كاش لااقل براي حفظ ظاهر قضيه هم كه شده اينقدر تابلو و بي‌منطق هشتگ نمي‌زدند. فقط به عنوان يك نمونه آذرپيك، از خبرنگاران رسانه‌هاي زنجيره‌اي در توييتي نوشته است: «اينكه خشمتون از صندوق رأي رو در قالب فحش به كف خيابون مي‌آوريد، يعني هنوز فاصله زيادي با دموكراسي و جامعه مدني داريد ما به شما ياد مي‌دهيم»! به قول يكي ديگر از همين كاربران فضاي مجازي كه در جواب آذرپيك گفته است: «ظاهراً ايشان از ياد برده‌اند كه وقتي كف خيابون و خشم از صندوق رأي مد نبود، چند ماه كف خيابون فحش مي‌دادي و ناسزا مي‌گفتيد و زباله‌دان آتش مي‌زديد، حالا ادعاي دموكراسي و جامعه مدني داريد و.... سيد‌رضي هم يكي ديگر از كاربران مجازي در جواب آذرپيك گفته است: شمايي كه از دموكراسي و جامعه مدني فقط اردوكشي خياباني و سطل آشغال و اتوبوس و مسجد آتيش زدن رو فهميديد لطفاً تا اطلاع ثانوي سكوت كنيد!
ما بي‌شماريم ولي فيك !
حاميان روحاني گويا از بي‌دغدغه‌مندانند! اگر حقيقتاً حاميان روحاني «بي‌شمار»ند و ترند اول دنيا، خب در راهپيمايي روز قدس حضور به هم مي‌رساندند و با ايجاد حلقه‌هاي چند لايه بر گرداگرد رئيس‌جمهور محترم، مانع از اين مي‌شدند كه عده قليلي ندانم‌كار براي دو، سه دقيقه شعار سر دهند. علت وقوع حادثه روز قدس، از اين سه حالت خارج نيست: يا روحاني آنقدر حامي ندارد كه بتوانند در اجتماعات به صورت مردمي از وي حمايت كنند، يا حاميان روحاني اعتقادي به روز قدس ندارند و جمعه در خانه‌هايشان به سر مي‌برده‌اند يا اينكه آقاي روحاني به اندازه كافي حامي دارد و اين حاميان هم اعتقاد به روز قدس دارند، ولي خواسته‌اند كه حادثه جمعه رقم بخورد تا از آب گل‌آلود آن ماهي خود را بگيرند.
