به عنوان مثال در حوزه علوم پزشكي عمدتاً تحقيقات آزمايشگاهي است و به همين دليل در اين حوزه احتمال كمتري براي انجام تقلب وجود دارد و فقط ممكن است در داده‌سازي مسائل آزمايشگاهي تقلب صورت گيرد كه شيوع ندارد، زيرا كار آزمايشگاهي تحت نظارت استاد مربوطه انجام مي‌شود و استاد مي‌تواند از تك‌تك مراحل با جزئيات سؤال بپرسد. به اين ترتيب فضايي براي تقلب عمده وجود نخواهد داشت.
با وجود اين مسائل اگر استاد بر تمام مراحل يك كار علمي نظارت و اشراف داشته باشد و وقت كافي بگذارد، كمتر اين مسئله به وجود خواهد آمد، اما در رشته‌هاي علوم انساني كه تحقيقات به صورت كتابخانه‌اي انجام مي‌شود، احتمال تقلب بيشتر است، به همين علت در حوزه علوم پزشكي در هيچ كدام از مقاطع هيچ پايان‌نامه‌اي اجازه تحقيقات كتابخانه‌اي ندارد و با تحقيقات كتابخانه‌اي مورد قبول نخواهد بود.
بنابراين هر حوزه تحقيقاتي كه امكان راستي‌آزمايي در آن بيشتر باشد، مانند تحقيقات آزمايشگاهي، سنجش و پايش مستندات راحت‌تر است، اما در زمينه‌هايي كه راستي‌آزمايي غيرممكن شود، ممكن است كپي‌برداري، سفارش دادن يا انواع ديگر تقلب مشاهده شود و اگر اساتيد بتوانند دقت و نظارت كافي بر فعاليت دانشجويان‌شان داشته باشند، تقلب علمي كمتر صورت خواهد گرفت. اغلب اين اتفاق زماني مي‌افتد كه استاد نظارت كاملي ندارد.
به همين دليل بايد تمركز بيشتري بر تعداد پايان‌‌نامه‌هايي كه اساتيد مي‌توانند بر آنها نظارت كنند، صورت گيرد تا استاد وقت كافي براي دانشجويان و كنترل عملكرد آنها داشته باشد. همچنين بايد هزينه تخلفات پژوهشي افزايش يابد، زيرا اگر فردي بداند در صورت انجام تخلف و گير افتادن تنبيه سختي در انتظارش است، ديگر به سمت اين عمل نخواهد رفت.
