ابوي مي‌گويد: تحويل بگير. يكي يكي دارند مي‌روند پشت تريبون و حرف‌هايي را كه به نقل از آنها گفته‌اي تكذيب مي‌كنند.
مي‌گويم: كدام تريبون؟ نكند دادگاه است؟ تو اين ستون كه به خاطر حرف كسي را دادگاهي نمي‌كنند! به خاطر عمل هم حتي! حالا كي چي گفته؟ گوشم را مدير مسئول نكشد و بگويد تو اولاد آدمي يا شيطان! از كار بيكارمان نكنند يك وقت! هنوز از دفعه قبل گوشم درد مي‌كند....
مي‌گويد: حقت است. نگفتي مي‌خواهي بري سيبري. مرغمان را وزير جهاد كشاورزي گرا داده كه بهداشتي نيست!
مي‌گويم: اين را شما ديروز گفتيد. ولي خب باشد من به عهده مي‌گيرم. حالا زده‌اند زيرش. بهداشتي شده است. بايد تكذيبيه چاپ كنيم؟ احضاريه مال كي است؟
مي‌گويد: شلوغش نكن! سازمان دامپزشكي دليل آن را عدم درخواست كتبي روسيه براي صادرات اين محصول عنوان كرده. حالا وزير جهاد كشاورزي ديده مثلاً وزير بهداشت يك پالم گفته و گل كرده خواسته ادا در بياورد گفته مرغ!
مي‌گويم: پس الان وزير كجاست؟ چرا خودش تكذيب نكرده. آنها هم عين ما مدير مسئول دارند نكند. گوشش را كشيده‌اند لابد!
مي‌گويد: نمي‌دانم دارند يا ندارند! فقط مي‌دانم كه مدير كل امور بين‌الملل سازمان دامپزشكي گفته حرف وزير در مورد كيفيت بهداشتي مرغ نبوده و روسيه اگر بخواهد مرغ وارد كند، تيم راستي‌آزمايي مي‌فرستد ايران.
مي‌گويم: مي‌خواهند يك تيم هم براي مذاكره بفرستيم و فعاليت مرغداري‌ها را تا آن موقع تعليق كنيم! بگوييم شيريني‌فروشي‌ها هم هرچه كيك دارند از رده خارج كنند! عجب تكذيب چپ‌اندر قيچي‌اي كرده است اين بابا صحبت‌هاي وزير را؟ اگر تكذيب‌هاي ديگرتان هم از اين دست است نمي‌خواهد بگوييد!
مي‌گويد: نه! اين تكذيب كه مي‌گويم، خيلي باحال‌تر از قبلي است!يادت مي‌آيد نوشتي كه مسكن 70 درصد گران مي‌شود و من گفتم كه اين حرف‌ها را به خورد مردم مي‌دهند كه جنسشان را الان آب كنند و تو گفتي....
مي‌گويم: حالا ما يك چيزي گفتيم. لابد حالا هم يكي ديگر آمده و صحبت‌هاي آن يكي را تكذيب كرده؟
مي‌گويد: نه خود حسن محتشم رئيس انجمن انبوه‌سازان تهران، آنچه برخي سايت‌هاي خبري به نقل از او درباره جهش 70درصدي قيمت مسكن اعلام كرده‌اند را تكذيب كرده و گفته از من درباره چشم‌انداز سال آينده بازار مسكن سؤال كردند و بنده هم تأكيد كردم با توجه به كاهش جذابيت در بازارهاي ارز و سكه و بورس، هم‌اكنون حجم قابل توجهي نقدينگي سرگردان وجود دارد كه بايد به مسير درست هدايت شود. ضمن اينكه، پيش‌بيني كردم در صورت هدايت صحيح منابع، رشد احتمالي قيمت مسكن در سال94 بيش‌از 15درصد نخواهد بود.
مي‌گويم: دست آنكه گوشش را كشيده درد نكند. از 70 رسيد به 15. يكبار ديگر گوشش را بكشند سال ديگر مسكن رايگان مي‌شود. انبوه‌سازها يك چيزي هم دستي به مردم مي‌دهند.
مي‌گويد: بيخودي خودت را بي‌تقصير جلوه نده. زير پايم نشستي كه ماشين مشتي ممدلي را ببريم و بفروشيم و خانه بخريم.
مي‌گويم: آن پيكان عتيقه‌تان را در پستوي خانه نهان كرده بوديد، گفتم برويم بفروشيمش بزنيم به يك زخمي. حالا مگر چه شده؟
مي‌گويد: رئيس اتحاديه مؤسسات توريستي و اتومبيل كرايه تهران گفته جديداً از پيكان‌هاي قديمي و مدل پايين براي ماشين عروس استفاده مي‌شود البته سقف پيكان را برمي‌دارند و تزئينات زيبايي روي آن انجام و به عنوان ماشين عروس اجاره مي‌دهند.
مي‌گويم:اي داد بر من! به اين مي‌گويند پست مدرنيزم افراطي تعادلي اصلاح‌طلبانه! نشانه رشد اقتصادي خارج نشده از ركود كه با رونق فاصله دارد هنوز! مي‌گويد: خوبي؟ مي‌خواهي قرص‌هاي مرا بخوري؟ الو!
مي‌گويم: يك نظريه جديد بود صادر شد. بعداً در موردش سمينار و همايش مي‌گذارند تا گره‌گشايي شود. حالا بگوييد نرخ بازار چيست؟
مي‌گويد: طلا و ارز و دلارمان كجا بود كه بروم براي تو نرخ در بياورم!
مي‌گويم: نرخ اجاره ماشين عروس را مي‌گويم. شما چقدر دير. . .
مي‌گويد: نرخ مصوب اجاره ماشين‌هاي عروسي معمولي مثل پژو، پرايد و انواع آن براي ساعت اول 7700 تومان و براي ساعت‌هاي بعد 6000 تومان محاسبه مي‌شود. اما اجاره ماشين‌هاي عروسي، نرخ‌هاي متفاوتي دارد و براي ماشين‌هايي كه حالت تشريفاتي دارند و براي ماشين‌هاي عتيقه قديمي مثل ماشين مشتي ممدلي ما نرخي مصوب نشده و ميزان كرايه توافقي است.
مي‌گويم: اوهوم!
