جوان آنلاین: در قاموس بسیجیان، جهاد یک معنی ندارد و هر جا که بتوان کاری کرد، باید وارد میدان شد و از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکرد؛ از اقدامات عمرانی که به صورت گروهی و در قالب اردوهای جهادی صورت میگیرد تا خدمات بهداشت، درمان، سلامت و رسیدگی به وضعیت اشتغال و آموزش در حوزههای مختلف. حالا یکی از بسیجیان نمونه و حافظ کل قرآن با برگزاری جلسات قرآنی، این دورهمیها را به محفلی برای همه نسلها تبدیل کرده است. آنچه در این محافل قرآنی خاص و چشمگیر شده، حضور کودکان در ردههای سنی مختلف تا افراد مسن و سالمند است که همگی با شور و شوق، کتاب آسمانی را در دست گرفته و آیاتش را زمزمه میکنند. از کودک چهار ساله که مسیر حفظ را آغاز کرده تا سالمند ۷۰ سالهای که دوباره آیات الهی را میخواند.
در دل روستای شهید پرور خورآباد از توابع استان قم، جایی که خاطره ایثار و ایمان با زندگی مردم گره خورده است یک بسیجی مسیر خود را با نور قرآن آغاز کرد.
او از همان سالهای کودکی صدای آیات الهی را نه تنها در کلاس درس، بلکه در قلب خویش شنید و با عشق پدر و حمایت بسیج راهی را برگزید که به زیباترین جلوههای بندگی ختم میشود. روایت داستان بسیجی که قرآن را نه صرفاً کتابی برای تلاوت، بلکه چراغی برای زندگی میداند. کسی که با شعار «من میتوانم» توانست امید را در دل قرآنآموزان زنده و جلسات قرآنی را به محفل رفاقت، ایمان و تلاش تبدیل کند. از پایگاههای بسیج تا جلسات قرآنی او نشان داد تعهد، عشق و توکل میتواند پلی باشد میان نسلهای مختلف از کودکی چهار ساله تا سالمندی ۷۰ ساله که راه حفظ را آغاز کنند. شیوه تدریس و قرآنآموزی او باعث شد فرهنگ قرآنی را بین اقشار مختلف گسترش دهد و دریچهای باشد که به عنوان بسیجی نمونه انتخاب شود.
حالا «محمدحسین رئیسزاده» مدرس و حافظ قرآن، به عنوان بسیجی نمونه انتخاب شده است که در گفتوگوی بیشتر با او و برنامههایش برای رسیدن به این نقطه آگاه میشویم.
خودتان را معرفی کنید.
قبل از هرچیز باید از پدر و مادرم تشکر کنم که زیباترین نام را برای من انتخاب کردند و بعد از اذان و اقامه در گوشم محمدحسین گفتند. بنده حافظ کل قرآن مجید هستم و در روستای شهید پرور خورآباد به دنیا آمدم و دارای لیسانس علوم قرآنی هستم. فعالیتهای قرآنی را از همان ابتدای کودکی شروع کردم و به سفارش پدرم وارد عرصه قرآنی شدم.
از چه زمانی وارد فعالیتهای بسیج شدید؟
از پایه چهارم ابتدایی وارد بسیج دانشآموزی شدم و بعدها در دوره دبیرستان به بسیج محلات پیوستم و همزمان در برنامههای قرآنی فعالیت میکردم و بسیاری از جلسات قرآنی را در پایگاههای بسیج برگزار میکردیم و همین ارتباط، پیوند من با بسیج را عمیقتر کرد.
چه اتفاقی یا تصمیمی باعث شد که شما وارد فعالیتهای قرآنی شوید؟
در مدرسه فعالیتهایی مثل قرآن صبحگاهی، دعاخوانی و تواشیح داشتم، اما به توصیه پدرم از سال ۸۶ به شکل حرفهای وارد فعالیتهای قرآنی شدم و در جلسات مختلف استانی شرکت میکردم و در این مسیر با اساتید بزرگی، چون مرحوم استاد حاجعباس رنجبر و حاجمهدی فروغی آشنا شدم و اصول قرآنی را از آنها آموختم و در سال ۸۸ درست در روز ۲۲ بهمن استعداد حفظ قرآن را در خودم کشف و مسیر حفظ را آغاز کردم.
به نظر خودتان مهمترین دلایلی که باعث شد شما به عنوان بسیجی نمونه انتخاب شوید، چیست؟
بسیج برای انتخاب بسیجی نمونه شاخصها و معیارهایی دارد. وقتی تماس گرفتند و گفتند مرا بهعنوان مدرس قرآن و استاد حفظ معرفی کردهاند، بسیار خوشحال و شوکه شدم، چون هرگز خود را در حد بسیجی نمونه نمیدانستم. به نظر خودم تواناییهایم در گسترش فرهنگ قرآنی و پیوندی که با قرآنآموزان دارم، مطلوب است من همیشه به نظم در برگزاری جلسات پایبند بودهام، هیچکدام از کلاسهایم تعطیل نشده و برنامهای را به تأخیر نینداختم.
با قرآنآموزان ارتباط صمیمی دارم و این اصل را مهمترین شاخص در موفقیت خود میدانم؛ رابطه من با قرآنآموزان فقط استاد و شاگردی نیست، رفاقت است. همیشه گفتهام خودتان را بالاتر از دیگران نبینید، همین فضای صمیمی باعث شده قرآنآموزان با روحیه خوبی در جلسات و محافل حاضر شوند و من هم در شیوههای تدریس خود نوآوریهایی به وجود بیاورم.
آیا در تدریس و فعالیتهای قرآنی خود روشهای خاصی مدنظر دارید؟
در بسیاری از جلسات، جذابیتی برای جذب افراد دیده نمیشود و بسیاری از جلسات اختصاصی هستند، در حالی که باید برای عموم و اقشار مختلف جذاب باشند. ما سلایق و سنین مختلفی داریم که علاقه دارند در جلسات قرآنی حضور داشته باشند، بنابراین باید برای جذابیت بیشتر نوآوری کنیم.
من از شیوههای تفسیر قرآنی حجت الاسلام قرائتی که شیوهای جذاب بود، بهره گرفتم. به همین خاطر در هر کدام از دروس قرآنی، قرآن آموزهایی از ردههای اجتماعی و سنین مختلف داشتم. از قرآنآموزی که چهار ساله حافظ قرآن شده و برحسب ظرفیتهایشان، برخی از شاگردان چند جزء قرآن را حفظ هستند و برخی کل قرآن را حفظ کردهاند، اما من در شیوه فعالیت قرآنی خود شعاری را مهمترین اصل زندگی خود میدانم که یک اصل کلیدی و راهگشا در زندگی و آموزش است. همه ما مشکلاتی و گرههای کوری در زندگی داریم، اما پس از توکل به خدا باید به این اصل و شعار کلیدی ایمان بیاوریم که «ما میتوانیم» یا «من میتوانم» بعد از آن بسیاری از موانع برداشته میشود، این اصل را در تمام کلاسهای خود نهادینه کردهام و نتیجههای بسیار خوبی هم دیدهام.
بیتوجهی به افراد مبتدی باعث دلزدگی آنان میشود و من تلاش میکنم هرگز این اتفاق رخ ندهد و جلساتم را ساده و دوستانه پیش میبرم که قابل فهم و جذاب باشد.
به نظر شما بسیج و قرآن چه پیوندی با یکدیگر دارند؟
جهاد واژهای است که با بسیج پیوند خورده است، یعنی هر کاری که برای مردم باشد و برای آنها انجام شود چه در بعد رفع مشکلات و کمبودها و چه در زمینه آموزشها، جهاد به حساب میآید. بنابراین قرآن که خود جهاد را یک اصل در دین معرفی کرده تمام زیربنا و پایههای بسیج را تشکل داده است. بسیج با قرآن و اصول این کتاب آسمانی شکل گرفته است. به نظر من بسیج پرورش یافته از دل قرآن است و نمیتوانیم بگوییم چه پیوندی با هم دارند وقتی بسیج بدون قرآن اصلاً معنی ندارد. به باور من بسیج یک ظرفیت استثنایی است؛ حضور بسیج را در تمام نقاط استان و کشور میتوانیم ببینیم و بسیج در عشایر و دورترین روستاها پایگاهی برای فعالیتهای مختلف اجتماعی و فرهنگی دارد. از مناطق بالای شهر گرفته تا پایینترین و محرومترین مناطق روستایی و عشایری پس باید از نفوذ بسیج به بهترین شکل ممکن بهره گرفت، بنابراین نیروی بسیج میتواند تکیهگاهی قوی برای توسعه فرهنگ قرآنی در جامعه کنونی باشد.
