رشد کانالها و صفحات مجازی با عنوان همسریابی و صیغهیابی در سالهای اخیر به بستری برای کلاهبرداری و سوءاستفاده از کاربران تبدیل شده است. بسیاری از قربانیان به دلیل ترس از انگ اجتماعی از گزارش این جرائم خودداری میکنند و همین سکوت، زمینه تداوم فعالیت مجرمانه را فراهم میکند.
عضویت حتی ناخواسته در کانالهای همسریابی کافیست تا کاربران با تبلیغات فریبنده مواجه شوند؛ صفحاتی که با عناوین مذهبی و شرعی ظاهر میشوند، اما هدفشان صید افراد و دریافت مبالغ مالی است. این شبکهها با ارائه اطلاعات ساختگی از افراد و دریافت هزینه، کاربران را وارد چرخه اخاذی و فشارهای روانی میکنند. بسیاری از قربانیان به دلیل ترس از آبرو شکایت نمیکنند. این سکوت موجب گستاخی کلاهبرداران میشود و قربانیان بیشتری به دام میافتند. گزارشها حاکی از آن است که تهدید و فشارهای روانی، گاه به اعتیاد یا فروپاشی زندگی شخصی قربانیان نیز منجر شده است. افزایش سن ازدواج، مشکلات اقتصادی، بیکاری، ضعف مهارتهای ارتباطی و ناآگاهی از خطرات فضای مجازی، زمینه را برای فعالیت این شبکهها فراهم کرده است. گردانندگان با شناخت همین آسیبها، قربانیان را شناسایی میکنند و مورد سوءاستفاده قرار میدهند. از نظر اجتماعی، گسترش چنین کانالهایی به تضعیف نهاد خانواده و عادیسازی روابط سطحی و موقت میانجامد که تهدیدی برای سلامت روان و انسجام اجتماعی است.
این صفحات با انتشار آگهیهای جعلی از افراد با سن، موقعیت و ویژگیهای ساختگی، مخاطب را ترغیب میکنند که برای آشنایی بیشتر هزینهای بپردازد. کار از همینجا آغاز میشود؛ مبالغی که از چندصد هزار تومان تا چندده میلیون تومان متغیر است دریافت میشود، اما نه خبری از معرفی همسر است و نه پاسخی برای وعدههای داده شده. در مواردی نیز گردانندگان با فریب افراد و دسترسی به اطلاعات خصوصیشان، آنان را تحت فشار قرار میدهند و در صورت مقاومت، تهدید به افشای اطلاعات یا انتشار تصاویر میکنند.
با وجود هشدارهای متعدد همچنان شاهد فعالیت گسترده این کانالها هستیم. بخشی از این وضعیت ناشی از ضعف نظارت و کمکاری دستگاههای مسئول است. پلیس سایبری بارها اعلام کرده چنین سایتها و کانالهایی فاقد هرگونه مجوز رسمی هستند و فعالیت آنها مجرمانه است، اما مقابله صرفاً قضایی کافی نیست. نهادهای آموزشی، رسانههای عمومی، دانشگاهها و مراکز فرهنگی باید با تولید محتوای آگاهیبخش، مخاطبان را از خطرات این دامها مطلع کنند. آموزش سواد رسانهای، بهویژه برای نسل جوان، ضرورتی انکارناپذیر است. وزارتخانهها و سازمانهای مرتبط با حوزه خانواده و جوانان نیز وظیفه دارند جایگزینهای امن و قابل اعتمادی را برای مشاوره و همسرگزینی ارائه دهند تا زمینه سوءاستفاده از بین برود.
افزایش روزافزون این کانالها، زنگ خطری جدی برای جامعه است. این پدیده نهتنها سرمایههای مالی افراد را هدف قرار داده، بلکه سلامت روانی، امنیت اجتماعی و بنیان خانواده را هم تهدید میکند. جامعه نیازمند اقدام همزمان و هماهنگ همه نهادهاست؛ از دستگاههای قانونگذار و قضایی تا نهادهای آموزشی و رسانهای. در کنار آن، خانوادهها باید آگاهی خود را افزایش دهند و نسبت به خطرات فضای مجازی هوشیارتر باشند. پیش از هر چیز، افراد باید بدانند که هیچیک از این کانالها و سایتها مجوز قانونی ندارند و اعتماد به آنها به معنای قدم گذاشتن در مسیری است که پایانش میتواند نابودی حیثیت، امنیت و حتی جان انسان باشد.