چه شد جنگ شد؟

 

امیررضا یکه زارع(ناصح)-کشور گشایی ، قدرت طلبی ، کسب منافع مالی ، کدامیک میتواند انگیزه اصلی برای شروع یک جنگ باشد؟
چه چیز میتواند سردمدار یک کشور را ترغیب به جنگ کرده و امنیت روانی جامعه اش را کنار بزند ؟
تا حرف از جنگ میزنیم موارد و دلایل بالا به چشم میخورد اما آیا علت دیگری وجود ندارد؟پس حسین بن علی برای چه قیام کرد ،برای قدرت یا منافع مادی ؟ آیا روح الله خمینی چیزی ورای این موارد دید که در مقابل پهلوی قد علم کرد یا او هم هدفی جز به دست گرفتن قدرت و پیدا کردن جایگاه اجتماعی نداشت ؟
در طول تاریخ جنگ ها علل و دلایل متفاوتی داشته اند ،گاهی جرقه یک جنگ با یک نزاع مادی شروع شده و گاهی اغراضی مانند قدرت طلبی و کشور گشایی سبب یک جنگ عظیم شده است ، اما اینجانب جنگ هایی را در ذهن دارم که از یک پشتوانه ایدئولوژیک تغذیه میکنند و آرمانی سبب میشود تا برای دفاع از تفکر و مکتبی خاص امت ها و اهل مکتبش دست به سلاح شوند .
برخی از این تفکرها و مکاتب سرچشمه ای الهی و نورانی دارند و برخی دیگر شالوده اش زورگویی و ظلم است .
وقتی دو تفکر و مکتب باهم سرشاخ میشوند که هرکدام حیات و وجود خود را در انهدام مکتب مقابل خود بداند ، یعنی به جایی برسد که بگوید این کره خاکی یا جای من است یا جای او .
حال حمله اسرائیل به ایران از سنخ چیست ؟ از سنخ عقیده ، باور قلبی و آرمانی که هر دو طرف از آن دم میزنند .
راستی چقدر اقتضای جنگ این چنینی را میشناسیم ؟ آیا توپ و تفنگ کافیست و به قول نوجوانان امروز کار با چهارتا فحش حل میشود یا مسئله پیچیده تر از این اسباب عادیست ؟
راه مقابله در یک جنگ تفکر محور صرف چوب و چماق نیست بلکه راه ایستادن در برابر اینگونه دشمن این است که نیروها خود را به سلاح باور و عقیده مسلح کنند و از شخصی پیروی کنند که با ذره ذره وجودش آرمان و عقیده مطلوب را فهم کرده باشد ، یعنی با تمام وجودش در باور های مکتب ریشه دوانده و رشد و ثمره اش آن به آن با تغذیه از مکتبش باشد . نه اینکه هیچ چهار چوب معینی نداشته و هرروز حرفی بزند که از تیتر روزنامه ها نیفتد و خود را بازیچه کامنت جبهه های مختلف کند .
نتانیاهو که حالا مانند سگ هاری در بین کشورهای مختلف زنجیر پاره کرده و به صورت امت ها و کشورها چنگ میزند شخصیتی تمام عقیدتی و ایدئولوژیک است که حاضر است برای باور خود به صغیر و کبیر رحم نکند و جنایاتی هولناکتر از مغول ها و جنگ جهانی را به بار بیاورد .
بر خلاف باور و بیان برخیکه خود را روشنفکر میدانند ما نیز باید هم خود را به باورهایمان گره بزنیم و هم دیگران را با این باور ها آشنا کنیم ،همچنین در بزنگاه هایی که انتخاب مسئولین کشوری به انتخاب و رای ما بستگی دارد ملاک ایدئولوژی و مکتب محوری را پررنگ بدانیم و بر اساس آن دست به انتخاب بزنیم .
امروزه تنها راه مقابله با نتانیوها وجود مردانی است که از سنت های الهی پیروی میکنند
همّ و غمّشان، قلمشان ، قدمشان و کلامشان بوی تفکر ناب محمدی میدهد
همیشه مدافع مظلوم بوده و در برابر ظلم ظالم سر خم نمیکنند
از مرگ هراسی ندارند و برای بیان کلام حق زبانی گویا دارند
و تنها ترسشان از معصیت و غفلت از یاد خداست
که تفکر اصیل محمدی چیز جز کلام طیبه لا اله الا الله نیست
بلی اینگونه افرادی هستند که می‌توانند در معرکه نیرنگ معاویه مالک اشتر وار عمل کنند و شب عاشورا امام معصوم خود را تنها نگذارند.
حال در زمانه امروز با شنیدن این ویژگی ها چه کسی به ذهنمان خطور میکند ؟