کد خبر: 1306710
تاریخ انتشار: ۲۰ تير ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
دیاسپورای ایرانی، گنجینه‌ای جهانی برای بازسازی ویژند ملی دیاسپورای ایرانی، گنجینه‌ای زنده در فراتر از مرزهاست؛ سرمایه‌ای که نه‌تنها حامل فرهنگ و هویت کهن ماست، بلکه می‌تواند با روایت درست داشته‌های ایران، نقشی مهم در بازآفرینی برند ملی کشور ایفا کند. 
جواد امینی‌منش*

جوان آنلاین: دوران زمامداری شاه عباس اول در عصر صفویه، یکی از نقاط برجسته تاریخ کشورمان است. آن برهه، مجموعه‌ای از سر بر آوردن شکوفایی‌ها از دل بحران‌ها است. میدان شکوهمند و یگانه «نقش جهان» درست در زمان‌هایی که ایران در جبهه‌های مختلف درگیر جنگ و صلح با همسایگان بود، سربرآورد و مایه فخر ایران و جهان شد. شاه عباس، در میانه دعوا‌هایی که با عثمانی و ازبک و پرتغال داشت، به شعر و معماری و موسیقی و نقاشی و همه فعالیت‌های هنری، اقبال نشان می‌داد و علاوه بر اینکه از این طریق، به حفظ روحیه و شادابی حکومت و جامعه‌اش، کمک می‌کرد، جلوه‌ای از شکوه و جلال فرهنگ ایرانی را به رخ دیگران می‌کشید و همین عامل قدرت نرم، سبب بروز خلاقیت‌ها و گشادگی ذهنی و عملی در میدان عمل و به افزایش میزان قدرت نظامی منتهی می‌شد. 

در واقع، در هر دوره‌ای که حاکمیت قدرتمند بر مسند نشسته است، فرهنگ و هنر نیز بروز و ظهور چشمگیری داشته است. طرفه آنکه فرهنگ و سیاست به موازات هم به جلو حرکت کرده‌اند و پیروز شده‌اند یا شکست خورده‌اند، یعنی نمی‌توان انتظار داشت که ابتدا سیاست و اقتصاد و نظامی‌گری در جامعه‌ای قدرت بگیرد و آنگاه فرهنگ، شروع به خودنمایی کند. این دو حیطه، می‌باید که در کنار هم پر بگیرند و جامعه را بالا بکشند. 

یکی از نمود‌های فرهنگی در مواقع حساس، فعالیت‌های رسانه‌ای است و ما دائماً در طول تاریخ شاهد بوده‌ایم که عرصه تبیین و تبلیغ خط مقدم همه جبهه‌ها به شمار می‌آید. تولید و سرمایه گذاری در زمینه‌های فرهنگی هم، بی‌هیچ تردیدی، لازمه قدرت‌سازی و حکمرانی است. از این رو، صنایع خلاق و فرهنگی کم هزینه‌ترین، مطمئن‌ترین و نافذترین راه توسعه و هموارکننده مسیر آن است. از آن سو هم، نمی‌توان جامعه‌ای عاری از هنر و فرهنگ غنی یافت که صاحب قدرت است و مردم موفقی دارد. زیرا که فرهنگ مکمل و کمال بخش سایر ارکان یک جامعه است. 

یکی دیگر از نشانه‌های قدرت فرهنگی، در حوزه دیاسپورا به خوبی قابل لمس است. شهروندانی که خارج از کشور زندگی می‌کنند، حامل و نگاهبان فرهنگ جامعه در خارج از مرز‌ها هستند و ما هر قدر که دارای غنای فرهنگی باشیم، جامعه خارج نشین‌مان نیز صاحب جایگاهی درخور و قابل اتکا در کشور میزبان خواهند بود. خوشبختانه ما شاهد هستیم که ایرانیان خارج از کشور، به طور اعم، از موفق‌ترین‌ها و قابل احترام‌ترین مهاجران در کشور‌های مختلف هستند و هر آنکه با این عزیزان آشنایی می‌یابد، به سرعت جذب عظمت و جذابیت فرهنگ ایرانی قرار می‌گیرد و شیفته آن می‌شود. 

بنابراین برای بازیابی مجدد ویژند (برند) و نشان ایرانی در جهان، می‌توان بر حضور هموطنان عزیز خارج از کشور، حساب ویژه‌ای باز کرد و از این سرمایه عظیم، بهره‌های بسیاری در توسعه و پیشرفت کشور گرفت. از آنجا که لازم است ما به روایت درستی از داشته‌های ایران اسلامی و ارائه آن به دنیا داشته باشیم، دیاسپورای ایرانی، امکانات لازم را در اختیار ما قرار می‌دهد و ما را به سرعت، به سرمنزل مقصود می‌رساند. 

در کنار این‌ها، ارتقای برند ایران، که به قدرت نرم منجر خواهد شد، یک کار عملا فرهنگی به شمار می‌آید. قدرت نرم نیز، کامل کننده قدرت سخت و نظامی است. پیش برنده برنامه‌های تجاری و توسعه‌ای هم هست. یکی از کار‌هایی که رایزنان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به عنوان نمایندگان فعالیت‌های فرهنگی بین‌المللی و بازیگران اصلی در عرصه دیپلماسی فرهنگی برعهده دارند، همین موضوع ارتقای برند ملی است. دیپلماسی فرهنگی در این موقع، می‌تواند نقش تعیین کننده در عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی و حتی نظامی ایفا کند. بنابراین با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران وارد مرحله جدیدی از حکمرانی شده و توانسته است که قدرت‌های پوشالی منطقه را سر جای خود بنشاند، لازم است که بر دیپلماسی فرهنگی به عنوان قرارگاه اصلی قدرت نرم در کشور، حساب تازه‌ای باز کند و کار‌ها را از این منظر پیش ببرد تا ان شاءالله به زودی شاهد برآمدن تمدنی نو و ماندگار در عرصه جهانی شود. 

*کارشناس ارشد فرهنگی

برچسب ها: ایران ، تاریخ ، نقش جهان
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار