جوان آنلاین: آغاز مناقشه هستهای غرب با جمهوری اسلامی ایران، اگرچه تاریخی ۲۲ ساله و به سال ۱۳۸۲ باز میگردد، اما در همه این سالها، جمهوری اسلامی ایران، با هدف اعتماد آفرینی نزد طرفهای غربی همواره کوشیده است، فعالیتهای صلحآمیز هستهای را شفاف و با پذیرش بازرسیهای فنی تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی هستهای، حسن نیت خود را اثبات کند، اما این طرفهای غربی بودهاند که بنابه ادعاهای اثبات نشده، سعی کردند روند غنیسازی صلحآمیز در ایران را با چالش همراه سازند. این گزارش تلاش میکند فارغ از هیاهوهای موجود، ضرورت غنیسازی را به عنوان یک حق قانونی تشریح و تبیین کند.
توان بومی غنیسازی اورانیوم، بهعنوان رکن اساسی در تضمین تأمین پایدار سوخت برای رآکتورهای تحقیقاتی کشور، اهمیت راهبردی بالایی دارد. این رآکتورها نقشی کلیدی در تولید رادیوداروهای حیاتی ایفا میکنند که بیش از یک میلیون بیمار ایرانی سالانه به آنها وابستهاند؛ رادیوداروهایی که در درمان بیماریهایی، چون سرطان، بیماریهای قلبی و اختلالات عصبی کاربردهای حیاتی دارند. به عبارت دیگر، نبود استقلال در تأمین سوخت این رآکتورها، کشور را در معرض وابستگی استراتژیک به منابع خارجی قرار میدهد؛ وابستگیای که میتواند منجر به قطع یا تأخیر در تولید رادیوداروها، اختلال در درمان بیماران و آسیب جدی به بهداشت عمومی شود. سابقه بدعهدی برخی قدرتهای خارجی در تأمین سوخت رآکتور تهران، نمونهای بارز از این آسیبپذیری است. در حال حاضر علاوه بر ظرفیت صنعتی طراحی و تولید سوخت رآکتورهای قدرت، ظرفیتهای ایجاد شده برای طراحی و ساخت نیروگاههای اتمی و پروژههای طرح ۲۰ هزار مگاوات یک تحول راهبردی است که این امر نه تنها موجب شگفتی جریان استکباری شده است بلکه سبب گردیده تا به هر صورت ممکن از تحقق، قابلیت و ظهور ایران در این عرصه جلوگیری نمایند. این قابلیت بهعنوان یک دارایی راهبردی، فرصتهای گستردهای برای تقویت امنیت انرژی کشور، کاهش وابستگیهای خارجی و افزایش بهرهوری در تولید انرژی هستهای فراهم میآورد.
غنیسازی یک ابزار بازدارنده نرم
یکی دیگر از ساحتهای برخورداری از حق غنیسازی، افزایش قدرت چانهزنی بینالمللی است. ظرفیت فنی و عملی ایران در غنیسازی اورانیوم، بهویژه توانایی کنترلپذیر در کاهش یا افزایش سطح غنیسازی، بهعنوان یک اهرم دیپلماتیک مؤثر، جایگاه راهبردی ایران را در مذاکرات بینالمللی، از جمله در برجام گذشته و مذاکرات جاری و آینده، تقویت کرده است. این توان فناورانه نهتنها صرفاً یک قابلیت فنی، بلکه بهعنوان یک ابزار بازدارنده نرم و مشروع، امکان مشارکت فعال، انعطافپذیر و هدفمند ایران در ترتیبات امنیتی و سیاسی بینالمللی را فراهم میسازد. قدرت تنظیمپذیری سطح غنیسازی – در چارچوب نظارت بینالمللی – به ایران اجازه میدهد در قبال پایبندی یا بدعهدی طرفهای مقابل، سیاستهای متقابل متناسب و قانونی اتخاذ نماید. این سازوکار، ضمن افزایش وزن چانهزنی ایران در میز مذاکره، پیامی روشن به طرفهای مقابل مخابره میکند: ایران کشوری با توان فنی بالا، قدرت تصمیمگیری مستقل و اراده سیاسی فعال است که میتواند با حفظ چارچوبهای حقوق بینالملل، از حقوق مشروع خود دفاع کرده و منافع ملیاش را بهطور مقتدرانه دنبال کند.
علاوه بر اینها تسلط ایران بر فناوری غنیسازی اورانیوم، در عین آنکه در چارچوب مصارف صلحآمیز و زیر نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی دنبال میشود، بهطور طبیعی نوعی «بازدارندگی راهبردی فناورانه» نیز ایجاد میکند. این نوع بازدارندگی، برخلاف بازدارندگی نظامی کلاسیک، پیشدستانه، غیرتهاجمی، مشروع و فناورمحور است. ایران نه بهدنبال سلاح هستهای است و نه به آن نیاز دارد؛ اما توان فناورانه بومیاش این پیام را منتقل میکند که «در برابر فشار یا تجاوز، توان دفاع از منافع خود را دارد» – و این جوهره بازدارندگی فناورانه در قرن بیستویکم است. همچنین ارزش رشد فناوری هستهای در ایجاد اکوسیستم علمی و فناورانهای است که موجب پیشرفت همزمان در حوزههای مختلف تخصصی شده و امکان توسعه فناوریهای نوین و صنعتیسازی آنها را فراهم میسازد. این همکاری بینرشتهای باعث ارتقای دانش بنیادی و مهارتهای عملی کشور در حوزههای کلیدی شده و سرریز فناوریها به صنایع پیشرفته دیگر را تسهیل میکند. از منظر اقتصادی هم در صورت توانمندی داخلی در فرایند غنیسازی، وابستگی به تأمینکنندگان خارجی از بین رفته و هزینههای تولید سوخت کاهش مییابد. این کاهش هزینهها، امکان تولید سوخت هستهای و رادیوداروها با قیمت پایینتر را فراهم میکند و پایداری اقتصادی صنایع وابسته به انرژی هستهای را افزایش میدهد. از دیگر آثار مترتب بر دستیابی جمهوری اسلامی ایران به فناوری صلح آمیز هستهای میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تثبیت موقعیت راهبردی و یک حق مسلم
جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان تنها کشور منطقه غرب آسیا که با تکیه بر دانش و توان بومی به فناوری غنیسازی اورانیوم در سطوح مختلف دست یافته است، جایگاهی ممتاز و متمایز در میان کشورهای در حال توسعه کسب کرده است. اکثر کشورهای منطقه، علیرغم برخورداری از منابع مالی گسترده، همچنان در مراحل ابتدایی توسعه چرخه سوخت هستهای قرار دارند و وابستگی کامل به طرفهای خارجی دارند. ایران با عبور از این مرحله، بهعنوان کشوری با استقلال فناورانه در حوزه حساس هستهای شناخته میشود.
مطابق با معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، حق توسعه چرخه سوخت هستهای و غنیسازی اورانیوم برای مصارف صلحآمیز، یک حق مسلم و شناختهشده برای اعضای غیرهستهای معاهده است. ایران با تأکید بر این حق قانونی، توانسته است در برابر فشارهای سیاسی و حقوقی، از موضعی مشروع و مستند دفاع کند و فعالیتهای خود را ذیل نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادامه دهد. این رویکرد، ایران را به نماد دفاع فعال از حقوق کشورهای در حال توسعه در بهرهبرداری از فناوریهای نوین و پیشرفته تبدیل کرده است. پیشرفتهای ایران در زمینه غنیسازی اورانیوم با اتکا به منابع داخلی و در شرایط تحریمهای گسترده، الگویی از پیشرفت مقاومتی و استقلال فناورانه برای سایر کشورهای مسلمان و مستقل ارائه داده است. ایران توانسته است بدون خروج از تعهدات بینالمللی، مسیر بومیسازی فناوری حساس را طی کرده و در مقابل فشارهای سیاسی و کارزارهای فشار چندجانبه، رویکردی فعال و الهامبخش اتخاذ نماید.
ارتقای قدرت و جایگاه ایران در معادلات بینالمللی
تسلط ایران بر فناوری غنیسازی و چرخه کامل سوخت هستهای، نقش این کشور را بهعنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات ژئوپلیتیکی منطقه و فراتر از آن تقویت کرده است. این توانمندی، نهتنها به افزایش قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات بینالمللی منجر شده، بلکه بازدارندگی راهبردی ایجاد کرده و باعث ارتقای نقش ایران بهعنوان یکی از قدرتهای علمی و فناورانه مستقل در سطح جهانی شده است.
در نتیجه، غنیسازی اورانیوم در ایران تنها یک اقدام فناورانه نیست، بلکه ابزاری استراتژیک در جهت تثبیت موقعیت ملی در نظام بینالملل چندقطبی و مقاومت در برابر سلطهطلبی فناوریمحور تلقی میشود. بنابراین فناوری غنیسازی اورانیوم در جمهوری اسلامی ایران، صرفاً یک فرآیند صنعتی یا علمی محدود نیست، بلکه پدیدهای «چندبعدی و راهبردی» است که در تقاطع چهار حوزه بنیادین قرار دارد: استقلال علمی، امنیت انرژی، مشروعیت حقوقی و قدرت ژئوپلیتیکی.
نخست، از منظر علمی و فنی، غنیسازی اورانیوم بهعنوان یکی از پیچیدهترین فناوریهای شناختهشده در جهان، نماد بلوغ زیرساختهای دانشی کشور در حوزههای کلیدی مانند فیزیک هستهای، مهندسی دقیق، و فناوری خلأ است. دستیابی بومی به این سطح از فناوری، کشور را در زمره معدود دولتهایی قرار داده که بهصورت مستقل قادر به طراحی، ساخت و بهرهبرداری از چرخهی کامل سوخت هستهای هستند.
دوم، در بعد اقتصادی و صنعتی، این فناوری بسترساز زنجیرهای از صنایع پیشرفته شده، موجب اشتغالزایی تخصصی، کاهش وابستگی خارجی و تضمین پایدار تأمین رادیوداروها و سوخت رآکتورهای تحقیقاتی گردیده است. دسترسی داخلی به سوخت، کارایی اقتصادی و امنیت عملیاتی رآکتورها را بهشدت افزایش داده و به گسترش تحقیقات هستهای و پزشکی کمک کرده است.
سوم، از زاویه حقوق بینالملل، ایران با استناد به ماده ۴ معاهده NPT و تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، توانسته مشروعیت حقوقی برنامه صلحآمیز هستهای خود را حفظ کند. پافشاری بر حق غنیسازی در چارچوب قوانین بینالمللی، نهتنها مصداق حاکمیت علمی و حقوقی است، بلکه به الگویی الهامبخش برای سایر کشورهای مستقل در برابر نظام تبعیضآمیز فناوری تبدیل شده است؛ و در نهایت، از منظر راهبردی و ژئوپلیتیکی، توان بومی غنیسازی، به ایران ابزار مؤثری برای ارتقای قدرت نرم، افزایش نفوذ منطقهای، تقویت قدرت چانهزنی در مذاکرات و ایجاد بازدارندگی فناورانه داده است. این توانمندی، جایگاه ایران را بهعنوان بازیگری مستقل و فناورمحور در نظم بینالمللی نوظهور تثبیت میکند. تداوم بومیسازی این فناوری، در چارچوب شفافیت و تعامل با نهادهای بینالمللی، ضرورتی اجتنابناپذیر برای حفظ امنیت، توسعه پایدار، و ایفای نقش فعال ایران در قرن ۲۱ خواهد بود.