کد خبر: 1300434
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۴۰
حمیدرضا شاه‌نظری

امام خمینی (ره) چراغی در تاریک‌ترین دوران ایران معاصر برافروخت و در زمانه‌ای پر از تردید و سردرگمی، هویت ایرانی اسلامی را از خاکستر تحقیر و غربت دوباره زنده کرد. در برهه‌ای که فرهنگ و تاریخ ملت ایران زیر سنگین‌ترین فشار‌های استعمار و استحاله فرهنگی قرار داشت، امام خمینی (ره) نه‌تنها مرز‌های جغرافیایی و سیاسی کشور را حفظ کرد، بلکه اصالت و هویت معنوی این سرزمین را احیا نمود. 
در دل هر ملت، هویتی نهفته است که، چون رودی جاری، حافظ بستر زندگی و فرهنگ آن است. اگر این رود خشک شود، خاک آن ملت تبدیل به سراب بی‌هویتی می‌شود. هویت، تنها یک نام یا نشان نیست، بلکه جریانی پیوسته از معنا، فرهنگ، تاریخ و ایمان است که در رگ‌های یک ملت جاری است. هویت در نگاه اجتماعی، بیشتر از یک نام یا نشان، به «خودآگاهی جمعی» اشاره دارد، آن‌چیزی که یک ملت را در گذر زمان به هم پیوند می‌دهد و معنای زندگی را به آن می‌بخشد و مجموعه‌ای از باورها، ارزش‌ها، خاطرات تاریخی و نگرش‌های معنوی است که شکل‌دهنده «خود»‌ی است که یک جامعه به خود می‌دهد. وقتی از هویت ایرانی اسلامی سخن می‌گوییم، به مفهومی سرشار از لایه‌های عمیق فرهنگی و فلسفی اشاره داریم. هویتی که بیش از هزار سال است در دل تاریخ ایران ریشه دوانده و میان باور‌های اسلامی و میراث کهن ایرانی پیوندی ناگسستنی برقرار کرده است. 
از دوره مشروطه تا پایان دوره پهلوی، ایران گرفتار تنش‌های هویتی بود، تنش میان سنت و مدرنیته، دین و سیاست، شرق و غرب. در دوره پهلوی دوم، سیاست‌های تجددگرایانه شاه، با رویکردی کاملاً غرب‌زده و بعضاً ضد دینی، تلاش کردند دین را از عرصه عمومی حذف کنند و فرهنگ و هویت ملی را در قالبی غیر بومی تعریف کنند. برنامه‌هایی، چون کشف حجاب اجباری، تغییر تقویم و تعطیلی برخی مناسک دینی، نشانه‌های آشکاری از این تلاش بودند. در این دوران، بسیاری از ایرانیان احساس می‌کردند که نه با غرب قابلیت همنشینی دارند و نه با وضع موجود کشور خود، اما برای چاره‌جویی نیز راهی نمی‌یافتند. یک بحران هویتی عمیق، نوعی بی‌قرار معنوی و فرهنگی، جامعه را فرا گرفته بود. ملت ایران علی‌رغم دارا بودن سرزمینی کهن با تمدنی تاریخی و فرهنگ غنی اسلامی، در قرن بیستم شاهد یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های هویتی خود بود، بحرانی که ریشه در سیاست‌های استعماری، سکولاریسم اجباری و تحمیل فرهنگی داشت. اما این بستر خشکانده شده، ناگهان با طلوع مردی که صدایش در اعماق جان مردم نشست، بار دیگر به زندگی برگشت. 
امام خمینی (ره)، به‌عنوان فیلسوف و رهبر انقلاب اسلامی، نقشی بنیادین در بازسازی هویت ملت ایران ایفا کرد، بازسازی‌ای که از سطح سیاسی فراتر رفته و به عمق فلسفی و فرهنگی ملت نفوذ کرد. امام خمینی (ره) که خود از مفاخر فلسفه اسلامی و مفسر قرآن کریم بود، توانست نگرشی نو به هویت جمعی ارائه دهد. او نگرشی را پایه‌ریزی کرد که در آن، هویت ایرانی و هویت اسلامی نه رقیب بلکه مکمل یکدیگرند. امام خمینی (ره) معتقد بود که اسلام نه تنها یک دین، بلکه یک فرهنگ و طریقت زندگی است که می‌تواند با فرهنگ متعالی کهن ایران هم‌نوایی داشته باشد و آن را غنی‌تر کند. همچنین بر خلاف مدرنیته غربی که انسان را صرفاً یک موجود مادی می‌بیند، حکمت امام بر این تأکید داشت که انسان ایرانی اسلامی، موجودی آزاد است که هویت خود را نه از تحمیل قدرت‌های خارجی که از درون جامعه و باور‌های خود می‌گیرد. این آزادگی هویتی کلید مقاومت در برابر استعمار فرهنگی بود. امام خمینی (ره) در عرصه فرهنگی، بازگشت به ریشه‌های هویتی را به‌عنوان راهی برای احیای هویت معرفی کرد. این بازگشت صرفاً به معنای نگاه به گذشته نبود، بلکه «بازخوانی انتقادی» و «نو شدن در پرتو سنت» بود. او معتقد بود که هرگونه پیشرفت اجتماعی و سیاسی بدون فهم درست از ریشه‌ها و اصالت‌ها محکوم به شکست است. 
این رویکرد انقلابی امام (ره) باعث شد فرهنگ ایرانی اسلامی، جایگاه تازه‌ای بیابد، فرهنگی که در آن، ادبیات کلاسیک فارسی، شعر عرفانی، هنر اسلامی و مناسک دینی نه به عنوان میراثی مرده، بلکه به عنوان منبعی زنده و پویا برای ساختن آینده دیده شود همانگونه که خود امام (ره) در برخی زمینه‌های آن مانند شعر عارفانه از سرآمدان دوران است. 
انقلاب اسلامی نیز به رهبری امام خمینی (ره)، تحقق عملی این نگرش بود. این نهضت، نه تنها به سرنگونی یک نظام سیاسی وابسته و دچار بحران هویت منجر شد، بلکه بازسازی کل ساختار هویتی جامعه را در پی داشت. در این انقلاب، مردم ایران خود را از نو شناختند، خودی که در آن، اسلام، عدالت، استقلال و فرهنگ ایرانی در هم تنیده بودند. این بازسازی هویتی باعث شد ملت ایران نه فقط برای بقا بلکه برای خلق تمدنی نوین بر اساس ارزش‌های ایرانی اسلامی تلاش کند، تمدنی که در آن انسان ایرانی با همه ابعاد معنوی و مادی خود به رسمیت شناخته می‌شود. 
امام خمینی (ره) از منظر فلسفه سیاسی نیز دیدگاهی نو ارائه داد که هویت را به عامل اصلی مقاومت در برابر هژمونی فرهنگی و سیاسی غرب تبدیل کرد. امام (ره) با احیای روح هویت ایرانی اسلامی به خوبی نشان داد که هویت اصیل نه در تقلید کورکورانه بلکه در بازخوانی خلاقانه و مستقل از سنت‌های فرهنگی و دینی شکل می‌گیرد و از آن قدرت می‌یابد و عامل اصلی مقاومت در برابر تهاجم فرهنگ سلطه‌گر است. 
امام خمینی (ره) بیش از هر چیز، معمار بازسازی هویت ایرانی- اسلامی بود، مردی که فلسفه، فرهنگ و سیاست را در هم آمیخت و نسلی را به سوی خودآگاهی و آزادگی هویتی رهنمون ساخت. امروز که ایران و جهان با چالش‌های متنوع فرهنگی، سیاسی و معنوی روبه‌رو هستند، آموزه‌های امام بیش از پیش راهگشاست. او به ما آموخت که تکیه بر هویت ایرانی- اسلامی، می‌تواند ملت ایران را در برابر دشمنان به پیش ببرد. ماحصل این نگرش بود که انسان ایرانی که زمانی به او القا می‌شد توان ساخت حتی لولهنگ (آفتابه گلی) هم ندارد، امروز در قله علمی و فنی دنیا نشسته و در زمره قدرت‌های بزرگ علمی، فنی و نظامی قرار گرفته و در پی دست یافتن به دانش‌های برتر در عرصه‌های مختلف است. 
امام خمینی (ره) در جان میلیون‌ها ایرانی شعله‌ای روشن کرد که از خاکستر تحقیر، غربت و سردرگمی، شعله‌ور شد و راهی به سوی آزادی و عزت گشود. او مردی بود که به ما آموخت «ما فرزندان سرزمین ایران و ایمانیم و راه روشن عزت، استقلال و آزادگی خود را علی‌رغم همه خباثت‌های دشمنان بشریت ادامه خواهیم داد.»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار