جوان آنلاین: اگر تا ۱۵-۱۰ سال پیش از علایق ادبی مردم میپرسیدید، آنها کمتر نامی از «جستارها» بر زبان میآوردند. در همان دوران مردم کمتر با «جستارها» آشنایی داشتند و علاقه ادبیشان بیشتر حول محور داستانها و رمانها میچرخید، اما این روزها، زمانه به «جستارها» تعلق دارد و خواندن جستارها بین کتابخوانان اهمیت بالایی پیدا کرده است.
بد نیست برای کسانی که نمیدانند «جستار» چیست، تعریفی مختصر و مفید ارائه کنیم. نخست باید بدانیم «جستار» داستان، مقاله یا گزارش نیست. جستار نوشتهای است تأملمحور و آزاد که نویسنده در آن به بررسی، واکاوی یا تأمل درباره یک موضوع مشخص میپردازد، بیآنکه خود را ملزم به رعایت ساختار خشک علمی یا نتیجهگیری قطعی بداند. در جستار، سبک نگارش اغلب شخصی، ذهنی و همراه با صدای فردی نویسنده است.
شناور میان مقاله و داستان
وقتی نوشتهای میخوانید که نه قطعه ادبی است، نه مقاله و نه داستان و جایی میان فرمهایی که میشناسید شناور است، احتمالاً در حال خواندن جستار هستید. جستارها معمولاً میان قلمرو دانش رسمی و تجربه شخصی نویسنده حرکت میکنند. این تلفیق برای بسیاری از خوانندگان جذاب است، چون نه کاملاً خشک و علمی است، نه صرفاً ذهنی و احساسی. در واقع، جستار به مخاطب امکان میدهد با ایدهای آشنا شود، در عین حال با ذهنیت یک فرد درباره آن ایده هم همراه شود.
جستار بیشتر از آنکه گزارش واقعیت بیرونی باشد، بازتاب فکر، احساس یا تجربه نویسنده درباره یک موضوع است. جستار اغلب از دل تجربههای زیسته یا تأملات انسانی بیرون میآید. خواننده ممکن است خود را در نوشتهها ببیند یا پرسشهایی بیابد که خودش هم دارد و همین باعث احساس همراهی میشود.
برخلاف مقالههای علمی یا گزارشهای خبری، جستار ساختار خشک و ثابت ندارد، ممکن است با یک خاطره آغاز شود، به تحلیل فلسفی برسد و با پرسشی تمام شود. نویسنده جستار اغلب خود را پنهان نمیکند، بلکه با خواننده وارد گفتوگویی درونی میشود و بیپرده نظر، شک، تردید یا کشفهایش را بیان میکند. گفته میشود، مونتنی، فیلسوف فرانسوی قرن شانزدهم از اولین کسانی بود که این شکل نوشتاری را با همین نیت آزمودن فکر بنا نهاد.
بهترین گزینه برای دنیای امروز
در کنار تمام این موارد، یک نکته را باید یکی از مهمترین دلایل محبوبیت جستارها در دنیای امروز دانست. در دنیایی که آدمها کمتر زمان خواندن داستانهای طولانی دارند، جستارها که معمولاً به شکلی مختصر و مفید نوشته میشوند، بهترین انتخاب برای مطالعه و خواندن هستند.
برخلاف دنیای قدیم که کتاب به عنوان مهمترین ابزار سرگرمی شناخته میشد و آدمها زمان زیادی برای خواندن یک کتاب داشتند، در دنیای جدید با وفور وسایل سرگرمکننده و گوشیهای هوشمند، مردم کمتر حال و حوصله مطالعه و خواندن کتابهای طولانی را دارند. برای مردم زمانه ما سرگرمیهای سادهتر و سهلالوصولتر در اولویت قرار دارد، با این حال برای کسانی که هنوز به کتابخوانی علاقه دارند، جستارها گزینهای مناسب برای مطالعه هستند. جستارها معمولاً متنی کوتاه تا میانبلند هستند و به راحتی در زمانی محدود خوانده میشوند. این ویژگی دنیای پرسرعت امروز اهمیت دارد.
پرفروشهای نمایشگاه کتاب
در نمایشگاه کتاب امسال، جستارها در جدول پرفروشترین کتابها قرار داشتند و همین نکته علاقه و توجه مردم را به این کتابها نشان میدهد. چندین انتشاراتی کتابهای جستارشان در فهرست پرفروشهایشان قرار داشت. برای نمونه «خاطرات کتابی» و «دلبستگی کتابی» احمد اخوت جزو پرفروشترین کتابهای نشر گمان بود. هر دو جستار، خاطرات و مطالب پراکنده نویسنده درباره کتاب را دربرمیگیرد که بسیار خواندنی و شیرین است.
کتاب «پیادهروی و سکوت، در زمانه هیاهو» از سوی ارلینگ کاگه کاوشگر، ناشر و نویسنده نروژی نوشته شده است. او اولین کسی بود که به صورت انفرادی به قطب جنوب و قطب شمال سفر کرد و در طول سفرش هیچ ارتباط رادیویی با جهان خارج نداشت. کاگه در کتابش به تجربیاتش از سفرش و درک عمیق سکوت در قطب جنوب میپردازد. او تازه آنجا متوجه میشود سکوت چه نعمت بزرگی در دنیای پرهیاهوی امروز به حساب میآید.
کتاب «بازشناختن غریبه: خواندن فلسطین از میانه پیرنگ» نوشته ایزابلا حماد، یکی دیگر از جستارهای پرفروش نمایشگاه کتاب بود که از سوی نشر اطراف منتشر شده است. این کتاب اثری مهم است که در آن نویسنده با قلمی صریح به بررسی مبارزه فلسطینیان و قدرت روایت در شکلدادن به واقعیتهای سیاسی و فرهنگی میپردازد.
دیگر جستار پرفروش این انتشاراتی کتاب «به زبان مادری گریه میکنیم» به قلم فابیو مورابیتو شاعر و نویسنده مکزیکی بود. این کتاب روایت نویسندهای است که در کشوری غیر از سرزمین مادریاش زندگی میکند و به زبانی غیر از زبان مادریاش مینویسد.
«نقشههایی برای گم شدن» یکی دیگر از جستارهای محبوب بازار کتاب ایران است. ربکا سولنیت در این کتاب به کشف مسائلی، چون عدماطمینان، اعتماد، از دست دادن، حافظه، میل و مکان میپردازد و از زاویه متفاوت به مسائل مهم زندگی نگاه میکند.
جستارهایی از نویسندگان ایرانی
«صبح روز بعد» ماریو کالابرسی، روزنامهنگار و نویسنده ایتالیایی جنبه دیگری از وقایع زندگی را مدنظر قرار داده است. او در کتابش سراغ اتفاقاتی رفته که ممکن است برای هر شخصی پیش بیاید، اما آن چیزی که مهمتر و مهیبتر است طرز مواجهه انسانها با این اتفاقات است. شخصی را در نظر بگیرید که تا روز قبل میتوانسته راه برود، بدود و دنیا را با پاهای خودش طی کند، همین شخص در اثر یک تصادف این قدرت را از دست میدهد و برای همیشه خانهنشین میشود. تصور کنید که حالا دنیای او چه تغییری کرده و صبح روز بعد باید چطور از خواب بیدار شود و با این اتفاق کنار بیاید.
اصغر عبداللهی، کارگردان، فیلمنامهنویس و داستاننویس شهیر ایرانی، با روحیات و دیدگاههای خاصی که داشت، یکی از جستارنویسهای شاخص ایران محسوب میشود. او در کتاب «در کلمات هم میشود سفر کرد» دربارهسفر به ۱۸شهر نوشت و خاطرات و یادداشتها و تجربههایش را از دیدار با مردم این مناطق و فرهنگهای گوناگون گردآوری کرد.
کتاب «همیشه باز میگردم» مجموعه جستارهایی از زندهیاد حمیدرضا صدر است درباره سینما، هنرپیشگان و کارگردانان. این کتاب که پس از فوت او گردآوری و منتشر شد، سه بخش دارد با نامهای بازیگران و فیلمسازان و فیلمها. قلم گرم و گیرای صدر درباره هر موضوعی خواننده را به خود جذب میکند. صدر نگاهی عمیق به مسائل داشت و همین نکته را میتوان در آثارش به وضوح مشاهده کرد.
اینها نمونههایی از جستارهای پرطرفدار نمایشگاه کتاب امسال بودند. در کنار اینها میتوان به کتابهایی مثل «عکاسی بالنسواری عشق و اندوه»، «معنای سفر» و «در باب دوستی» نیز اشاره کرد. همچنین آلن دوباتن، نویسنده شهیر سوئیسی، چندین کتاب جستار در بازار نشر ایران دارد که همگی ترجمه شده و در دسترس علاقهمندان قرار دارند. خوشبختانه بازار کتاب ایران، جستارهای جذابی از نویسندگان مختلف دارد و کسانی که به این کتابها علاقه دارند با فراغ بال میتوانند کتاب دلخواهشان را پیدا کنند. نمایشگاه کتاب امسال نشان داد که باید جستارها را جدی گرفت و آنها را در کنار رمانها به عنوان گونهای جذاب برای کتابخوانان در نظر گرفت.