کد خبر: 1247021
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
عصر روز شنبه ششم مردادماه امسال مرد میانسالی به اداره پلیس تهران رفت و از ناپدید شدن ناگهانی پسر جوانش شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: «پسرم پیمان رمز ارز خرید و فروش می‌کند و همراه دوستانش دفتر کاری در یکی از خیابان مرکزی دارند
 غلامرضا مسکنی 
جوان آنلاین: یکی از فعالان بازار رمز ارز وقتی متوجه شد به فردی که آموزش این شغل را داده به سرعت در کارش پیشرفت کرده‌است با اجیر کردن آدم‌ربایان وی را برای اخاذی ۲۰۰ میلیارد تومانی به گروگان گرفت. تلاش مأموران گروگان را از نقطه صفر مرزی به آغوش خانواده‌اش بازگرداند. 
 
عصر روز شنبه ششم مردادماه امسال مرد میانسالی به اداره پلیس تهران رفت و از ناپدید شدن ناگهانی پسر جوانش شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: «پسرم پیمان رمز ارز خرید و فروش می‌کند و همراه دوستانش دفتر کاری در یکی از خیابان مرکزی دارند. سوم مرداد پیمان به محل کارش رفت و دیگر به خانه بازنگشت. آن روز چند باری تلفنی با مادرش صحبت کرده‌بود و حتی زمانی هم که از محل کارش بیرون آمده‌بود به مادرش خبر داده‌بود. شب منتظر پیمان بودیم، اما به خانه نیامد و تلفن همراهش هم خاموش شد. فکر کردیم به خانه دوستانش رفته و روز بعد با او تماس گرفتیم باز هم جواب نداد. از آنجایی که قرار بود با دوستانش برای تفریح چند روزی به شمال برود، نگرانش نشدیم و فکر کردیم به شمال رفته است، اما وقتی خبری از او نشد و با ما تماسی نگرفت، نگران شدیم و به سراغ دوستانش رفتیم. دوستانش هم خبری از پیمان نداشتند و ما هم ردی از پسرم پیدا نکردیم و الان احتمال می‌دهیم برای او اتفاق بدی رخ داده باشد.»
 
 گروگان 
با شکایت مرد میانسال تیم زبده‌ای از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی برای پیدا کردن ردی از پسر گمشده وارد عمل شدند. تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت که شاکی دوباره به اداره پلیس رفت و این بار اعلام کرد فردی با او تماس گرفته و مدعی شده پیمان را گروگان گرفته و درخواست پول کرده است. وی گفت: «ساعتی قبل مردی با شماره عجیبی با من تماس گرفت و گفت پیمان را گروگان گرفته‌ام و باید برای آزادی او ۳ میلیارد تومان به حسابی که به من معرفی می‌کند، واریز کنم. او تهدید کرد اگر موضوع را به پلیس خبر دهم یا پول را واریز نکنم، پیمان را به قتل می‌رساند.»
 
 مأمور‌نما‌ها 
با اطلاعاتی که شاکی داد، مأموران پلیس دوربین‌های مداربسته محل کار پیمان و اطراف آن را بررسی کردند که مشخص شد وی ساعت حدود ۳ بعد از ظهر از محل کارش خارج شده و به داخل خیابان آمده‌است. در بررسی دوربین‌های دیگر مأموران متوجه شدند خودروی سمندی راه پسر گمشده را سد می‌کند و یکی از آن‌ها کارتی را به او نشان می‌دهد و پس از آن پیمان سوار خودروی آن‌ها می‌شود و خودرو هم به سرعت از محل دور می‌شود. مأموران دریافتند به احتمال زیاد سرنشینان خودرو خود را مأمور پلیس معرفی کرده‌اند که پیمان بدون هیچ مقاومتی سوار خودرو آن‌ها شده‌است. از سوی دیگر وقتی مأموران پلاک خودرو را بررسی کردند، فهمیدند پلاک جعلی است. 
 
 تماس از نقطه صفر مرزی 
در حالی که مأموران در تحقیقات خود به بن‌بست رسیده‌بودند، با خبر شدند آدم‌ربایان چند باری با شاکی تماس گرفته و حتی صدای ضبط‌شده پیمان را که زیر شکنجه از پدر و مادرش خواسته برای آزادی او از هیچ کاری دریغ نکنند، پشت گوشی پخش کرده‌اند. بررسی‌ها نشان داد تمامی تماس‌ها از نقطه صفر مرزی جنوب شرقی با شاکی برقرار شده‌است و مشخص شد آدم‌ربایان گروگان را به آن نقطه منتقل کرده‌اند تا پلیس به راحتی نتواند رد آن‌ها را بزند. 
 
 اخاذی ۲۰۰ میلیارد تومانی 
از سوی دیگر مأموران به شاکی آموزش دادند به بهانه واریز مبلغ درخواست‌شده تماس‌های بیشتری با گروگانگیران داشته‌باشد تا مأموران موفق به ردیابی شوند که متوجه شدند گروگانگیران مبلغ درخواستی را افزایش داده‌اند و از خانواده پیمان خواسته‌اند برای آزادی پسرشان باید ۲۰۰ میلیارد تومان به شماره رمز ارز آن‌ها واریز کند. 
 
 رد یک آشنا 
وقتی مأموران با رقم اعلامی آدم‌ربایان روبه‌رو شدند، این فرضیه برای آن‌ها قوت گرفت به احتمال زیاد یکی از گروگانگیران فرد آشنایی است که از وضعیت مالی پیمان و خانواده‌اش با خبر است و به همین دلیل مبلغ هنگفتی را برای آزادی پیمان درخواست کرده‌است. 
بدین ترتیب مأموران این‌بار تحقیقات خود را روی دوستان و بستگان پیمان متمرکز کردند تا اینکه دریافتند پیمان از مدتی قبل با شریکش که مرد ۴۷ ساله‌ای به نام سروش است، اختلاف پیدا می‌کند و از هم جدا می‌شوند. مأموران در بررسی‌های فنی متوجه شدند سروش چندی قبل از حادثه با فرد ناشناسی ارتباط تلفنی و پیامکی برقرار می‌کند و در یکی از پیام‌هایش از او می‌خواهد چند مرد خلافکار را برای گروگانگیری اجیر کند. 
با به دست آمدن این اطلاعات کارآگاهان پلیس آگاهی به دستور بازپرس جنایی به محل زندگی سروش در یکی از شهرستان‌های استان فارس رفتند و وی را به عنوان مظنون در آدم‌ربایی بازداشت و به اداره پلیس تهران منتقل کردند. 
 
 اعتراف 
متهم پس از دستگیری ابتدا منکر جرم خود شد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد به اجیر کردن چند مرد برای ربودن پیمان اعتراف کرد. 
وی گفت: «چند سالی است در کار رمز ارز فعالیت دارم و تجربه خوبی در این شغل به دست آورده‌ام. پیمان با من دوست بود و من به او پیشنهاد دادم وارد کار رمز ارز شود. به او آموزش دادم و رمز و راز این شغل را به او آموختم. او از تجربیات من استفاده کرد و حرفه‌ای شد. ما با هم شریک بودیم و سود خوبی هم به دست می‌آوردیم، اما مدتی قبل با هم اختلاف پیدا کردیم. از طرفی هم متوجه شدم او درآمدش از من بیشتر است و از این راه پول بیشتر به دست آورده‌است.»
 
 حسادت 
متهم ادامه داد: «برای من قابل‌قبول نبود که شاگردم در این کار از من جلو بزند و وقتی فهمیدم وضع مالی‌اش خیلی خوب شده‌است، به او حسودی کردم. من قسمتی از سرمایه او را از آن خودم می‌دانستم، چون معتقد بودم او از تجربیات من استفاده کرده‌است. به هر حال تصمیم گرفتم به هر طریقی شده مقداری از سود او را از آن خودم کنم و در نهایت نقشه آدم‌ربایی را طراحی کردم. سپس از طریق یکی از دوستانم با چند مرد در یکی از شهر‌های جنوب شرقی کشور آشنا شدم و آن‌ها را برای آدم‌ربایی اجیر کردم. تمامی اطلاعات مربوط به پیمان را در اختیار آن‌ها گذاشتم و حتی زمان ورود و خروج از دفترش را هم به آن‌ها دادم. آدم‌ربایان روز حادثه در پوشش مأمور راه پیمان را سد کردند و به بهانه اینکه او مرتکب خلافی شده‌است، او را سوار خودرو و به یکی از شهر‌های مرزی منتقل کردند. آن‌ها همان ابتدا به چشمان پیمان چشم‌بند زدند و سر او را به زیر صندلی بردند و وقتی به محل خلوتی رسیدند او را به صندوق عقب منتقل کردند و راهی شهر مرزی شدند. اجیرشدگان پیمان را شکنجه دادند و صدای ضبط‌شده او را برای خانواده‌اش پشت گوشی پخش کردند تا آن‌ها از ترس مبلغ درخواستی را برای ما واریز کنند. یک روز بعد متوجه شدیم درخواست ما نسبت به دارایی و سودی که پیمان از رمز ارز به دست آورده‌است، خیلی کم است و به همین‌خاطر درخواست‌مان را افزایش دادیم و منتظر واریز پول بودیم که دستم رو شد گرفتار پلیس شدم.»
وی در پایان گفت: «الان گروگان و گروگانگیران در یکی از شهر‌های مرزی منتظر دستور من هستند.»
 
 رهایی گروگان 
گروگانگیران وقتی فهمیدند سرکرده باند دستگیر شده و پلیس در یک قدمی آن‌ها است، پیمان را چند روز قبل آزاد کردند و وی به آغوش خانواده‌اش در تهران بازگشت. پیمان پس از رهایی از چنگال آدم‌ربایان به مأموران گفت: «۲۷ روز در اسارت گروگانگیران بودم و در این مدت آن‌ها مرا شکنجه می‌کردند تا به اخاذی ۲۰۰ میلیارد تومانی‌شان برسند. وقتی فهمیدند سرکرده باند دستگیر شده مرا رها کردند و با اتوبوس به تهران برگرداندند.» تحقیقات برای دستگیری اجیرشدگان ادامه دارد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار